شنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۵

اظهارات پاپ اعظم واتیکان در باره اسلام

وقتی پاپ قبلی وفات یافت میلیونها مسیحی از ارتدوکس و کاتولیک و پروتستان گرفته... از بسیاری از ممالک اروپایی و غیر به واتیکان رفته و در مجلس ترحیم آن مرحوم شرکت نمودند. بنا بر رسومات مذهبی و یا سیاسی دنیای مسیحیت جانشین ایشان طی تشریفات و تمهیدات بسیار پیچیده و طولانی انتخاب می شود.بعد از مرگ پاپ ژان پل دوم از میان چندین کاندیدا یکی از دستیاران راست و محافظه کار ایشان که گفته می شود کاتولیک نیز می باشد به جانشینی انتخاب می شود
انتخاب پاپ بنه دیک شانزدهم که آلمانی تبار می باشد در جوامع غربی با علامت سوالهای زیادی روبرو گردید و بسیاری از روزنامه ها و محافل خبری غربی بر عکس پاپ ژان پل دوم او را آدمی متعصب و خشک معرفی نمودند بر طبق این پیش بینی ها موضع گیری های واتیکان در رابطه با برخی از معضلات امروزی جهان همانند نقش سقط جنین و مسائلی از قبیل همجنس بازان و.... تا حد زیادی به عقب برگشته و دنیای مسیحیت را در مقابل آن قرار داده است موضع واتیکان نسبت به دین اسلام و کشورهای مسلمان نیز تا حد زیادی تغییر یافته و بر خلاف پاپ قبلی که مرتبا از همریستی دو دنیای اسلام و مسیحیت صحبت نموده است پاپ فعلی از همان ابتدا به انکار آن پرداخته است و حتی در رابطه با پیوستن احتمالی کشور مسلمان ترکیه به اروپا ی متحد حساسیت نشان داده و اعلام نموده است که.... آن بهتر که ترکهای مسلمان دنبال متحد خود در بین کشورهای مسلمان باشند! مطلبی که همین پارسال سر تیتر برخی از روزنامه های معتبر اروپایی بود
اکنون نیز پاپ جدید به آلمان سفر نموده و طی دیدار خود از دانشگاه رگنسبورک- بایر آلمان با استناد به بحث تاریخی قیصر روم (مانول دوم) با یک دانشمند ایرانی ...که در آنجا امپراطور روم روش مسلمانان را در دعوت به دیانت اسلام با استفاده از شمشیر- غیر الهی و مردود معرفی نموده است و...... پاپ بنه دیک شانزدهم نیز اسلام را مکتبی خشن و زورمدار معرفی نموده و همانند کاریکاتوریست دانمارکی که پیامبر اسلام را تروریست معرفی نموده است یکبار دیگر می رود تا خوراک تبلیغاتی و یا به احتمال قوی جولانگاهی برای فعالیت قشریون و خشک مغزان اسلامی فراهم نماید. می گویند که در اظهارات پاپ نظرات تئودر خوی استاد دانشگاه مونستر آلمان تاثیر داشته است و در واقع ایشان است که با استناد به فاکت های تاریخی اسلام را مکتبی خشن و متجاوز معرفی می نماید
چاپ عکس های کاریکاتوریست دانمارکی و اینبار نیز سخنان جنجال برانگیز پاپ هر چند از جانب محافل دانشگاهی و روشنفکری اروپا تقبیح می گردد ولی به جای خود سوالات فراوانی را ایجاد نموده است! که چرا در چنین شرایط متشنج جهان که بنا به اعتقادات خود آمریکایی ها و کشورهای اروپایی مصادف با گسترش تروریزم اسلامی است چنین حرکتهایی صورت می پذیرد؟ آیا براستی دنیای مسیحیت از حرکت های تروریستی جاری به ستوه آمده است؟ و یا اینکه درست گسترش خشونت و تروریزم است که نقشه آنها را در رسیدن به اهداف میلیتاریستی مهیا می نماید؟ پس آیا این قدرت های بزرگ نیست که با ساختن چنین جوی به رشد قشریت و تحجر در بین ممالک اسلامی دامن می زنند؟
حقیقت هر چه که باشد دیر یا زود روشن شده و از پس پرده سیاه تبانی ها دست های توطئه گر برملا خواهد شد. اگر آن کاریکاتوریست دانمارکی چندان آگاهی از نقش مذهب ( چه اسلام و یا چه مسیحیت) در گذشته نداشته و نتیجتا ناشیانه عمل نموده باشد پس آیا پاپ اعظم که هم به لحاظ کهولت و هم مرتبه و منصب مذهبی جایگاه شاخصی دارد می تواند ناشیانه چنین عمل نماید؟ مطمئنا پاپ خود می داند که در قرون وسطی چه تعداد کثیری از مسیحیان جهت جهاد با مسلمانان شمشیر به دست گرفته و به کشتار پرداخته است
در بسیاری از اسناد تارخی و آرشیوهای این کشورها کشتارها و جنایات مسیحیون در فلسطین و ترکیه و ممالک دیگر اسلامی به ثبت رسیده است. همانقدر که مسلمانان با کافر خواندن دیگران به کشتار غیر مسلمین پرداخته و با کشتار آنان زنان و فرزندان آنان را بر خود حلال اعلام نموده اند ....قدرتمندان مسیحی نیز با گول زدن مسیحیان ساده لوح و دادن وعده بهشت به آنان جنگ های صلیبی راه انداخته و به کشتار صدها هزار زن و کودک مسلمانان پرداخته اند

بدنبال رنسانس و دفع شدن قدرت کلیسا و وزیدن نسیم آزادی و سرانجام راسیونالیسم و پیدایش مکاتب انسانی متعدد در دنیای غربی که دموکراسی کنونی ماحصل آن است به نظر می آمد که دیر یا زود در ممالک اسلامی نیز چنین خواهد شد و نظام های حکومتی لائیک و مردم سالار جایگزین حکومت های خودکامه و متمرکز خواهد گردید ولی رویدادهای دهه های اخیر نشان دادند که قدرت های بزرگتر به جای حمایت از نیروهای اعتدالگرا و مردمی همکاری با نیروهای فناتیک و محافظه کار را ترجیح داده اند. سقوط حکومت های دموکراتیکی چون مصدق در ایران و ناصر در مصر نکرومه در غنا و بوتو در پاکستان و بسیاری دیگر بدست امریکا و انگلیس و... که می توانستند در ایجاد رنسانسی در جوامع اسلامی مددیار باشند خود اهداف پنهانی جهانخواران را بر ملا می سازد. تضعیف و یا حذف فیزیکی جریانات لیبرال و یا دموکراتیک ملی- اسلامی در این کشورها به نوبه خود باعث شکل گیری جریانات تاریک اندیش و فناتیک مذهبی چون طالبان در افغانستان و ولایت فقها در ایران می گردد که با سیاست های ترور و سرکوب و کشتار و جنگ صلح جهانی را نیز به خطر انداخته اند. بنا به آمارهای دقیقی که برخی منابع بیرون داده اند فروش اسلحه و مهمات و مواد منفجره در این مدت از جانب اروپا و امریکا و روسیه و چین به این کشورها بی سابقه بوده است. بنا بر این جا دارد سوال گردد که آیا واقعا میلیتاریست های غربی و دیگر قدرت های ذینفع به جهانی عاری از تروریزم می اندیشند؟

جدای از ارزیابی های فوق هستند مجمعی از مقامات واتیکان همانند کاردینال تارسیسو برتون وزیر کشور و لومباردی سخنگوی واتیکان که سعی نمودند اظهارات پاپ را توجیه نمایند. این آقایان با اظهارات تکمیلی خود نشان دادند که خواهان تشنج بیشتر نمی باشند. برخی از محافل آکادمی اروپایی همانند ماتیاس گاردل که در دانشگاه اپسالا پروفسور دین شناس می باشد طی صحبت هایی در این رابطه اظهار می دارد که: دلیل موضع گیری پاپ تنها ناشی از قشریت ایشان می باشد. گاردل معتقد می باشند که پاپ به جای اظهار نظر خشن تر بهتر می بود که به دیالوگ با مسلمین روی می آورد. بهر حال ما نیز امیدواریم تا قشریت ایشان پیامدهای قشری تری را در دنیای اسلام همراه نداشته باشد
مئراد قره جه

دوشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۵

11 سپتامبر روز حمله تروریست های اسلام گرا به آمریکا

5 سال است که از عملیات بی سابقه تروریستی 11 سپتامبر می گذرد. حمله تروریست های اسلامی به برجهای دوقلو ( مرکز تجارت جهانی امریکا) و ساختمان پنتاگون با هواپیماهای مسافربری باعث آن گردید تا هزاران نفر از آدمها قربانی گردند. تروریست ها ابتدا تمامی خلبان ها و تعداد زیادی از خدمه های هواپیما را به قتل رسانده بودند و در جلوی چشمان بهت زده بقیه مسافران....ناگهان الله اکبر گویان!! هواپیماها را به هدف های از قبل تعیین شده می کوبند و....
این جنایت هولناک و بی سابقه بهانه ای داد به دست جرج بوش و ملیتاریست های راستگرا و برخی از اسقف های متعصب آمریکا و انگلیس تا حکومت طالبان در افغانستان و صدام در عراق را زیر تبلیغات شدید عملیاتی خود قرار بدهند و بلافاصله نیز بدون توجه به هشدارهای بسیاری از مردم جهان به اشغال در بیاورند.
وضعیت اسفناکی که بعد از تهاجم نظامی امریکا وانگلیس در این دو کشور بوجود آمده به نظر نمی آید نکته پایان خوبی داشته باشد ولی آنچه که واقعیت دارد آدمهای مختلف از زوایای مختلف به این حوادث زنجیروار می نگرند و قضاوت می نمایند. برای اینکه واقعی تر با پیامدهای این حوادث تلخ روبرو باشیم توجه خوانندگان را به برخی از گزارش ها که در سایت بی بی سی آمده است جلب می نمایم.

ت.آتابای