27 اکتبر- پانزدهمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکمنستان
ترکمنستان به عنوان یک کشور جزئی جدائی ناپذیر از سرزمین مادری ترکمنها می باشد. ترکمنها به عنوان یک ملت و دارنده تاریخ و تمدن ویژه خود از دیرباز در این سرزمین زندگی نموده و در کنار دیگر ملتهای همسایه به تبادل فرهنگ و مصنوعات و منسوجات اقتصادی و معیشتی پرداخته است. این سرزمین تاریخی از قدیم الایام ُ هم با ایران همسایه بوده است و هم با خانات خیوه و افغانستان ُ ازبکها و قزاق ها نیز به عنوان نزدیک ترین ملت های ترک زبان دوش بدوش ترکمنان در تاریخ و تحولات این منطقه نقش هایی داشته است
از حدود سال های 1865 – 1894 بخش های بزرگتر این سرزمین توسط ارتش متجاوز روسیه ُ بعد از جنگ ها و کشتارهای خوف انگیز اشغال گردیده و بزور جزء متصرفات امپراطوری روسیه تزاری می گردد. به دنبال انحطاط امپراطوری روسیه تزاری و شروع جنگ جهانی اول در 1894 میلادی حکومت جدیدی که " ماورای خزر" نامیده می شود در این ناحیه تشکیل می گردد. بدنبال انقلاب اکتبر و تسلط بلشویک های کمونیست در روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی ُ بولشویک ها در فکر تسلط مجدد بر این سرزمین بر می آیند و نیروهایی از ارتش جوان کمونیستی به این ناحیه فزستاده می شود
ترکمنها که دائما در قسمت جنوبی ترکمنستانِ استیلای حکومت مرکزی ایران را تهدیدی برای استقلال خود می دانستند و از طرفی دیگر نیز بعد از سخنرانی های مکرر لنین و وعده های بلشویک ها برای ایجاد کشورهایی مستقل ُ برای ملیت های غیر روس به وجد آمده بودند در مقابل الزامات گریزناپذیز تاریخی به دو دسته تقسیم می گردند. بخش های بزرگتری از روشنفکران و تجصیل کرده های ترکمنان چون قایغی سیز آتابایف و آی تاکف و ش.باترف و بسیاری دیگر به مرام کمونیستی و حزب بلشویک ها می پیوندند و برای ساختن جمهوری ترکمنستان سوسیالیستی فعالیت می نمایند. در مقابل این نسل جوان مارکسیست که ستم و استیلای روسها را تنها در چهره روسیه تزاری پنداشته و با خوش نیتی به بلشویک های روس روی آورده بودند ُ بودند بسیاری از ترکمنان و از جمله برخی از خان های میهن پرست و متدین چون جنید خان و عزیز خان که راضی نبودند تحت سلطه دوباره روس ها د ر آیند و نتیجتا مقابله و مقاومت در مقابل آنان را سازماندهی نمودند. بلشویک ها نیز با همان ترفند شناخته شده قدیمی " تفرقه بنداز و.." به اعمال سیاست می پردازند و برای تسلط خود بر سرزمین ترکمنان و ماورای خزر می کوشند. تصادفی نیست که آنان در جهت محکم کردن پای خود در این مناطق که در گذشته نه چندان دور با زور و قتل عام های خوفناک ( مراجعه شود به قتل عام ترکمنها در خیوه و گوک دفه در بین سالهای 1870-1884) به تصرف روسیه در آمده بود ُ به کشور همسایه ایران امتیازاتی می دهند و اعلام می نمایند که ..." اتحاد جوان شوروی هیچ ادعایی را بر خاک کشور ایران ندارد. با این تدبیر بلشویک ها که هنوز در داخل روسیه با مقاومت های مسلحانه روسهای سفید روبرو بودند حیال خود را از بابت ایران راحت نموده و با استناد به قرار داد ننگین آخال که بر اساس آن حدودا 125 سال پیش ُ تقریبا کلیت خاک ترکمنستان بین دولت های ظالم روس و ایران تقسیم گردیده بود کماکان برای تثبیت تسلط خود در بخش شمالی این سرزمین می کوشند
در سال 1925 یعنی 8 سال بعد از پیروزی انقلاب بلشویکی لنینی ُ ت.اس.اس.ار ( جمهوری ترکمنستان شوروی) به عنوان یکی از 15 جمهوری شورایی اتحاد جماهیر شوروی رسما اعلام موجودیت می نماید. قابل توجه است که به دلیل وضعیت خاص سیاسی در جمهوری های مسلمان ِ ماورای خزر در آن دوره و استقلال نسبی بانیان این جمهوری از مرکزیت ُ و سخاوتمندی های رهبران بلشویک در انتخاب مدل های حکومتی برای ملل غیر روس در آن دوره ُ اولین خط و حروف متخذه برای این جمهوری به تقلید ازاقدامات مصطفی کمال پاشا در ترکیه ُ حروف لاتین بوده است
در دوره دیکتاتوری استالین که میلیونها نفر از حزب کمونیست را بعد از تسویه های حزبی نابود نمودند ُ نگرش حکومت مرکزی به مسئله ملی و اقتصاد ملی اساسا دگرگون می شود و بسیاری از اختیارات و حقوق مستقل جمهوری های شورایی نیز که در زمان لنین وعده داده شده بود ُ زیر پا گذاشته می شود و کیش شحصیت استالین و پرستش ایشان بر اعتقادات دیگر مارکسیستی ترجیح داده می شود. رهبران ترکمنستان چون آتابایف و آیتاکف که خود موازی با فعالیت های بلشویک ها در ساختن ترکمنستان سوسیالیستی مبارزه نموده بودند به مسکو احصارگردیده و با زدن اتهاماتی چون " ناسیونالیست" و یا " خودسر" تیرباران می شوند. دستگاه جهنمی تفتیش در این جمهوری بوجود می آید و شاعران و هنرمندان و نویسندگانی را که در جهت تکامل و تعالی فرهنگ ملی ترکمن تلاش می نمودند یکی پس از دیگری به اردوگاههای کار اجباری گسیل می نمایند. از آن میان خدر دریایف نویسنده ِ رمان نویس را بیست سال تمام در تبعیدگاه سیبری زندانی نموده و از نویسندگی منع می نمایند
عایرغم سرکوبی های مداوم و بویژه بعد از مرگ استالین ُ شاعران و نویسندگان و هنرمندان بسیاری برای زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان و ادبیات ترکمنی تلاش ورزیده و از استحاله شدن آن در زبان روسی جلوگیری می نمایند تلاشهای بزرگانی چون ماتی کوسایف و کریم قربان نپس و بردی کربابایف و مللی طاهیر و بسیاری را تاریخ ترکمنستان هرگز فراموش نخواهد نمود
به موازات گسترش بحران در سیستم حکومتی شورایی و حرکت های مستقلانه ملت های بالتیک و برخی جمهوری های دیگر ُ در ترکمنستان نیز زمزمه های استقلال طلبانه شنیده می شود و تعدادی از نویسندگان و شاعران و ژورنالیست های شهرهای بزرگی چون ماری و آشقابات با برگزاری جلسات مخفی و نیمه علنی نارضایتی خود از اوضاع را به نمایش می گذارند. در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز این طیف تحول طلب ترکمن که در پیشاپیش آنان گروه متشکلی به نام آغزی بیرلیک ( متحدین) قرار داشت ضمن نشان دادن انزجار خود از اشغال قهرآمیز ترکمنستان توسط روسها خواستار زنده کردن تاریخ مقاومت ترکمنها بویژه در گوک دفه می گردند و از حکومت موجود می خواهند تا بیاد هزاران نفر از قهرمانان مقاومت گوک دفه بنای یادبودی در این رابطه ساخته شود.
از وقایع دیگر این دوران تظاهرات هزاران نفر در شاه قدم( کراسنوودسک) و آشقابات می باشد. این آدمها که از تسلط و نفوذ روسها و ارمنی ها در حکومت سوسیالیستی ترکمنستان به ستوه آمده بودند مصرانه خواستار عدالت گردیده و برای شهروندان ترکمن حق حیات و امکانات برابر و عادلانه را طلب می نمایند.( گفتنی است که بنا به سیاست تبعیضانه دست اندرکاران حکومتی ت.اس.اس.ار تعدادجمعیت ترکمن شهر آشقابات کمتر از 50 درصد بوده و بیش از نیمی از این جمعیت را روسها و ارمنی ها تشکیل می داده اند.)
سال 1991 میلادی سال سقوط اتحاد شوروی بود و جمهوری های شوروی یکی پس از دیگری راه استقلال را انتخاب می نمایند. مقامات حکومتی ترکمنستان که تا آخرین لحظات فروپاشی این نظام به مسکو وفادار مانده بودند هنوز هم امیدوار بودند تا بلکه وضعیت به حال سابق برگردد!!. بالاخره نیز بعد از مدتها انتظار و سکوت و بلاتکلیفی صرفا تحت فشار اپوزوسیون داخلی ُ کمیته مرکزی حزب کمونیست ترکمنستان به رهبری صفرمراد نیازوف با احتیاط و محافطه کاری بی نظیر تصمیم می گیرند تا انفصال از مسکو را به رفراندوم عمومی بگذارند. بالاخره در 27 اکتبر سال 1991 بنا به خواست ملت ترکمنِ استقلال جمهوری ترکمنستان از مسکو اعلام می گردد
استقلال تاریخی جمهوری ترکمنستان مایه شادی و افتخار همه ترکمنان در دنیا می گردد و ترکمنها که بزودی پرچم و نشان خود را در سازمان ملل و در کنار دیگر ملت ها در اهتزاز می بینند با شادی تمام به جشن و پایکوبی می پردازند. بخشی ها و شاعران و نوازندگان ترکمن از همه جای دنیا به ترکمنستان می آیند و در جشن ها و مراسم ملی ترکمن شرکت می نمایند و برای ترکمنستان و آینده آن بهروزی و اتحاد را آرزو می نمایند
حزب کمونیست به رهبری نیازوف که خود از کارگزاران مسکو بود برای انطباق خود با وضعیت نوین نام خود را به حزب دمکرات ترکمنستان تعویض می نمایند. این حزب بنا به خصلت انحصارگرایانه و ضد دموکراتیک خود بزودی دستگاه تفتیش و تجسس خود را به راه می اندازد. برای فعالین دموکرات و اصلاح طلب ترکمنستان پاپوش هایی ساخته می شود. تجمعات و فعالیت های فرهنگی و دموکراتیک برای ژورنالیست ها و بسیاری از محافل آکادمیکی محدودتر و محدودتر می گردد. نیازوف برای زهر چشم گرفتن از اپوزوسیون و زمبنه چینی به دیکتاتوری خود ُ برخی از وزرا چون عبدی قلی اف ( وزیر امور خارجه) را که در نزد اپوزوسیون از حیثیت و اعتبار برخوردار است از کار برکنار می نماید و تعداد بسیاری از وزرا را که تملق و چاپلوسی را برای بقا نمی خواستند حذف می نماید
طی نمایشی مضحک ُ نیازوف برای خود نام " ترکمنباشی" را انتخاب می نماید و با ترتیب دادن سناریویی با گول زدن مردم و با استفاده از رسانه های گروهی و رادیو و تلویزیون و مطبوعات که بعد از تصفیه ها دربست در خدمت ایشان است خود را در جایگاه رییس جمهور مادام العمر تثبیت می نماید. ریاست هر سه قوه حکومتی را نیز خود به اختیار می گیرد و با این عمل به یکی از نادرترین دیکتاتورهای زمانه تبدیل می گردد. با نوشتن کتاب روح نامه و اجباری کردن آموزش آن در تمامی مدارس و دانشگاهها نیز خود را در حد پدر روحانی و اولین پیامبر ترکمن که احکامش از اجکام پیامبر مسلمین نیز ارجح تر است قرار داده است
ایشان در امور ساختاری سیستم آموزشی کشور نیز دحالت نموده است. طی اصلاحات آموزشی ِحکومت ترکمنستانُ سطح تحصیلات متوسطه که در تمام دنیا 11 تا 12 سال می باشد به 9 سال کاهش داده شده است و بنا به این احتساب جوانی که خود هنوز به بلوغ و تکامل شخصیتی نیاز دارد به بازار کار فرستاده می شود. و این در حالی است که بدلیل گلوبالیزم و استفاده از سیستم کامپیوتری ُ سیستم های آموزشی جهان هرروزه به همدیگر نزدیکتر شده و به شکل استاندارد در می آید. نیازوف با بدعت های عجیب و غیرقابل فهمی که در ترکمنستان بوجود آورده است هنر و موسیقی ِ کلاسیک ِ ترکمنی را که حتی در سیستم وابسته سابق رشد زیادی نموده و انسامبل ها و فلارمونی هایش شهره آفاق گردیده بود و....از بین برده و بخشی ها و نوازندگان تزکمن را که استادان تکامل معنویت و فرهنگ خلق ترکمن می باشند ُ خانه نشین نموده است. اکنون در ترکمنستان تنها به هنرمندانی! اجازه فعالیت داده می شود که حتما در مداحی و ستایش ِ" سردار ترکمنستان" خودی نشان داده باشند
در عرصه اقتصاد و امور اجتماعی نیز هنوز هم که هنوز است انحصارات دولتی و بوروکراسی مالی بیداد می کند. سیستم کشاورزی تا حد زیادی به شکل سابق اداره می شود و تجارت نیز تنها از طریق مقامات دولتی و یا بوروکرات های وابسته جریان پیدا می نماید. سیستم سرمایه گزاری و برنامه ریزی های ملی دربست در اختیار نیازوف می باشد و از بودجه بندی ها و دخل و خرج مملکتی نیز کسی دیگر مطلع نمی باشد. درآمد اصلی این جمهوری که عمدتا از فروش گاز و نفت و فروش پنبه و غیرتامین می شود با اراده رئیس جمهور جریان می یابد و حتی وزیران مربوطه و مجلس فرمایشی ترکمنستان نیز ایشان را در این مورد استیضاح نمی نمایند
با تمام مصیبت هایی که بدنبال قربانی شدن دموکراسی در جمهوری ترکمنستان نصیب ملت ترکمن در آنجا گردید و علیرغم یاس و نومیدی که بدنبال نهادی شدن سیستم دیکتاتوری در این سرزمین بوجود آمده است ُ تولد اولین جمهوری مستقل بنام ترکمنان ( با توجه به تجاوزات و جنایت های تاریخی حکومت های روسیه و ایران) ُ غیر قابل انکار می باشد. شادمانی از این بابت و بزرگداشت چنین روز تاریخی ضرورتا لازم می باشد ولی از طرفی دیگر نیز پرواضح است که برپایی چنین جشن و سروری نه تنها تایید مضحکه های فعلی در جمهوری ترکمنستان نیست! و صد البته در جهت افشای این غاصبان قدرت و قاتلان دموکراسی و عدالت نیز می باشد م.قره جه
از حدود سال های 1865 – 1894 بخش های بزرگتر این سرزمین توسط ارتش متجاوز روسیه ُ بعد از جنگ ها و کشتارهای خوف انگیز اشغال گردیده و بزور جزء متصرفات امپراطوری روسیه تزاری می گردد. به دنبال انحطاط امپراطوری روسیه تزاری و شروع جنگ جهانی اول در 1894 میلادی حکومت جدیدی که " ماورای خزر" نامیده می شود در این ناحیه تشکیل می گردد. بدنبال انقلاب اکتبر و تسلط بلشویک های کمونیست در روسیه و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی ُ بولشویک ها در فکر تسلط مجدد بر این سرزمین بر می آیند و نیروهایی از ارتش جوان کمونیستی به این ناحیه فزستاده می شود
ترکمنها که دائما در قسمت جنوبی ترکمنستانِ استیلای حکومت مرکزی ایران را تهدیدی برای استقلال خود می دانستند و از طرفی دیگر نیز بعد از سخنرانی های مکرر لنین و وعده های بلشویک ها برای ایجاد کشورهایی مستقل ُ برای ملیت های غیر روس به وجد آمده بودند در مقابل الزامات گریزناپذیز تاریخی به دو دسته تقسیم می گردند. بخش های بزرگتری از روشنفکران و تجصیل کرده های ترکمنان چون قایغی سیز آتابایف و آی تاکف و ش.باترف و بسیاری دیگر به مرام کمونیستی و حزب بلشویک ها می پیوندند و برای ساختن جمهوری ترکمنستان سوسیالیستی فعالیت می نمایند. در مقابل این نسل جوان مارکسیست که ستم و استیلای روسها را تنها در چهره روسیه تزاری پنداشته و با خوش نیتی به بلشویک های روس روی آورده بودند ُ بودند بسیاری از ترکمنان و از جمله برخی از خان های میهن پرست و متدین چون جنید خان و عزیز خان که راضی نبودند تحت سلطه دوباره روس ها د ر آیند و نتیجتا مقابله و مقاومت در مقابل آنان را سازماندهی نمودند. بلشویک ها نیز با همان ترفند شناخته شده قدیمی " تفرقه بنداز و.." به اعمال سیاست می پردازند و برای تسلط خود بر سرزمین ترکمنان و ماورای خزر می کوشند. تصادفی نیست که آنان در جهت محکم کردن پای خود در این مناطق که در گذشته نه چندان دور با زور و قتل عام های خوفناک ( مراجعه شود به قتل عام ترکمنها در خیوه و گوک دفه در بین سالهای 1870-1884) به تصرف روسیه در آمده بود ُ به کشور همسایه ایران امتیازاتی می دهند و اعلام می نمایند که ..." اتحاد جوان شوروی هیچ ادعایی را بر خاک کشور ایران ندارد. با این تدبیر بلشویک ها که هنوز در داخل روسیه با مقاومت های مسلحانه روسهای سفید روبرو بودند حیال خود را از بابت ایران راحت نموده و با استناد به قرار داد ننگین آخال که بر اساس آن حدودا 125 سال پیش ُ تقریبا کلیت خاک ترکمنستان بین دولت های ظالم روس و ایران تقسیم گردیده بود کماکان برای تثبیت تسلط خود در بخش شمالی این سرزمین می کوشند
در سال 1925 یعنی 8 سال بعد از پیروزی انقلاب بلشویکی لنینی ُ ت.اس.اس.ار ( جمهوری ترکمنستان شوروی) به عنوان یکی از 15 جمهوری شورایی اتحاد جماهیر شوروی رسما اعلام موجودیت می نماید. قابل توجه است که به دلیل وضعیت خاص سیاسی در جمهوری های مسلمان ِ ماورای خزر در آن دوره و استقلال نسبی بانیان این جمهوری از مرکزیت ُ و سخاوتمندی های رهبران بلشویک در انتخاب مدل های حکومتی برای ملل غیر روس در آن دوره ُ اولین خط و حروف متخذه برای این جمهوری به تقلید ازاقدامات مصطفی کمال پاشا در ترکیه ُ حروف لاتین بوده است
در دوره دیکتاتوری استالین که میلیونها نفر از حزب کمونیست را بعد از تسویه های حزبی نابود نمودند ُ نگرش حکومت مرکزی به مسئله ملی و اقتصاد ملی اساسا دگرگون می شود و بسیاری از اختیارات و حقوق مستقل جمهوری های شورایی نیز که در زمان لنین وعده داده شده بود ُ زیر پا گذاشته می شود و کیش شحصیت استالین و پرستش ایشان بر اعتقادات دیگر مارکسیستی ترجیح داده می شود. رهبران ترکمنستان چون آتابایف و آیتاکف که خود موازی با فعالیت های بلشویک ها در ساختن ترکمنستان سوسیالیستی مبارزه نموده بودند به مسکو احصارگردیده و با زدن اتهاماتی چون " ناسیونالیست" و یا " خودسر" تیرباران می شوند. دستگاه جهنمی تفتیش در این جمهوری بوجود می آید و شاعران و هنرمندان و نویسندگانی را که در جهت تکامل و تعالی فرهنگ ملی ترکمن تلاش می نمودند یکی پس از دیگری به اردوگاههای کار اجباری گسیل می نمایند. از آن میان خدر دریایف نویسنده ِ رمان نویس را بیست سال تمام در تبعیدگاه سیبری زندانی نموده و از نویسندگی منع می نمایند
عایرغم سرکوبی های مداوم و بویژه بعد از مرگ استالین ُ شاعران و نویسندگان و هنرمندان بسیاری برای زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان و ادبیات ترکمنی تلاش ورزیده و از استحاله شدن آن در زبان روسی جلوگیری می نمایند تلاشهای بزرگانی چون ماتی کوسایف و کریم قربان نپس و بردی کربابایف و مللی طاهیر و بسیاری را تاریخ ترکمنستان هرگز فراموش نخواهد نمود
به موازات گسترش بحران در سیستم حکومتی شورایی و حرکت های مستقلانه ملت های بالتیک و برخی جمهوری های دیگر ُ در ترکمنستان نیز زمزمه های استقلال طلبانه شنیده می شود و تعدادی از نویسندگان و شاعران و ژورنالیست های شهرهای بزرگی چون ماری و آشقابات با برگزاری جلسات مخفی و نیمه علنی نارضایتی خود از اوضاع را به نمایش می گذارند. در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز این طیف تحول طلب ترکمن که در پیشاپیش آنان گروه متشکلی به نام آغزی بیرلیک ( متحدین) قرار داشت ضمن نشان دادن انزجار خود از اشغال قهرآمیز ترکمنستان توسط روسها خواستار زنده کردن تاریخ مقاومت ترکمنها بویژه در گوک دفه می گردند و از حکومت موجود می خواهند تا بیاد هزاران نفر از قهرمانان مقاومت گوک دفه بنای یادبودی در این رابطه ساخته شود.
از وقایع دیگر این دوران تظاهرات هزاران نفر در شاه قدم( کراسنوودسک) و آشقابات می باشد. این آدمها که از تسلط و نفوذ روسها و ارمنی ها در حکومت سوسیالیستی ترکمنستان به ستوه آمده بودند مصرانه خواستار عدالت گردیده و برای شهروندان ترکمن حق حیات و امکانات برابر و عادلانه را طلب می نمایند.( گفتنی است که بنا به سیاست تبعیضانه دست اندرکاران حکومتی ت.اس.اس.ار تعدادجمعیت ترکمن شهر آشقابات کمتر از 50 درصد بوده و بیش از نیمی از این جمعیت را روسها و ارمنی ها تشکیل می داده اند.)
سال 1991 میلادی سال سقوط اتحاد شوروی بود و جمهوری های شوروی یکی پس از دیگری راه استقلال را انتخاب می نمایند. مقامات حکومتی ترکمنستان که تا آخرین لحظات فروپاشی این نظام به مسکو وفادار مانده بودند هنوز هم امیدوار بودند تا بلکه وضعیت به حال سابق برگردد!!. بالاخره نیز بعد از مدتها انتظار و سکوت و بلاتکلیفی صرفا تحت فشار اپوزوسیون داخلی ُ کمیته مرکزی حزب کمونیست ترکمنستان به رهبری صفرمراد نیازوف با احتیاط و محافطه کاری بی نظیر تصمیم می گیرند تا انفصال از مسکو را به رفراندوم عمومی بگذارند. بالاخره در 27 اکتبر سال 1991 بنا به خواست ملت ترکمنِ استقلال جمهوری ترکمنستان از مسکو اعلام می گردد
استقلال تاریخی جمهوری ترکمنستان مایه شادی و افتخار همه ترکمنان در دنیا می گردد و ترکمنها که بزودی پرچم و نشان خود را در سازمان ملل و در کنار دیگر ملت ها در اهتزاز می بینند با شادی تمام به جشن و پایکوبی می پردازند. بخشی ها و شاعران و نوازندگان ترکمن از همه جای دنیا به ترکمنستان می آیند و در جشن ها و مراسم ملی ترکمن شرکت می نمایند و برای ترکمنستان و آینده آن بهروزی و اتحاد را آرزو می نمایند
حزب کمونیست به رهبری نیازوف که خود از کارگزاران مسکو بود برای انطباق خود با وضعیت نوین نام خود را به حزب دمکرات ترکمنستان تعویض می نمایند. این حزب بنا به خصلت انحصارگرایانه و ضد دموکراتیک خود بزودی دستگاه تفتیش و تجسس خود را به راه می اندازد. برای فعالین دموکرات و اصلاح طلب ترکمنستان پاپوش هایی ساخته می شود. تجمعات و فعالیت های فرهنگی و دموکراتیک برای ژورنالیست ها و بسیاری از محافل آکادمیکی محدودتر و محدودتر می گردد. نیازوف برای زهر چشم گرفتن از اپوزوسیون و زمبنه چینی به دیکتاتوری خود ُ برخی از وزرا چون عبدی قلی اف ( وزیر امور خارجه) را که در نزد اپوزوسیون از حیثیت و اعتبار برخوردار است از کار برکنار می نماید و تعداد بسیاری از وزرا را که تملق و چاپلوسی را برای بقا نمی خواستند حذف می نماید
طی نمایشی مضحک ُ نیازوف برای خود نام " ترکمنباشی" را انتخاب می نماید و با ترتیب دادن سناریویی با گول زدن مردم و با استفاده از رسانه های گروهی و رادیو و تلویزیون و مطبوعات که بعد از تصفیه ها دربست در خدمت ایشان است خود را در جایگاه رییس جمهور مادام العمر تثبیت می نماید. ریاست هر سه قوه حکومتی را نیز خود به اختیار می گیرد و با این عمل به یکی از نادرترین دیکتاتورهای زمانه تبدیل می گردد. با نوشتن کتاب روح نامه و اجباری کردن آموزش آن در تمامی مدارس و دانشگاهها نیز خود را در حد پدر روحانی و اولین پیامبر ترکمن که احکامش از اجکام پیامبر مسلمین نیز ارجح تر است قرار داده است
ایشان در امور ساختاری سیستم آموزشی کشور نیز دحالت نموده است. طی اصلاحات آموزشی ِحکومت ترکمنستانُ سطح تحصیلات متوسطه که در تمام دنیا 11 تا 12 سال می باشد به 9 سال کاهش داده شده است و بنا به این احتساب جوانی که خود هنوز به بلوغ و تکامل شخصیتی نیاز دارد به بازار کار فرستاده می شود. و این در حالی است که بدلیل گلوبالیزم و استفاده از سیستم کامپیوتری ُ سیستم های آموزشی جهان هرروزه به همدیگر نزدیکتر شده و به شکل استاندارد در می آید. نیازوف با بدعت های عجیب و غیرقابل فهمی که در ترکمنستان بوجود آورده است هنر و موسیقی ِ کلاسیک ِ ترکمنی را که حتی در سیستم وابسته سابق رشد زیادی نموده و انسامبل ها و فلارمونی هایش شهره آفاق گردیده بود و....از بین برده و بخشی ها و نوازندگان تزکمن را که استادان تکامل معنویت و فرهنگ خلق ترکمن می باشند ُ خانه نشین نموده است. اکنون در ترکمنستان تنها به هنرمندانی! اجازه فعالیت داده می شود که حتما در مداحی و ستایش ِ" سردار ترکمنستان" خودی نشان داده باشند
در عرصه اقتصاد و امور اجتماعی نیز هنوز هم که هنوز است انحصارات دولتی و بوروکراسی مالی بیداد می کند. سیستم کشاورزی تا حد زیادی به شکل سابق اداره می شود و تجارت نیز تنها از طریق مقامات دولتی و یا بوروکرات های وابسته جریان پیدا می نماید. سیستم سرمایه گزاری و برنامه ریزی های ملی دربست در اختیار نیازوف می باشد و از بودجه بندی ها و دخل و خرج مملکتی نیز کسی دیگر مطلع نمی باشد. درآمد اصلی این جمهوری که عمدتا از فروش گاز و نفت و فروش پنبه و غیرتامین می شود با اراده رئیس جمهور جریان می یابد و حتی وزیران مربوطه و مجلس فرمایشی ترکمنستان نیز ایشان را در این مورد استیضاح نمی نمایند
با تمام مصیبت هایی که بدنبال قربانی شدن دموکراسی در جمهوری ترکمنستان نصیب ملت ترکمن در آنجا گردید و علیرغم یاس و نومیدی که بدنبال نهادی شدن سیستم دیکتاتوری در این سرزمین بوجود آمده است ُ تولد اولین جمهوری مستقل بنام ترکمنان ( با توجه به تجاوزات و جنایت های تاریخی حکومت های روسیه و ایران) ُ غیر قابل انکار می باشد. شادمانی از این بابت و بزرگداشت چنین روز تاریخی ضرورتا لازم می باشد ولی از طرفی دیگر نیز پرواضح است که برپایی چنین جشن و سروری نه تنها تایید مضحکه های فعلی در جمهوری ترکمنستان نیست! و صد البته در جهت افشای این غاصبان قدرت و قاتلان دموکراسی و عدالت نیز می باشد م.قره جه