شنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۶

با ترور خانم بی نظیر بوتو، قلب دموکراسی در پاکستان نشانه گرفته شد

حمله ناجوانمردانه تروریست های آدمکش به مقر انتخاباتی حزب پ.پ.پ که منجر به قتل بیش از 20 نفر و از جمله رهبر این حزب یعنی بی نظیر بوتو انجامید، یکی از غم انگیزترین حوادث تروریستی سال 2007 میلادی می باشد. خانم بوتو که چندی قبل و هنگام ورود به کشورش نیز مورد تهاجم تروریست ها قرار گرفته بود و ترور جنایتکارانه بیش از 130 نفر از طرفداران خود را به چشم دیده بود، با اراده ای مثال زدنی و بدون راه دادن ترس و اضطراب به خود، که انگیزه تروریست های آدمکش در این حملات می باشد، به راه خود رفته و خود و حزب خود را برای چالش در راه دموکراسی و پس زدن جریانات واپسگرا آماده می نماید
چه کسی عامل این جنایت خوفناک است؟ آیا پرویز مشرف جاه طلب که با اهرم ارتش، تقسیم قدرت سیاسی در این کشور را با دیگران ناممکن نموده است؟ و یا حزب الله هایی از نوع القاعده و طالبان که پاکستان را به مرکز عملیات تروریستی خود تبدیل نموده اند؟ کسی چه میداند!!! شاید هم ائتلافی بیشرمانه از این دو نیروی سیاه ِ قدرت طلب
بی نظیر بوتو که پدر (ذوالفقار علی بوتو) و دو برادر خود را در راه مبارزات سیاسی در پاکستان از دست داده بود، بدون شک به عنوان پی گیرترین و شجاع ترین بانوی سیاست، آنهم در کشوری مسلمان در تاریخ مبارزات زنان جهان ثبت خواهد گردید. خون او نهالی خواهد شد و هم درسی.... برای دیگران که .... دیر یا زود باور خواهند کرد که:
نهادی شدن باورهای دموکراتیک در کشورهایی همانند پاکستان و افغانستان و ایران و کشورهای عربی، نه به مدد دیگران و بلکه مطلقا با فداکاری زنان و مردان شجاع این کشورها به انجام خواهد رسید.
نامش جاودانه باد
یاغتی ترکمنصحرا

جمعه، آذر ۳۰، ۱۳۸۶

قربان بایرامنی بوتین ترکمن ایلدشلره قوتلایاریس
یاغتی ترکمنصحرا

پنجشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۶

گاز ترکمنستان از راه روسیه به اروپا می رود

چند سالی بود که چگونگی صدور گاز از ترکمنستان به اروپا، بین قدرت های بزرگ و برخی کشورهای همسایه، چون ایران و ترکیه از یکطرف و پاکستان و قزاقستان از طرف دیگر، با حدت فراوان دنبال می گردید. آمریکا و اتحادیه اروپا مایل بودند که چنین پروژه ای از طریق مسیر مورد نظر آنان یعنی از طریق دریای خزر و جمهوری های آذربایجان و گرجستان و ترکیه ( مسیر دریای سیاه) به اروپا صادر گردد. ولی روسیه و جمهوری اسلامی ایران تلاش می نموده اند که به جای این مسیر، کانال حمل آن در مسیرهای مورد دلخواه آنان باشد. یعنی یا از مسیرخاک ایران به غرب و یا از طریق خاک روسیه به اروپا
مسیر افغانستان و پاکستان به دریای عمان نیز گاها مورد نظرها بوده است
امروز: خبرگزاری های دنیا مخابره نموده اند که بالاخره گوی میدان بازی را روسها برده اند و پروتکل حمل گاز ترکمنستان از طریق قزاقستان و روسیه به اروپا،امضا گردیده است
مرگ نابهنگام ساپار مئراد نیازوف و جایگزینی جانشینی برای این دیکتاتور آنهم در فرصتی کوتاه، سوالاتی را برای علاقمندان به مسائل آسیای مرکزی ایجاد نموده بود. در مراسم تحلیف ریاست جمهوری جدید در آشقابات، رئیس کنسرن گاز پروم روسیه توجه رسانه های بین المللی را جلب نموده بود
اقتصاد جمهوری ترکمنستان که در شرایط فعلی به میزان زیادی به تولید گاز متکی است، با این قرارداد به میزان بیشتری به روسیه وابسته خواهد گردید. این قرارداد می تواند برای استقلال این جمهوری پیامدهای ناگواری را همراه داشته باشد
روسیه بدون شک برنده این پروتکل می باشد. روسها علاوه بر منابع سرشار گازی خود، اکنون و دوباره کنترل تولید و نحوه صدورگازهای ترکمنستان و قزاقستان را نیز بدست آورده است. چنین حادثه ای نمی تواند در مسیر اهداف استقلال طلبانه ملت های این جمهوری ها باشد

دوشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۶

بررسی مناسبات حکومت اسلامی با امریکا و اتحادیه اروپا، از دو جهت گوناگون

الف-آیا تضادهای جمهوری اسلامی با امریکا و غرب آشتی پذیر می باشد؟

آنچه که ظاهرا به نظر می آید، امریکا و قدرت های بزرگ با دستاویز قرار دادن خطر تبدیل شدن جمهوری اسلامی ایران به یک قدرت اتمی منطقه ای، تمامی تلاش های خود را برای بوجود آوردن تحریم اقتصادی کارسازتر و همه جانبه تر آماده می نمایند. اگر موافقت چین و روسیه در این روند با اقدامات امریکا و اتحادیه اروپا، همساز می گردید، آنموقع شرایط جمهوری اسلامی برای برون رفت از این بحران بمراتب مشکل تر می گردید. انتخاب خط قرمز یعنی تدارکات حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران نیز که مرتبا از جانب کارشناسان بین المللی هشدار داده می شود، علیرغم پی آمدهای فاجعه آمیز آن در صورت وقوع، موضوعی نیست که کاملا نفی گردیده باشد
از طرفی وضعیت حکومتگران جمهوری اسلامی، هم برای مردم ایران و هم برای مجامع بین المللی کاملا روشن می باشد. جمهوری اسلامی با پیش بردن پروژه انرژی هسته ای و اعلام کردن بی ترمز بودن قطار این تدارکات هسته ای، دهن کجی خود را هم به ایرانیان مضطرب و هم به مردم جهان نشان داده است. در کنار این ماجراجویی بی سابقه، دخالت رژیم اسلامی در درگیری های داخل عراق، حمایت مالی و لژستیکی از حزب الله لبنان و جنبش اسلامی حماس در فلسطین اشغالی، و حمایت های پنهانی از بسیاری از سازمان های تروریستی در ممالک اسلامی دیگر، گویای این مسئله است که صدور اسلام و شاخ به شاخ شدن با قدرت های بزرگ و بویژه ایالات متحده امریکا، بخش اصلی سیاست های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد و تا مادامی که این امکان وجود دارد که با حمایت و همراهی برخی قدرت های اتمی چون چین و روسیه (که هر کدام منافع سرشاری را به برکت این سیاست ِجمهوری اسلامی در ایران صاحب شده اند) در مسیرمسلح شدن به سلاح اتمی فرازهایی را پیمود، کماکان و بدون درنگ به راه خود خواهد رفت. راه پر پیچ و خمی که سالیانی است که تداوم داشته است

از دیدگاه برخی از استراتژیست های غربی، موفقیت جمهوری اسلامی در دستیابی به انرژی اتمی، تمامی معادلات فعلی تقسیم بندی قدرت را در عرصه جهانی تغییر خواهد داد. به زعم آنان جمهوری اسلامی با چاشنی کردن شعار دنیای آزاد و یکپارچه اسلامی، که بیش از یک میلیارد نفوس مردم جهان و تا حدود 80 درصد منابع نفتی و گازی را در اختیار دارند، می تواند منافع امریکا و هم پیمانانشان را مورد خطر جدی قرار بدهد. بی جهت نیست که برخی از ممالک اسلامی منطقه، چون عربستان و امارات متحده عربی حساسیت های شدیدی را در قبال تحولات انرژی اتمی در ایران بروز میدهند. اگر امکان تغییر رژیم در کشور اتمی پاکستان را که به مرکز فعالیتی القاعده ای ها در آمده است و از ثبات سیاسی قابل اعتمادی برخوردار نمی باشد، به این پارامتر بیافزائیم آنوقت می توان نگرانی امریکا و دیگر قدرت های ذینفع را به شفافیت تمام درک نمود

گسترش فعالیت های اسلامیست های افراطی و با ایده ئولوژی ضد اسرائیلی و به خطر افتادن موقعیت برخی از کشورهای اسلامی، که یا به لحاظ موقعیت استراتژیکی و یا به لحاظ تامین انرژی و مواد نفتی، اهمیتی حیاتی برای امریکا دارند، یکی از فاکتورهای موثر دیگر برای حساسیت و واکنش این قدرت ها می باشد. بر اساس این دیدگاه، اگر وضعیت بدین منوال بگذرد و جمهوری اسلامی به برنامه های اتمی و با ظرفیت غنی سازی آن دستیابی بنماید، صلح جهانی به خطر افتاده و رقابت های هسته ای دامن بسیاری از کشورهای کوچکتر منطقه را خواهد گرفت. راه افتادن راکتورهای اتمی در آینده ای نزدیک در کشور همسایه ایران یعنی جمهوری ترکیه را آنان بدون ارتباط با این روند تلقی نمی نمایند

طرفداران این نظریه (که به طور کلاسیک در راس آن بازهای امریکایی قرار دارد) در رابطه با واکنش قدرت های بزرگ در قبال این مسئله، چنین اعتقاد دارند که قبل از اینکه این جوجه "قدرت ها" به کرکس تبدیل گردند، می بایستی با ایجاد شرایط مغتنم، به سراغ آنها رفت و نابود ساخت. همان تاکتیکی که در جهت ساقط کردن رژیم های طالبان و صدام حسین بکار گرفته شده است، با این تفاوت که در رابطه با ایران مرکز ثقل سیاست های امریکا را در نحوه آماده سازی حمله نظامی، بکارگیری یک سیاست بین المللی ِ تحریم همه جانبه تشکیل خواهد داد
. در رابطه با این موضع گیری، همانطور که چندی پیش شاهد آن بوده ایم، صدر اعظم آلمان یعنی خانم انجلا مرکر، خیلی شفاف اعلام نموده است که: همه حکومت های جهان می بایستی خط تحریم همه جانبه علیه ایران را در دستور قرار بدهند. این موضع گیری صریح و از جانب قدرتی که بیشترین مناسبات تجاری را با کشور ایران داشته است، معنای خاص خود را دارد. چندی پیش نیز جرج بوش رئیس جمهور امریکا ضمن رد اظهارات احمدی نژاد، دال بر پیروز شدن جمهوری اسلامی در اتخاذ سیاست اتمی خود، صراحتا اعلام نمود که: جمهوری اسلامی ایران ضمن گزارش دادن فعالیت های اتمی چند ساله خود، می بایستی برای مسدود کردن این فعالیت ها، به پای میز مذاکرات بین المللی کشیده شود. تهدید بوش به مرحله بعدی تحریم همه جانبه علیه حکومت در ایران حکایت از آن دارد که اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا از سیاست مشترکی برای به زانو در آوردن حکومت اسلامی پیروی می نمایند
" اگر این قدرت ها بتوانند تحریمی همه جانبه را بر علیه جمهوری اسلامی سازمان دهند، حکومتی که اخیرا بخاطر نگرانی از سیاست های رادیکال جرج بوش، واحد پولی یورو را جایگزین دلار نموده است، در کشوری که بیشترین معاملات تجاری و ارتباطات فنی و تکنولوژیکی را با کشورهای اتحادیه اروپا دارد، به نظر نمی آید آینده خوبی را امیدوار بود. بویژه برای کشوری که بیشترین صنایع و منسوجات فنی را از خارج وارد می کند و به لحاظ ناتوان بودن بنیه تکنولوژیکی خود، حتی قادر به تولید بنزین برای مصرف کنندگان داخل خود هم نمی باشد ( میزان مصرف بنزین در ایران 80 میلیون مترمکعب است و میزان تولید داخلی کمتر از 55 میلیون مترمکعب میباشد.) این تحریم ها چه بسا می تواند کمرشکن باشد
بر اساس این نظریه، حتی اگر بکارگیری تحریم کامل علیه جمهوری اسلامی ایران نتواند نتیجه بخش وکارساز باشد و جمهوری اسلامی با وابستگی بیشتر به اقتصاد چین و روسیه، مدخلی برای ارتزاق و بقای اسفناک خود بیابد، به نظر نمی آید که قدرت های برتر دنیا، جمهوری اسلامی را براه خود بگذارند و به شکل گیری قدرتی ایدئولوژیک و اتمی در مقابل خود گردن نهند

در باره عکس العمل های جمهوری اسلامی و استقبال آن از فشارها و واکنش های جاری، تاکنون تحلیل های ضد و نقیضی در سایت های ایرانیان ارائه گردیده است. برخی بر این نظر می باشند که خط قرمز یعنی تدارکات حمله نظامی به ایران باعث چرخشی در سیاست های به اصطلاح ضد استکباری حکومت فعلی خواهد گردید و به محض اینکه اقدامات جدی و همه جانبه بر علیه رژیم اسلامی صورت پذیرد، دولتمردان و فقهای میانه رو و مداراگرا که در راس آن رفسنجانی و خاتمی و برخی مشارکتی ها قرار دارند، وارد میدان گردیده و در پای میز مذاکره و با هدف تجدید نظر در برنامه های اتمی ایران خواهند نشست
تئوری دیگری نیز مطرح بوده است که چنین می پندارد: مسائل دنیای اسلام و تحولات بی سابقه دهه های اخیر که به رادیکالیزه شدن بسیاری از جنبش های اسلامی منجر گردیده است، در عمل به صحنه رقابت القاعده ای ها ( تندروان سنی مذهب ) با کارگزاران جمهوری اسلامی( شیعه ها) تبدیل گردیده است. گزینه خط سازش از جانب دولتمردان اسلامی با امریکا می تواند موقعیت رقیب را در داشتن نفوذ و میزان تاثیرگزاری ها در دنیای اسلام به حداکثر برساند. بر اساس این استدلال، موقعیتی که جمهوری اسلامی در لبنان و فلسطین( به برکت حمایت از حزب الله و حماس ) و در مقابله با رژیم صهیونیستی کسب نموده است، امتیازی نیست که با ریسک همزیستی و کرنش با امریکا و اسرائیل برباد داده شود
بر اساس این تحلیل ماشین جنگی جمهوری اسلامی یعنی سپاه پاسداران و ارتش اسلامی که خود با داشتن بزرگترین بنیه مالی، به دولتی در داخل حکومت اسلامی تبدیل شده است، تصمیم نهایی را گرفته و به جهاد علیه امریکا دست خواهد زد و وقوع جنگ سرنوشت ساز عنقریب خواهد بود

سازش با امریکا، آنسوی دکترین سیاسی فقهای اسلامی

حوادث تاریخی سپری شده به ما آموخته است که تحلیل ها و فرضیه های حتی پیچیده ترین و معتبرترین منابع خبری دنیا، از آنچه که در پنهان می گذرد می تواند متفاوت باشد. فیلمی که اخیرا آقای مایکل مور از روابط پنهانی جرج بوش با خانواده بن لادن تهیه نمود، قسمت هایی از حقایق پشت پرده می باشد. عکس ها و گزارشاتی که از رفتار سربازان و افسران امریکایی در زندان های بغداد به بیرون درز نمود، نمی تواند بدون ارتباط با اخلاقیات حاکم بر پرنسیب های ارتش امریکا باشد. اصرار امریکا در متهم جلوه دادن صدام حسین در داشتن بمب اتمی و پافشاری های جرج بوش دال بر داشتن اسناد محرمانه و موثق در این مورد (که دروغ محض بوده است) محلی برای حسن نیت بر آنچه که از جانب این قطب های قدرت عنوان می گردد، باقی نمیگذارد و با منطقی ساده می توان اظهارات آقای بوش را زیر سوال برد
اگر سفر پنهانی مک فارلین به تهران و مذاکرات سری هیئت امریکا با مقامات طراز اول جمهوری اسلامی در سال 63 به عنوان یک واقعیت انجام یافته در نظر گرفته شود. اگر توافق نامه های سری بین مقامات امریکایی و انگلیسی با فقهای اسلامی در ایران، قبل از لشکرکشی این قدرت ها به افغانستان و عراق ( که البته افکار عمومی از مفاد آن اطلاع دقیقی ندارند) جلوی چشم ما باشد و... پیشگویی دقیق تر از چگونگی نقشه های آمریکا در منطقه و خواندن دست طرفین، نمی تواند ساده باشد

از طرفی دیگر، رهبران جمهوری اسلامی نیز هیچوقت با مردم ایران و جهانیان رو راست و صادق نبوده اند. آنان به قوانین و مقرراتی که از کانال نهادهای رسمی خود، چون مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی تصویب نموده اند، هرگز پای بند نبوده اند. برای سرکوب مخالفین نظام اسلامی دست به هر اقدام غیر انسانی و غیر اخلاقی زده و به هدف خود رسیده اند. جتی مجریان قتل های زنجیری را که جملگی از عوامل سازمان اطلاعاتی بوده اند، برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، با ترتیب دادن سناریویی مضحک چون ...ضد نظام اسلامی، خود سر، عوامل نفوذی بهائیان در سپاه و غیر قربانی می نمایند
رهبران جمهوری اسلامی که خود را مجری اسلام مورد نظر خود می دانند، اصل را بر حفظ قدرت قرار داده اند، این رهبران ثابت نموده اند که برای آنان هیچ مسئله غیر مجازی وجود ندارد. زمانی جنگ با عراق و رسیدن به کربلا مقدس می شود و زمانی نیز پذیرش صلح و نوشیدن جام زهر!
برای آنان امریکا در عین حال که شیطان بزرگ است، در همان عین نیز اگر مصلحت نظام ایجاب بنماید، می تواند مصاحب و طرف مذاکره و معامله باشد. بر طبق اخبار جاری، امریکا و جمهوری اسلامی که از 6 ماه پیش سلسله مذاکراتی را در حد سفرا و فرستاده های ویژه خود در عراق انجام داده اند، در آینده نزدیکی با ارتقاء سطح مذاکرات در حد وزرا، هر کدام برای رسیدن به هدفی مورد دلخواه، به مذاکره خواهند پرداخت. اگر برای امریکائیان تثبیت موقعیت نیروهای خود در سطح منطقه در اولویت بوده باشد، برای جمهوری اسلامی نیز که اصل بر حفظ قدرت است، این فرصت گرانبها کماکان با غنایمی گرانبها همراه بوده است
مگر؟ غیر از این است که با حذف رژیم صدام در عراق و جایگزینی یک حکومت شیعی در آن کشور، وعده رسیدن به کربلا و نجف برای فقهای شیعه برآورد شده است؟.
آیا حذف حکومت طالبان در افغانستان که در اتحاد با پاکستان، سیاستی خلاف میل رهبران جمهوری اسلامی را تعقیب می نمود، مگر به نفع جماران نبوده است؟

نظریه ای که با استناد بر این فاکتورهای روشن تاریخی به تحلیل حوادث منطقه خاورمیانه می پردازد، جنگ و دعواهای ....امریکا و غرب را.... با جمهوری اسلامی.... از نوع "زرگری" ارزیابی می نماید و معتقد است که فقهای اسلامی در ایران که رذیلانه برای بقای ننگین حکومت خود دست و پا می زنند، با پذیرفتن خواست های قدرت های برتر دنیا ساکت خواهند شد

ت. آتابای آذر ماه 86

جمعه، آذر ۲۳، ۱۳۸۶

Seýit Ymameddin Nesimi

XIV-XV asyrlarda ýaşap geçen dünýä belli türkmen şahyry Seýit Ymameddin Nesiminiň doglan wagty we ýeri resmi çeşmeler arkaly anyk bolmasa-da, onuň Rumustana degişli Halap şäherinde, türkmenleriň köp ýaşan ýerinde dünýä inendigi barada şeýle rowaýat bar: “Müsürde Mansur al-Hallaç dara çekilýär. Ölmeýär. Ony parçalaýarlar. Her parçasyndan ses çykyp duransoň gorkup, ony otlaýarlar. Şonuň külünden Zunnun atly ruhany bir gysymyny alyp galýar. Şol wagtam harasat gopup, deňizler joşup, Müsüri suw basyp başlaýar. Zunnun şol bir gysym küli suwa atýar weli, joşgun yzyna gaýdýar. Kül köpürjik bolup, suwuň ýüzünden akyp, derýa arkaly Halaba gelýär. O ýerdenem ýaba düşýär. Halabyň emiriniň gyzy tötänden şol köpürjikli suwy içýär. Şondanam hamyla bolýar we bir çaga dünýä inýär. Oňa Seýit diýip at goýýarlar. “ Ýöne Ymadutdin hem diýýär ekenler.
Alyşir Nowaýy “Nesaimul Muhubbet” atly tezkiresinde Nesimi barada şeýle maglumat berýär: “Seýit Nesimi Yrak we Rum tarapdaky mülkden eken. Rum türkmenleriniň dilinde goşgy aýdypdyr. “
Nesimi özüniň gelip çykyşy boýunça türkmen bolupdyr. Yrakda, Siriýada, Liwanda ir wagtlardan bäri türkmenler ýaşapdyrlar, olar şol ýerlerde häzirem ýaşaýarlar.
Nesiminiň Halapda öldürilendigi belli.
Nesiminiň döredijiligi ýokary çeperçiligi, çuňňur many-mazmunlylygy bilen tapawutlanýar. Ol ýaşlygyndan tä jesedinden jany çykýança, diriligine derisini soýup durkalaram, goşgy döredipdir.
Onuň ýiti pikiri, özboluşly, batyrgaý dünýägaraýşy, döredijiliginiň ruhubelentligi we köptaraplylygy akylyňy haýran edýär. Ol gazal ýazmakda türkmen edebiýatynyň düýbüni tutujydyr. Onuň gazallarynda gözellik, görk we söýgi wasp edilmek bilen birlikde öz ýaryna bolan garaýşy we gatnaşyklary arkaly kähalatlarda şahsy duýgulary jemgyýetçilik pikiriniň derejesine çenli ösdürilýär. “Olmasyn” gazalynda:
Maňa dilber, ýeter sen, özgeler ýar olmasyn, Bir olar ýar, iki olmaz, iki zynhar olmasyn.
diýip, öz pikirini belent ahlak duýgulary bilen utgaşdyrýar. Gazalda şol döwürdäki köp aýallylyga garşy çykylýar, bir ýar, bir aýal bilen oňňut etmek, ýaşamak meýli öňe sürülýär.
Durmuşda hemme adamlar, şol sanda erkek bilen aýal deň bolmalydyr, söýgi meselesinde azat bolmalydyr diýen oňyn matlap öňe sürülýär. Bu matlap Nowaýynyň söýgi lirikasynyň içindenem eriş-argaş bolup geçýär.
Nesiminiň döredijiliginde onuň ýiti synçylygy äşgär duýulýar. Onuň köp sanly şygyrlarynda, şol bir wagtyň özünde yşky lirikasynda hem adam häsiýetleriniň köp taraplary açylyp görkezilýär. Şahyr “Bellidir” goşgusynda:
Her kişiniň sormaň aslyn, yzzatyndan bellidir, Söhbeti irfan görenler hyzmatyndan bellidir. . . Eý, Nesimi, nagdyňy nadan eline berme kim, Jöwheri dana biler kim gymmatyndan bellidir –
diýmek bilen şahyr adamyň aslyny sorap bilmegiň edepsizlikdigini, özüni alyp barşyndan, edebinden, hormatyndan, hereketinden, söz urşundan, oturyp-turşundan, kimdigini aýan edýändigini belleýär.
Nesimi dini-sopuçylyk garaýyşly şygyrlar, mesnewi we rubagy hem ýazypdyr.
Nesimi özüni hudaýyň bir bölegi saýan şahyrdyr. “Enel-hak, menel-hak!” diýip ýaşaýar we döredýär. Bu “Menem-hak, senem-hak”diýdigidir. Şonuň üçinem onuň diriligine dabanyndan soýup, derisini sypyryp alýarlar. Bu barada Magtymguly şeýle ýazýar:
“Nesimini dabanyndan soýdular. “
Nesiminiň hormaty ata Watany bolan Garaşsyz Türkmenistanda belentden tutulýar. Onuň hormatyna dürli žanrda eserler döredildi. I. Nuryýew “Rowaýat”, A. Atajanow “Nesimi”goşgularyny; Andalyp “Nesimi”, A. Agabaýew “Sorag alamaty” poemalaryny; Nazar Gullaýew “Pähimiň pidasy” tragediýasy esasynda “Nesimi” dramasyny döretdi. Bu drama sahnalaşdyryldy we tomaşaçylara ýetirildi.
1993-nji ýylda Nesiminiň şygyrlar diwanynyň üç jiltligi (tomlugy) neşir edildi.

Türkmen sen
Eger ki janda sen, janda nahan sen, Ki jandan aýry ýok sen, belki, jan sen.
Kişi bermez nyşan senden eger ki, Ýer-u gök dop-doly jümle nyşan sen.
Nije gizlu diýem menden seni kim, Ne ýana bakaram anda aýan sen.
Hajel eýlär ruhuň husn ile aýy, Meger, sen fitiýeýi ahyrzaman sen.
Arapnyň nutgy baglandy dilinden, Seni kimdir diýen kim, türkmen sen.
Jany terk eýledim, geçdim jahandan, Seni bildim ki jan ile jahan sen.
Görünen sen, gören sen-sen gözümde, Ne bar söýlemeseň, külli lisan sen.
Hakykat wehýi mutlakdyr bu sözler, Bu sözi bil ki andan terjiman sen.
Etegiň silk ahyr tozly jahandan, Ne ahyr zubdeýi köwnu mekan sen.
Nesimi, sür bu gün döwran seniňdir,Äjäp kim Hysrowy sahyp zaman sen.

Mendedir
Aşyka, gelgil bäri, jan birle janan mendedir, Zahyda, sen kaýda sen, nur ile iman mendedir.
Mendedir ol ýer-u göknüň hikmeti hem gudraty, Ot bile toprak, howa, suw, jümle ihsan mendedir.
- Hak tagala inderipdir asmandan dört kitap, Men any menzur kylman, çünki furkan mendedir.
Ne bakar sen ol kitapnyň agyna, garasyna, Aç gulagyň diňlegil, awazy Gurhan mendedir.
Men – Nesimi soralaram Şahymerdan nesliden, Ger kabul kylsa halaýyk aýdy gurban mendedir.

Sözi
Ähli magnynyň hemişe dürru merjandyr sözi, Ger özi küfr olsa olsun gerçi imandyr sözi.
Içine bakgyl sen anyň, ne bakar sen daşyna, Daşyny daşgary taşla, göwheri kändir sözi.
Hak tagaladan saňa her dem geler dürli hatab, Rast sözlär sözüni ol şahy destandyr sözi.
Jahylyň girme sözüne ki akyl-u dana iseň, Jahylyň wallah-billäh, külli ýalgandyr sözi.
Eý, Nesimi, kimse bilmez bu magnynyň syrryny, Sözle kim ähli magny derde dermandyr sözi.
Maglumatlar Almagül Ýusubowanyň «Türkmen edebiýatynyň taryhy ösüş döwürleri» atly kitabyndan alyndy. «Başkent» bilim merkeziniň neşirleri. Aşgabat 2005.

پنجشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۶

Çykyş we Dialoga çagyryarys
„Iki jahan maña sygar,
Men bu jahana sygmanam!“

(Beýik Gündogar şahyry Edmadetdin Nesiminiñ tragiki ölüminiñ 590 ýyllygyna)

Tema: Edmadetdin Nesiminiñ ömri we onuñ pajygaly ölümi:
biz bu hakda nämeleri bilýäris?
Çykyş etýänler: Ak Welsapar (ýazyjy), we başga isleg bildirenler ;
Güni: şenbe ( 6nji güni ) 8-nji Des. 2007 // 17-nji azar 1386 şemsi;
Sagady: 18:00 (merkezi Awropa), 20:30 (Tahran), 22:00 (Aşgabat )da başlanýar;
Yeri: Paltalk > Rooms > Europa > Other > Turkmen edebiyaty we sungaty.
----------------------------------------------
دعوت به سخنرانی و شعر خوانی
بمناسبت 590 مین سالگرد شهادت شاعر بزرگ مشرق زمین عمادالدین نسیمی
سخنران : آقای آ. وئلساپار ( شاعر ونویسنده ی ترکمن مقیم سوئد) ، و دیگرعلاقمندان

موضوع : درباره ی عمادالدین نسیمی ازشعرای بزرگ مشرق که درسال 1417 میلادی بعلت اعتقادات فلسفی و
مذهبی ویژه اش با فتوای روحانیون سنتی بطور فجیعی به قتل رسید.
زمان: شنبه 8 دسئمبر 2007 ( 17 آذر 1386 )، ساعت: 18 (اروپای مرکزی)، 20:30 (تهران) و 22 ( آشغابات)مکان: پالتاک، اتاق " تورکمن ادبیاتی وصونغاتی"
Paltalk Rooms Europe/ Other Turkmen edebiyat we sungaty

Adminler topary
Turkmen_es@yahoo.de