جمعه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۷

دفاع از حقوق ملی-مدنی و فرهنگی ملیت های ایرانی، آلترناتیوی برای وحدت

مدتهای زیادی بوده است که بحث هایی از قبیل " ایجاد وحدت " و یا یافتن " اتحاد عمل ِمشترک " با شرکت قریب به اتفاق فعالین فرهنگی و سیاسی ترکمن، صفحات سایت های الکترونیکی بسیاری از جمع های موجود ترکمن در خارج از کشور را پر نموده است. مطلب نویسان در این زمینه هر کدام به شکلی به حلاجی آن پرداخته و بر اساس درک و میزان شناخت خود راه حلهایی را نیز پیشنهاد نموده اند. می شود گفت که پیشنهادات بسیاری از علاقمندان دلسوزانه بوده و پیامی اتحادگرایانه را با خود داشته است که به جای خود قابل تمجید می باشد
قبل از پرداختن به ضرورت اتحاد عمل و همه جانبه، به طور خلاصه به برخی مسائل گرهی که کماکان مانع شکوفائی روابط ها گردیده است می پردازم. البته برخی از این معضل ها و گره های مورد اشاره، ریشه در فرهنگ و باورهای قدیمی دارد و به طور بنیادی مرتفع نگردیده است و بدین سبب باعث هرز رفتن انرژی ها و دوری گروه ها از یکدیگر شده است. البته درد مهاجرت و دوری از مردم نیز، فاکتوری است منفی و به سهم خود و به میزان زیادی بر مناسبات جاری کنونی تاثیرات نامطلوب داشته است
ریشه در چیست؟
بطور کلی به نظر می رسد که یکی از دلایل پراکنده گی ها، نبودن یک تفکر بنیه دار، فراگیر و مشترک در بین فعالین سیاسی باشد. بویژه برای روشنفکران و نخبگان سیاسی که عادت دارند برای هر حرکتی چاشنی ایدئولوژیکی را همراه نمایند، پذیرش وضع موجود و مشاهده خلا ایدئولوژیکی وجهانشمولی، دلیلی برای گریز از سازمان یابی می باشد. یک نگاه به گذشته به صراحت نشان می دهد که تا چه مقدار از انرژی و وقت روشنفکران ایرانی را مناقشات و دعواهای ایدئولوژیکی به خود مشغول کرده بود. تغییر مسیر جنگ سرد و تحولات در معادلات و صف بندی های جهانی نیز، ضربه ای بوده است بر این باور دیرینه و تاریخی
اما بر خلاف روشنفکران خاورمیانه و ایران، که برای وارد شدن بر هر موضوعی اصالت را بر ذهن محول نموده و دنبال پلمیک های ایدئولوژیک می باشند، در کشورهای غربی بیش از چند سده است که بر امپریسم و واقعیت گرایی روی آورده شده و در پاسخگویی به مسائل موجود و عینی، بر فرمول بندی های تراوش یافته از ذهن " روشنفکر" و یا " روحانی " روی آورده نمی شود. مضامین اندیشه ها و مکاتب سیاسی در غرب و بویژه نحوه نگرش غربی ها به مسائل سیاسی روز دقیقا از این جایگاه نشات می گیرد. (دکارت و شمردن دندان اسب مثال خوبی در این مورد میباشد

برای مشاهده تاثیرات این دو نگرش ِ کاملا نامتفاوت کافی است نگاه کنید بر و ضعیت اپوزوسیون سیاسی در ایران. آیا بین هواداران سازمان مجاهدین و بنی صدری ها و شریعتی چی ها که جملگی، هم مسلمان هستند و هم مخالف رژیم؟ کوچکترین تفاهم سیاسی بوجود آمده است؟ یا بین سلطنت طلبان و جمهوری خواه ها و یا لیبرال– دموکرات های متنوع ایرانی، آیا هرگز پلاتفرم مشترک و قابل میثاقی ارائه گردیده است؟ بین چپ های سابق چطور؟ آیا در بین جریانات گوناگون چپ که اکثرا خود را کمونیست و یا سوسیال دمکرات می نامند، اتحاد عملی صورت پذیرفته است؟ ظاهرا همه خواستار تغییر حکومت در ایران می باشند و آزادی و عدالت اجتماعی را با تعبیراتی ویژه تر در برنامه سیاسی خود گنجانیده اند ولی بیش از اینکه متحد یکدیگر باشند، مناسبات انفصال گرایانه را پیشه گرفته اند

اگر فرض را بر این بگذاریم که در اوایل روی کار آمدن این حکومت، جریانات متعلق به اپوزوسیون، شناخت کافی از ماهیت و اهداف فقهای حاکم نداشته اند! و بنایر این چنین کردند و چنان! آیا امروز هم دلیل متفرق بودن جریانات اپوزوسیون، ریشه در قلت تجربه ها دارد؟.... مسلما نه. امروزه جملگی جریانات موجود وضعیت را درک می نمایند و در دادن شعارهای تند و تیز، گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند ولی آنچه که یافته نمی شود، حرکتی مشترک و جمعی و کارساز علیه همین حکومت می باشد. علت در کجاست؟ آیا در فقدان دانش لازم برای تحلیل از ماهیت حکومت اسلامی موجود است و یا واقعا کاسه ای دیگر زیر نیم کاسه قرار دارد؟

شاید چنین تصور گردد که بخش بزرگی از اپوزوسیون ایرانی هریک به شکلی، چه از لحظ سیاسی و چه ایدئولوژیکی، ضرباتی را متحمل گردیده اند و از فعالیت و ترمیم تشکیلاتی خود باز مانده اند. برخی نیر چنین نتیجه می گیرند که سازمان های چپ ایرانی که در مناقشات ایدئولوژیکی جایگاه شاخص تری را در خاورمیانه داشته اند، به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی، هر کدام به جایی پرت گردیده و از فعالیت درمانده اند! چنین استدلالی هرچند که انگشت بر موضوع بسیار متداول یعنی بر " شکست ایدئولوژیکی " می گذارد و اما در نتیجه گیری و ریشه یابی ِ انفعال، دور باطل را می پیماید و با عمده کردن یک پارامتر، بن بست کنونی را توجیه می نماید
امروز، همه شاهد هستیم که چپ ها و احزاب کمونیست کشورهای دیگر و از جمله کشورهای سوسیالیستی سابق که وضعیتی مشابه داشته اند، هر کدام با اندک ابتکاراتی به فعالیت سیاسی خود ادامه داده و بعضی نیز چون حزب کمونیست کشور لهستان، با تغییراتی در برنامه سیاسی خود و پذیرش قوانین و مناسبات انتخابات آزاد، تا حد کسب قدرت مجدد پیش می روند. بنا بر این آنچه که بر فعالیت جریانات چپ سایه افکنده است، نمی تواند، بحران ایدئولوژیکی! یا مسائلی از این قبیل باشد

گفتیم که در جوامع پیشرفته غربی، تعلقات اتنیکی و یا مسلکی و یا ایدئولوژیکی و... مانع نزدیکی جریانات به یکدیگر نمی باشد. امروزه حتی احزابی که سابق بر این بر جناحین آشتی ناپذیر چپ و راست تقسیم می گردیده اند، با تشکیل دادن حکومت های ائتلافی به همکاری می پردازند. در این مورد کشور آلمان را می توان مثال آورد که حکومت 4 ساله آن بین دو حزب قدرتمند این کشور، یعنی سوسیالیست های چپ و دموکرات مسیحی ها تقسیم گردیده است. حتی در کشورهایی مانند مراکش و تونس و یمن و ... نیز ائتلاف های فرا ایدئولوژیکی متحقق گردیده است
اگر گردش جهان و وزش طوفان سیاسی، چپ ها را در ایران زیر سوال برده باشد! برای جریانات ایدئولوژیکی رقیب چون طرفداران سلطنت، قضیه حالت دیگری را داشته است. جریانات متعلق به این گرایش، با مشاهده بحران چپ، سالها بود که گرد و خاکی بالا آورده بودند و حتی بعضی ها شعار "حکومت فدراتیو" در سایه شاه جوان را هم داده اند! حال چه شده و این شعارها یکباره کجا رفته اند؟ آیا تضعیف چپ در ایران، همانطور که ادعا می کردند! بر قوت دموکراسی ِ مورد ادعای آنان افزوده است؟ چپی ها و سوسیال دموکرات های رنگارنگ چطور؟ آیا آنان کماکان خواهان حکومتی خلقی – دموکراتیک در کشور ایران هستند؟
تا آنجایی که مشاهده می گردد، امروز نه تنها چپ ها از حکومت خلق ها دست برداشته اند، بلکه سلطنت طلبان و جمهوری خواهان نیز در مقابل حقوق قانونی ملیت های غیر فارس در ایران چون ترک های آذری و کردها و ترکمن ها و بلوچ ها و عرب ها و قشقایی ها و ...غیره سکوت نموده اند. آنان نیک می دانند که، دموکراسی در کشوری مانند ایران بدون رعایت حقوق برابر ملیت ها، ناممکن میباشد. بسیاری از این جریانات سیاسی، همانند حکومت سرکوبگر موجود، با سکوت و بی ثفاوتی از پاسخگویی بدان تفره می روند و برخی نیز با ساختن این سوء ظن همیشگی که.... خطر تجزیه وجود دارد... تمامی گرایشات برابری طلبانه در بین ملیت های ایرانی ِ غیر فارس را زیر هاله ای از ابهامات فرو می برند

آری: مسائل موجود در ایران چندان نیازی بر تحلیل های پیچیده تئوریک ندارد. حکومتی آمده است که تبعیت جمله انسان ها را از فقیهان شیعه مذهب طلب می نماید. در این نوع حکومت، همچنانکه از زبان نزدیکترین همکاران سابقش... آقای اکبر گنجی... آمده است، اعتراض و ابتکار و آزادی هر سه، سالهایی است که مرده اند و ملت و خلق و حریت و فرهنگ نمی تواند سازشی با اینگونه حکومت ها داشته باشد. در چنین نظامی! انسان در حد یک بنده و یک برده تنزل داده می شود و هر نوع اعتراضی تمرد و کفران نعمت شناخته میشود، جریاناتی که با بهانه قرار دادن تجزیه ایران از مبارزه جدی با این نظام می گریزند در واقع آب به آسیاب این حکومت می ریزند هر نوع جهانبینی مورد انتظار آنان؟! هرگز نمی تواند، کوچکترین شبهه ای در این گفته ایجاد بنماید که... پذیرش حقوق همه انسان ها از هر رنگ و مسلک و ملیت و زبان، تنها معیاری مشترک برای پذیرش دموکراسی و عدالت اجتماعی در ایران می باشد
جریانات اپوزوسیون ایرانی آن بهتر که به جای دوچار شدن بر توهم " تجزیه ایران " که بدون شک از جانب حکومت های استبدادی بافته می شود، یکبار هم شده انرژی و توان خود را مصروف یافتن فرمول و آلترناتیوی دموکراتیک – انسانی در ایران بنمایند. متهم کردن فرزندان مناطق ملی در ایران به "ناسیونالیسم " ...که ... فقط ...حقوق برابر و عادلانه خود در ایران را مطرح می نمایند... نمی تواند عادلانه باشد
ت. آتابای 27 آگوست میلادی برابر با 6 شهریورماه

چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۷

اهمال درحفاظت از بزرگترین پارک طبیعی ایران دراستان گلستان و ترکمنصحرا
این بار موجب آتش سوزی مهیبی شده
آتش سوزی جنگل درفصل تابستان ومواقع خشک وگرم سال واقعه ایست بارها تجربه شده و همیشه محتمل که جلوگیری از آن احساس مسولیت واتخاذ تدابیر ویژه ای را می طلبد. به نظر می رسد که آتش سوزی گسترده و خاکستر شدن بخش وسیعی از جنگل گلستان درطی چند روز گذشته، به علت کمبود احساس مسولیت وهشیاریهای ناشی از آن در رابطه با حفاظت محیط زیست منطقه ی ما، پیش آمده باشد.
در رابطه با ادعای اهمال، کافی است اشاره ی کوتاهی به جنگل تراشی های بی رویه ی غارت گران پر نفوذ در زمان حاکمیت رفسنجانی و نیز دراوائل حاکمیت اصلاح طلبان شود. فاجعه ی غارت گری سرمایه های طبیعی کشور درآن سالها موجب شسته شدن پوشش طبیعی زمین جنگلی ناشی ازبرگها وشاخه های درختان، فضولات جانوران و ........ که درطی سالهای طولانی حیات جنگل بوجود آمده بود، گردید. پوششی که قابلیت حفظ درصد زیادی ازآب باران ودیگر نزولات آسمانی درمحیط جنگل را داشت. ونوع خاک آن به لحاظ زنده وفعال بودن، جزء قابل توجهی ازسرمایه ی طبیعی محسوب میشود
چه کسی می تواند فراموش کند که سیلهای ویران گر آن سالها که عمدتا جنگل تراشی غارتگرانه ی آزمندان شرایط آنرا فراهم نموده بود، موجب خسارت جانی ومالی فراوان گردید

هامراق
5 شهریور 1387
*- برای کسب اطلاعات بیشتر توجه خوانندگان به دو مطلب زیر جلب می شود
-------------------------------------------------
آتش سوزی درپارک ملی گلستان
bbc - دوشنبه 25 اوت 2008 - 04 شهریور 1387
آتش سوزی درپارک ملی گلستان بعد از سه روز مهار شده اما سازمان محیط زیست ایران ابراز نگرانی کرده به دلیل خشکی هوا و وزش باد، خطر آتش سوزی همچنان وجود دارد
نیروهای امدادی همچنان در منطقه مشغول خاموش کردن کانون های باقی مانده آتش هستند. بر اساس آخرین گزارش ها، یکصد هکتار از پارک ملی گلستان در اثر این آتش سوزی نابود شده است
پارک ملی گلستان در حد فاصل بین بلندیهای البرز واقع در شرق مازندران و دشت خراسان واقع شده ‌است. حد غربی آن از استان گلستان شروع می‌شود و حد شرقی آن در استان خراسان شمالی پایان می گیرد
گلستان، بزرگترین پارک طبیعی ایران است که بیش از 91 هزار کیلومتر وسعت دارد
پارک ملی گلستان، از قديمی ‌ترين پارك‌های ملی و نخستين پارك ثبت شده ايران در فهرست جهانی - يونسكو- سازمان علمی فرهنگی ملل متحد است. یونسکو پارک ملی گلستان را یکی از ذخیره گاه های زیست کره زمین، اعلام کرده است
دراین پارک گونه های مختلف جانوری نظیر خرس قهوه ای، پلنگ، گرگ، قوچ، کل و بز، شوکا، مارال و انواع پرندگان نظیر عقاب طلایی، کرکس ریش دار، کبک، تیهو، قرقاول و باقرقره زندگی می کنند.%
--------------------------------------------------------------
گلستان ایران درآتش می‌سوزد
بی بی سی- يکشنبه 24 اوت 2008 - 03 شهریور 1387
به گفته مسئولان محیط زیست ایران، آتش سوزی گسترده، پارک ملی گلستان را وارد وضعیت بحرانی کرده است
آتش سوزی ازعصر شنبه دوم شهریور ماه شروع شده است. این دومین حریق گسترده در پارک ملی گلستان ظرف 10 روز گذشته است
دلاور نجفی، معاون محيط طبيعی و تنوع‌ زيستي سازمان حفاظت محيط زيست ایران به خبرگزاری ایسنا گفته است که "حریق در روز شنبه يك بار مهار شد ولی به دليل تغيير وزش باد گسترده‌تر شده است
سازمان محیط زیست برای اطفای حریق از مسئولان ایرانی کمک خواسته و اعلام کرده است که هماهنگی برای اعزام هلیکوپترهای اطفای حريق انجام شده ولی وضعيت پارک، بسيار بحرانی است
مصاحبه با مژکان جمشیدی، خبرنگار حوزه ی محیط زیست
هنوز علت آتش سوزی از سوی مسئولان اعلام نشده است
پارک ملی گلستان در حد فاصل بین بلندیهای البرز واقع در شرق مازندران و دشت خراسان واقع شده ‌است. حد غربی آن از استان گلستان شروع می‌شود و حد شرقی آن در استان خراسان شمالی پایان می گیرد
گلستان، بزرگترین پارک طبیعی ایران است که بیش از 91 هزار کیلومتر وسعت دارد
پارک ملی گلستان، از قديمی ‌ترين پارك‌های ملی ونخستين پارك ثبت شده ايران در فهرست جهانی - يونسكو- سازمان علمی فرهنگی ملل متحد است. یونسکو پارک ملی گلستان را یکی از ذخیره گاه های زیست کره زمین، اعلام کرده است

یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۷

تمد نی شرقی در ایتالیا، قبل از شکل گرفتن امپراطوری روم
مقدمه:از دکتر رحمت قاضیانی

در مطالعه تاریخ از منابع مختلف،انسان گاه به مطالب جالبی بر می خورد که هم باعث تعجب است،هم گاه باعث شادی و احساس لذت.تاریخ نویسان غربی در تمام کتاب های خود،شروع تمدن را،با انکه گوشه ی چشمی به سومری ها داشتند ،اروپا،و بخصوص یونان می دانستند. در تمام کتاب های تاریخی خود با افتخار به ان اشاره میکردند. بعد از یونانی ها ادامه ی تمدن غرب را در روم باستان جستجو کرده،و باقی ملل را بربر خطاب نموده،سهمی از پیشرفت بشریت را برای انها در نظر نمی گرفتند.با اینکه قرنها کتابهای دانشمندان ملل مسلمان رادردانشگاه هایشان تدریس کرده،و از پیشرفت های علمی انها استفاده میکردند ،با غروری کاذب خود را از نظرعلمی بالاتر می دانستند.تاریخی که برای ملل مختلف تنظیم کرده بودند ،بر پایه برتری ملل غرب بر ملل بقول انها عقب مانده شرق بوده است. چون بسیاری از بررسی ها عکس انرا نشان می داد ،با اختراع ایده ی هندواروپائی ریشه ی اسیائی بسیاری از اقوام را به خود نسبت دادند.وقتی تمدنی در ناحیه اروپا با ریشه شرقی یافت می شد، و با مدارک تاریخی،می بایستی انرا به شرق مربوط می کردند با ادعای اسرار امیز بودن،سعی می کردند نگذارند ریشه ی شرقی ان تمدن ، برای همه قابل قبول گردد.ولی تا کی میتوان چنین کرد!؟

قبل از شروع تاریخ روم باستان در ناحیه شمال غربی سرزمین فعلی ایتالیا حکومت بسیار پیشرفته ای بود که انرا حکومت اتروسک ها وسرزمین انها را" اتروریا" می نامیدند.انها از هزاران سال پیش تمدن بسیار درخشانی را پایه ریزی نموده بودند،که در ،هنر،علوم ریاضی،مهندسی، فلزشناسی،نقاشی،مجسمه سازی،ساختمان،ابشناسی وسایر علوم پیشرفت قابل توجه ای پیدا کرده بودند
اتروسک ها در هزاره اول قبل از میلاد در قسمت شمال غربی شبه جزیره اپونین (ایتالیا فعلی)زندگی می کردند .حکومت انها از شمال و جنوب رودخانه ی تیبر و در شرق تا دریای ادریاتیک گسترش داشت.اتروسک ها که بوسیله یونانی ها به اسم "تیرن"شناخته میشدند تمدن بسیار پیش رفته ای داشتند (در ایران باستان ترک ها را "تور" و سرزمین انها را "توران"مینامیدند.در یونانی ها توران را" تیرن" می نامیدند).انها در توسعه ی فرهنگی رم و ایتالیا بطور گسترده ای دخالت داشتند.ولی بعلت تعداد کم خود بتدریج در بین اقوام "لاتینو-روم" حل شدند
تحقیقات زیادی در مورد اینکه اتروسک ها چه بودند؟چه زبانی داشتن؟از کجا امده بودند؟چگونه چنان تمدنی را بوجود اورده اند؟شده است.محققین اروپائی در ابتدا انها را از نژاد هند و اروپائی فرض کردند. زبان انها را به نحوی غیر اصولی رمزگشائی نمودند.بعدها زبان انها را جزو زبان های وابسته به زبان های هند و اروپائی،ولی از نوع خاص معرفی کردند.عده ای از محققین انرا جزو زبان هائی که به هیچ یک از زبان ها وابسته نیست،یافتند.بسیاری از تاریخ دانان در صحبت از اتروسک ها از کلمه ی قوم اسرارامیز استفاده کردند. بالاخره در بین محققین کسانی پیدا شدند که واقع گراتر بودند.در زیر مطالبی از کتاب" ریشه ی ترک ها و تاتارها "،اثر اقای میرفاتح زکیف تاریخ دان و استاد دانشگاه غازان در روسیه فعلی می اورم
" و.براندن اشتاین" برای مدت های طولانی در مورد ریشه ئ اتروسک ها مطالعه نمود.با در نظر گرفتن پیش کسوت های او می توان براندن اشتاین را حامی نظریه شرقی بودن ریشه اتروسک ها دانست.او اثار زبان های هند و اروپائی در زبان اتروسکها را در نتیجه ی تاثیر زبان های هند و اروپائی بر ان زبان می دانست."او در این زبان ریشه ی ترکی را کشف کرد".و به این نتیجه رسید که اجداد اتروسک ها در هزاره دوم قبل از میلاد در اسیای مرکزی می زیسته اند.از انجا، انها به قسمت شمال شرقی اسیای صغیر مهاجرت کرده،و از دامداری به راهزنی دریائی روی اوردند.اقای و.براندن اشتاین،مهاجرت اتروسک ها به ایتالیا را سالهای 900-800 قبل از میلاد در نظر می گیرد.(نمیرفسکی ا.ای،1983،13 ).البته باید قبول کرد که اقای براندن اشتاین بعلت فشار دانشمندان ایتالیائی که می خواستند،حتی از نظر زبان هم جزو اخلاف اتروسک ها باقی بمانند،نظریه ی خود را پس گرفت
اقای ا.ای.نمیروفسکی نتیجه گیری کرده است که زبان اتروسکی،به هیچکدام از گروه های مختلف زبانها ارتباطی ندارد.و ان یک زبان مستقل غیر هند و اروپائی است
اقای سلیمانوف ، در کتاب خود به نام "زبان سنگ نبشته ها"،در بررسی ریشه شناسی کلمات مربوط به زبان اتروسکی ،به این نتیجه رسیده است که در فدراسیون اتروسک ها ،سنگ نبشته های اتروسک ها،به زبان تمام مللی که در ان فدراسیون زندگی می کرده اند،مطلب نوشته دارد
اقای ف. لطیپوف (لطیپوف،1994)،تلاش موفقیت امیزی در کشف رمز از سنگ نبشته های اتروسک ها ،با استفاده از زبان ترکی باستان داشت.ایشان عقیده داشتند که زبان اتروسک ها یک زبان ماقبل ترکی است.این ایده بنظر کمی عجولانه است.بنظر می رسد که این زبان،زبان ترکی در حال حل شدن در زبان رومی است.دانشمند ترک شناس،اقای کاظم میرشان هم، زبان اتروسکی را با زبان ترکی مرتبط می داند،ولی در عین حال اعتقاد دارد که در نتیجه ی تاثیر زبان رومی انحراف زیادی از زبان معمولی ترکی پیدا کرده است
در مورد ارتباط زبان اتروسک ها با ترکی تحقیقات دانشمند ترک- تاتار بنام ادیلیا ایدا،باعث ایجاد علاقمندی زیادی می شود.او فرزند دانشمند دیپلمات معروف تاتار اقای صدری مقصودی است.او هم مثل پدرش از دانشگاه سوربن در فرانسه فارغ التحصیل شده است.او یک دیپلمات شناخته شده ترکیه شد، که در رم بصورت سفیر ترکیه در ایتالیا مشغول به کار گردید
او تحت تاثیر عقاید پدرش ،که احساس می کرد،زبان اتروسکی با زبان ترکی ارتباط دارد( و در ان مورد تحقیقات گسترده ای را شروع کرد ،که مرگ زودرس مانع از ادامه ی ان شد)، در این مورد شروع به تحقیق کرد
او در عرض سه سال تمام منابع مربوط به اتروسک ها را مطالعه کرد.و در سال 1971 کتابی به زبان فرانسوی با عنوان "ایا اتروسک ها ترک هستند "منتشر کرد.از ان سال تا 16 سال خانم ادیلیا ایدا با جدیت تمام روی این موضوع کار کرد ، و در سال 1985 کتابی تحت عنوان "اتروسک ها ترک بودند" چاپ کرد
او اتروسک ها را قوم ماقبل ترک معرفی کرد.این عقیده ی ایشان توسط دانشمندان انگلیسی،فرانسوی،و اطریشی،به نام های ،ایساک تیلور،بارون کاررا- دی- ووک،و ویلهلم برندن اشتاین(ادیلیا ایدا،1992،11) حمایت شده است
زبان اتروسک ها،در مرحله ای که مورد مطالعه قرار گرفته،یک زبان ترکی معمولی از نوع اغوز –قبچاق نبود.ان زبان تحت تاثیر تعدادی از زبان های اروپائی غربی،از زبان اصلی ترکی بمقدار زیادی انحراف پیدا کرده و تغییر یافته بود.در ضمن زبان ماقبل ترک (پرا ترک) هم نبوده است ،زیرا از زبان اتروسک زبانی منشعب نشده است.ولی در هزاره ی دوم قبل از میلاد انحراف شدیدی نسبت به زبان ترکی عادی پیدا کرده است
مطالبی که در بالا و از کتاب اقای زکیف، به ان اشاره شد بیشتر برای این بود ، بگوئیم که اصولا اروپائی ها در مورد قبول ریشه ی ترکی و یا شرقی تمدنشان،مقاومت نشان می دهند.ولی در نهایت نمی توانند مدارک تاریخی را تا ابد مخفی نگهدارند. و در جائی مجبور به قبول واقعیت می شوند. همانطور که در مورد تاریخ اتروسک ها اتفاق افتاد
مطالبی که در زیر میخواهم ترجمه بکنم،مربوط به تئوری اقای" گرازیانو بوچولینو" محقق و اتروسک شناس ایتالیائی است که ریشه اتروسک ها را از شرق میداند

عقیده من در مورد ریشه تمدن اتروسک ها
○نوشته: گرازیانو بوچولین
●ترجمه:دکتر رحمت قاضیانی
حالا،تصمیم دارم که عقیده خود را در مورد ریشه فرهنگ اتروسک ها گزارش کنم.این اعتقاد یا تئوری جدید،در طول مطالعات من در محل مونتوولو(کوهی است در قسمت شمال و مرکز ایتالیا که اثاری از اتروسک ها در ان پیدا شده است:مترجم)،احتمالا معبد اصلی،و یا نا ف دنیای اتروسک ها،که هنوز برای دانشمندان ناشناخته است، به بلوغ رسید و شکل گرفت.علاوه بر این،تحقیقات من باعث شده است که علائم باستانی،مثل سنگ بیضی شکل،و صلیب،بعنوان یکی از علائم اولیه ی دین اتروسک ها کشف شود(اینها علائمی هستند که در دین مسیحیان بعنوان علائم مذهبی استفاده می شوند.مترجم).من فکر می کنم که اطلاعات من باعث خواهد شد، روشنائی جدیدی به تحقیقات مربوط به اتروسک ها بدهد،و به تئوری من استحکام بیشتری ببخشد
من فکر می کنم،اسرار این ملت، بیشتر بعلت این است که امپراطور" تیبریوس کلاودیوس"،در سالهای اولیه رواج دین جدید مسیحیت در غرب، احتمالا برای حفظ دین جدید بسیاری از اثار فرهنگی،مثل 20 جلد تاریخ نوشته شده ی اتروسک ها،اثار بسیاری از معاصران انهاو بسیاری از اثار ادبی اتروسک ها را نابود کرده است.دلیل این ادعا نوشته های "تئودوسیو" (391-392 بعد از میلاد) که از وجود چنین اثاری ذکر کرده است .ولی تاریخدانان تاکنون با حسن نیت ادعا کرده اند که متاسفانه هیچ اثری از ان نوشته ها یا اثار همدوره های انها در مورد اتروسک ها باقی نمانده، و یا از بین رفته است
وقتی ما در مورد اتروسک ها صحبت می کنیم اغلب از کلمه ی" تمدن اسرار امیز اتروسک ها" که ریشه تمدن انها برای محققین و دانشمندان نامشخص است صحبت می کنیم.از طرف دیگر،بسیاری از اتروسکولوژیست ها این ادعا را بی پایه می دانند
امروزه ، سه نوع فرضیه مخالف هم در مورد ریشه اتروسک ها وجود دارد.فرضیه اول ریشه شرقی اتروسک ها است که اولین بار توسط هرودوت مطرح شده و توسط بسیاری از معاصران و دانشمندان بعد از او تائید شده است. در حال حاضر این تئوری توسط بسیاری از دانشمندان غیر ایتالیائی تائید شده است.در مقابل،فرضیه دیگری وجود دارد که ابتدا توسط "لی ویو"،با احتمال ریشه ی شمالی برای اتروسکها،که قبایل رتی و وینتی،میتوانند اخلاف انها باشند مطرح شده است. این فرضیه توسط تاریخدانان معاصر رد شده است.سپس تئوری منطقه ای بودن ریشه اتروسک ها توسط ،"دیوسینیوس" از هالیکارنوس چهار قرن بعد از هرودوت مطرح شده،و ان تنها صدای مخالف در قرون گذشته است که احتمالا علت ایدئولوژیک داشته است.این ایده در سال 1942 توسط "ماسینو پالاتینو" بازسازی شده است. او با هدف حذف بحث در مورد ریشه اتروسک ها،انرا مطرح کرده است، ولی این بحث را پیش کشیده که اتروسک ها فقط در محدوده ی" اتروریا" رشد کرده اند
من فکر می کنم این ابداعات ایتالیائی ها،فقط مشخص شدن ریشه اتروسک ها را به تاخیر بیندازد.زیرا تمدن فوق نمیتواند فقط در محدوده ی اتروسک ها با ارتباط اقتصادی بسیار کم با شرق و یا ارتباط با تعداد کم مهاجرین از شرق،که در زمانهای بسیار قدیمی به منطقه امده اند ایجاد شده باشد.بعلاوه، با دانستن اینکه بعد از اعلام این نظریه توسط پالاتینو ،بوسیله "هوئه پلی" در یک مجموعه چاپ و به موسولینی اهدا شد،می توانیم نتیجه بگیریم که برای تحریکات احساسی، و بزرگنمائی تمدن درخشان روم باستان این فرضیه ایجاد شده است.او با این کار طرز فکر بخصوصی را بوجود اورد که هنوز هم بعضی از تاریخدانان ایتالیائی دنباله رو ان هستند.بهرحال،خواندن کتاب اخیر" م.توره لی"،که از پیروان پالاتینو است این احساس را بوجود می اورد که،تئوری پالاتینو به سوی تئوری شرقی بودن ریشه اتروسک ها تمایل پیدا می کند.در واقع توره لی می گوید که،"امدن یک گروه از افراد با تمدن بالا،و هم زبان با اتروسک ها،باعث پیشرفت انها شده است،ولی برای اقای توره لی امدن این مهاجرین یک مسئله ی جانبی است.شخصا من فکر می کنم که تئوری های فوق وقتی درست است که بطور کلی در نظر گرفته شود.بعبارت دیگر،باید گفت که گروهی که تمدن اتروسک را بوجود اورده اند،مردمانی با ریشه ی شرقی و متاثر از تمدن اناطولی و بین النهرین،بوده اند.در دوره ی برنز انها بتدریج از طرف شمال،احتمالا از طرف رودخانه ی دانوب،و بعدا از طریق رودخانه ی پو و رنو و گذشتن از دریای ادریاتیک،و در نهایت باگذشتن از دریای " تیره نیان" و دریای مدیترانه ی شرقی، در طی چندین قرن به ایتالیا وارد شده اند.به روشنی می توان گفت که تمدن این گروه مهاجر در غنای سرزمین جنوب رودخانه ی" پو" که بعدا "اتروریا" نامیده شده، رشد کرده است.بنابراین اگر این نظر درست باشد نمی توان ریشه ی این تمدن را ایتالیائی نامید بلکه تمدنی با ریشه ی شرقی خواهد بود.بعلاوه،وقتی ما از تمدن اتروسک ها صحبت میکنیم،بهتراین است که از ریشه ی تمدن پیشرفته ی انها در مقابل تمدن ابتدائی دیگر مردمان ایتالیائی ان زمان صحبت بکنیم.از طرف دیگر دلیلی بر مهاجرت گسترده ی مردم در منطقه ی اتروسک مثل انچه در جنوب ایتالیا توسط یونانی ها شده است وجود ندارد،بلکه بیشتر بنظر می اید که گروه های کمی از مردم با تمدن مشابه،احتمالا از ریشه ی مردم اناطولی(قبل از تسلط هلنی ها بر یونان و اناطولی،ساکنین ان مناطق را تیرن و یا پلاسگی ین خطاب می کردند،که انها هم ریشه شرقی داشته اند و در واقع تمدن یونانی دنباله تمدن اژه ای این اقوام است:مترجم) و یا بین النهرین بتدریج به انجا مهاجرت کرده اند.در زیر من به علل و دلایلی که به این مهاجرت های تدریجی ختم شده است می پردازم
احتمالا،این مهاجرت ها درست بعد از پایان دوره مفرغ در زمانی که انسانهای کمی در ایتالیا زندگی می کردند،اتفاق افتاده است.بهرحال برجستگی انها از نظر علمی باعث شده است که قدرت برتر در ان ناحیه باشند.بعد از قرنها در ابتدای دوره اهن،این فرهنگ به نام" فرهنگ میلانو وین"نامیده می شد،و ان قسمتی از دشت پادانا و مرکز ایتالیا را در میان می گرفت.در نتیجه با مهاجرت تدریجی و اصولی تر مردمانی با همان زبان و فرهنگ شرقی از همان ناحیه قبلی و از ناحیه جنوب،فرهنگی که به نام "ویلانو وین" نامیده می شد،به تمدن پیشرفته تری بنام "تمدن اتروسک" تبدیل شد
به عبارت ساده تر،من فکر می کنم که پیشرفت ملت و فرهنگ اتروسک،را می توان با پیشرفت ملت و فرهنگ کشور معاصر "امریکا" مقایسه کرد،که همه ما در مورد تاریخ ان اطلاع داریم.رسیدن تدریجی مهاجرین اروپائی،و غنای سرزمین امریکا،بعد از چند قرن باعث بوجود امدن یک مرکز تمدن جدید ، و یک قدرت اقتصادی جدید شد.امروزه کسی نمی تواند بگوید که این تمدن بطور خودجوش در امریکا بوجود امده است،؛بلکه تحت تاثیر فرهنگ مهاجرین اروپائی،در طی چندین قرن تمدنی بوجود امده است که تا حدودی با فرهنگ اولیه اروپائی فرق دارد
ریشه "اناطولی-بین النهرینی" تمدن اتروسک ها توسط اطلاعات گسترده ای در زمینه های مختلف،مثل فلزشناسی،ابشناسی،ساختمان،هنری،مذهبی و بعضی تمایلات،مربوط به غیبگوئی،جواهرات و ارایش،نظافت محیط و غیره تائید شده است. وقتی ما به موزه ای مربوط به اتروسک ها وارد می شویم،احساس می کنیم که دریک موزه ی فرهنگی شرقی هستیم.استفاده از وسائل بسیار شیک و زیبا در تزیینات ساختمان،انتخاب وسائل زندگی اعلا در تضاد با ایتالیائی های اطرافشان،و حتی با یونانیان همعصرشان که زندگی قابل قبولی از نظر استاندارد زندگی داشته اند،بوده است.شباهت زبانی بین زبان اتروسکی و زبان لمنی ها،به نفع ریشه ی ناحیه اژه ای-اناطولی اتروسک ها در هزاره ی قبل از میلاد است.همچنین نقش پایه ای زن در نقوش مربوط به اتروسک ها نشان از تمدن مادرشاهی باستانی شرقی دارد که در ان الهه بزرگ مورد پرستش قرار می گرفته است.این عناصر باعث تفرق تمدن انها از معاصرینشان که در انها توفق مرد بر زن بطور واضح وجود داشته که فقط در قرن اخیر پس از مبارزات طولانی توانسته اند به حقوقشان برسند.باید بخاطر اورد که" پلاتو"(فیلسوف یونانی:مترجم) در اثر خود بنام" تیمئو" زن ها را چیزی پائین تر از انسان بحساب اورده است.و این اختلاف بسیار زیاد بین تمدن یونانی که تمدن شرقی اژه ای هم روی ان بسیار اثر گذاشته،و تمدن اتروسک ها را نشان می دهد
بعلاوه،همانطور که در مقالات،و وب سایت هایم،بعد از کشف مرکز مذهبی اتروسک ها در قله کوه مونته ولوونوشتم، بررسی تعدادی یافته ها از قبیل،علائم،افسانه ها ،نامگزاری مناطق مختلف،ارتباط بسیار روشنی بین این کوه و شهر اتروسکی" مارزوبوت تو" پیدا کردم.این یافته ها مرا به این اعتقاد واداشت که قبول کنم که سنگ های بیضوی که بر روی قبرهای" مارزوبوت تو" و در قبرستان های اتروسک ها علائم مذهبی بسیار مهم ،حتی برای اتروسک ها بوده است.این سمبول سنگ بیضوی،نشانه ی دیگری از نزدیکی تمدن اتروسک ها به تمدن های شرقی است.از نظر بسیاری از اتروسکولوژیست ها سنگ بیضوی فقط یک سنگ قبر ساده است.علائم دیگری،مثل صلیب حک شده در داخل یک دایره، و مار و دو قمری همراه ان که در مراکز مذهبی دیگری،مثل دلفی،دلوس،ملیتوس،متسامور،و تبه، و بسیاری مراکز شرقی دیگر یافت شده است.این علائم دلیل دیگری بر شرقی بودن اتروسک ها است چون نمیتوان انها را فقط با ارتباطات تجارتی ساده با شرق از انها کسب کرد.صلیب که معمولا داخل یک دایره حک شده است و من انها را در مونتوولو و "مارزوبوت تو" پیدا کردم،مثل بسیاری از علائم اتروسکی،از نوع علائم تمدن" ویلانووین"،که تاکنون فقط علائم تزئینی ساده فرض میشد،بوده است.صلیب متساوی الضلاع در حکاکی های سومرهای باستانی بعنوان علامت الوهیت استفاده می شده است.{توضیح مترجم:اقای مراد حاجی در کتاب خود موسوم به"اروپای اسیا"جلد اول(اروپا،ترکی،و استپ بزرگ) در مورد عدم شناخت مسیحیان از صلیب واسرار ان سخن می گوید:"من البته،از صلیب سنت جورج شروع می کنم!ان کاملا شبیه صلیبی است که در اعصار قدیم در التای مورد استفاده قرار می گرفته است.سوالات زیادی مطرح شده است،چطور ان را سنت جورج نام گذاشتند؟ و چگونه در مسیحیت ،این صلیب و تحت چه شرایطی پیدا شد؟ ما میدانیم که در حال حاضر صلیب علامت مسیحیت است.ولی همیشه اینطور نبوده است.تا قرن چهارم میلادی مسیحیان صلیب را قبول نداشتند و سعی می کردند از ان دوری بکنند.(برای اولین بار در فرهنگ لغت بوک هاوس و افرون در مورد ان خواندم) من از نوشته ی نویسنده مسیحی قرن سوم اقای فلیکس مینوسیوس یادداشت بر داشتم:"در مورد صلیب،ما انها را پرستش نمی کنیم،ما- مسیحیان- به انها نیاز نداریم،شما،کفار،که ساخته های چوبی برایتان مقدس است، ان صلیب های چوبی را پرستش کنید"}.ریشه ی بسیار قدیمی برای این سمبل های مذهبی،نشانه ای از ریشه ی بسیار دور این ملت است. "سنگ بیضوی"
می تواند ما را به" افسانه ی پلاسگی ین"در "یورینوم" باز گرداند ،که به تخم اولیه،بعد از اینکه توسط،افیون،مار مخلوق خودش،بارور شد، حیات میدهد و مار بلافاصله بدور تخم پیچیده و بی حرکت تا زمان باز شدن تخم باقی ماند و از باز شدن تخم تمام موجودات و کائنات بوجود امد. (یکی از افسانه های قدیمی خلقت است که در ان مادرشاهی،و یک خدائی اصل است،در ان الهه به مردان توفق دارد،واز رب النوع های دیگر زودتر بوجود امده است.این الهه به تمام موجودات جهان حیات می بخشد.یورینوم در ابتدای پیدایش جائی برای سکونت ندارد لذا او از هوا اب را جدا می کند و در اب زندگی را شروع می کند. از باد شمال موجودی جدید،افیون،مار بزرگ را بوجود می اورد.پس از امیزش با مار، یورینوم به قمری تبدیل شده و تخمی از او بوجود امده و با دستوراو مار تا زمان باز شدن تخم، هفت دور بدور ان پیچیده و ان را محافظت می کند.در نهایت پس از باز شدن تخم،تمام موجودات،مثل خورشید ماه و غیره از ان بوجود امدند:مترجم)
سنگ بیضوی با مار پیچیده بدور ان ،که در نقاشی های روی دیوار در "پمپی" وجود دارد حتما ریشه اتروسکی دارد
قابل توجه است که زائران مسلمان وقتی به زیارت کعبه در مکه می روند،در داخل ان سنگی سیاه با شکل بیضوی و بقطر حدود 18 سانتی متر را می بوسند
حالا ،میرسیم به جواب مهمترین سئوال! چرا و چگونه این مهاجرین شرقی با فرهنگ احتمالا مشابه بتدریج و بطور مستمر،به اتروریا امدند و در طول چندین قرن ملتی یکدست و ثروتمند را در انجا بوجود آوردند ؟ ما می دانیم که اولین کسانیکه وارد امریکا شدند و انجا را سرزمینی ثروتمند یافتند به هم میهنان خود از وجود چنان سرزمین ثروتمندی خبر دادند و این باعث شد که افراد بسیاری به سرزمین جدید مهاجرت بکنند.احتمال بسیار وجود دارد که در زمانهای باستان،بین مراکز مذهبی مختلف و با فواصل بسیار،ارتباط مستمری وجود داشته باشد.همانطور که در مطالعات قبلی خود،از امکان استفاده از کبوتران نامه بر و امکان جابجائی سالانه یا دو سال یکبار انها در نقاط مشخص، مطرح کرده ام،در گذشته هم می توانسته اند برای ارتباط از ان طریق استفاده نمایند.احتمالا این نقل و انتقالات کبوتران، بطور سری و گاه نیز با کاروانها انجام می شده، که بطور مستمر از همان ملت با فرهنگ مشابه، برای مهاجرت به ان منطقه می امده اند.احتمال وجود این نوع ارتباط لازم و اسان بین مراکز مذهبی در گذشته می تواند،وجود بسیاری از مراکزی را که از نظر ما اسرارامیز و افسانه ای هستند را توجیه نمایند
در نهایت بعد از خواندن کتاب "جیووانی سمه رانو"، من اطمینان بیشتری به داشتن ریشه ی شرقی اتروسک ها پیدا کردم.در حقیقت بعد از شصت سال تحقیق و مطالعه، این دانشمند نود ساله و عضو انستیتو شرق شناسی شیکاگو ریشه ی سومری و اکدی،زبان اتروسک ها و بنابراین،زبانهای لاتینی و اروپائی را ثابت کرده است.در چنین حالتی تئوری ریشه ی هندواروپائی زبانها فقط یک دروغ قلمداد می شود.تئوری های او برای سالهای طولانی توسط اکادمی ایتالیا مورد بی مهری و عدم توجه بوده است،تا اینکه اخیرا کتاب او با نام"ریشه تمدن اروپائی" توسط فیلسوفان بزرگی مثل،ماسینو کاجیاری،امانوئلو سره وینو،و اومبرتو گالیم برتی مورد تائید و تکریم قرار گرفت.ولی هنوز هم بسیاری از تاریخدانان فرهنگستان ایتالیا،بعلت اینکه با تئوری های ظاهرا بدیهی انها هماهنگی ندارد،گفته های او را قبول ندارند
از سایت انجمن ترکمنهای گوتنبرگ- سوئد

جمعه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۷


احمدی نژاد بزرگ ترین هدیه برای اسراییل است
• رئیس سابق موساد، احمدی نژاد را هدیه یی بزرگ برای اسراییل دانست و گفت ما هرگز در موساد قادر نبودیم عملیاتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می دهد انجام دهیم
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com پنج‌شنبه ٣۱ مرداد ۱٣٨۷ - ۲۱ اوت ۲۰۰٨
روزنامه ی اسرائیلی هاآرتص در شماره روز بیست اوت خود نوشت: سخنان آتش افروزانه ی احمدی نژاد، جامعه ی جهانی را علیه کشور او متحد کرده است. و این یک خدمت بزرگ و کلیدی به اسراییل است. بنابر این گزارش، این را رییس سابق موساد، افراییم هالیوی (هالیفی)، درتلویزیون عربی زبان «الحرّه» که تحت کارفرمایی آمریکا قرار دارد (۱) اظهار داشت. او گفت که احمدی نژاد، هدیه یی بزرگ به اسراییل است. ما هرگز در موساد قادر نبودیم عملیاتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می دهد انجام دهیم. افراییم هالیوی افزود: اظهارات افراطی یک رییس جمهوری در ایران، برای همه کس ثابت می کند که ایرانِ امروز، ایرانی است که همزیستی با آن غیر ممکن است. احمدی نژاد، به این گونه، تمام جهان را علیه ایران، متحد می سازد. او همچنین، در ماه گذشته، در گفتگویی با هفته نامه ی آمریکایی تایم، پیش بینی کرده بود که اگر اسراییل به ایران حمله کند، این کار او می تواند ضربه یی به خود باشد که تأثیرات آن تا صد سال آینده ادامه خواهد داشت؛ و بنابر این باید فقط به عنوان آخرین راه چاره از آن استفاده کرد. هالیوی که در حال حاضر، ریاست «مرکز مطالعات استراتژیک و سیاسی» دانشگاه عبری اورشلیم را به عهده دارد، در همان حال توضیح داده بود که اگر [بر عکس ـ م ] این، ایران باشد که به اسراییل حمله کند، حمله ی ایران، احتمالاً به جز ضربه ی محدودی بر اسراییل نخواهد بود. چرا که سیستم پیشرفته ی ضد موشکی اسراییل، به صورتی وسیع، موشک های ایرانی را منهدم و خنثی خواهد کرد. یک مقام برجسته ی دیگر موساد که ظاهراً در زمان اهود اولمرت از مصادر امور موساد بوده است، نیز به تایم گفته است: ـ ایران دارد از خودش تصویر یک ابرقدرت مهیب در اذهان می سازد، در حالی که چیزی به جز یک ببر کاغذی نیست. (۲) یک منبع اسراییلی دیگر هم به همین هفته نامه ی تایم اظهار داشته است که اسراییل، به فاصله ی زمانی میان نوامبر (انتخابات آمریکا) و ژانویه (تفویض قدرت به رییس جمهوری جدید) به عنوان یک «پنجره ی باز» و یک فرصت مناسب برای حمله به ایران نگاه می کند. این منبع، توضیح داد که پیش از انجام انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، دست زدن به یک حمله ی نظامی علیه ایران، برای اسراییل مقدور نیست. چرا که چنان حمله یی تأثیراتی منفی بر سرنوشت کاندیدا های ریاست جمهوری آمریکا می گذارد. مخصوصاً بر سرنوشت مک کین. و «هیچ رهبر اسراییلی یی نمی خواهد که به خاطر نابود کردن شانس حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری، مورد مواخذه و سرزنش قرار بگیرد.» (۳) هفته نامه ی تایم، از قول منابع اطلاعاتی نوشت که حمله اسراییل به ایران، احتمالاً فقط خواهد توانست برنامه ی اتمی رژیم ایران را به مدت یک یا دو سال متوقّف کند. دست زدن به یک حمله ی وسیع علیه تعداد زیادی از مراکز پنهان شده ی اتمی، به معنای پذیرفتن خطری کلان است با نتیجه یی نامطمئن. (۴) و از همین روست که یکی از مقامات عالیرتبه ی اسراییل، بسیار بر ضرورت تجزیه و تحلیل سود و زیان احتمالی حمله به ایران، و بر ضرورت احتیاط فراوان در این مورد پافشاری می کند. برگردان و توضیحات: محمدعلی اصفهانی ------------------------------------------------------------------ عنوان اصلی و لینک گزارش: Ex-Mossad chief: Ahmadinejad is Israel's greatest gift www.haaretz.com/hasen/spages/1013182.html ۱ ـ «الحرّه» نام کانال تلویزیونی یی است به زبان عربی که بودجه ی آن به وسیله ی کنگره ی آمریکا تأمین می شود. آمریکا این کانال تلویزیونی را برای مقابله با نفوذ دو کانال تلویزیونی فراگیر «الجزیره» و «العربیّه» برپا کرده است. م ۲ ـ و چنین است که هر دو رقیب سواره و پیاده، یعنی ملّایان سوار بر گرده ی مردم در داخل کشور، و همتایان ماهوی پیاده ی آن ها در «اپوزیسیون» خارج کشور، با بزرگ نمایی قدرت «نظام الهی حکومت اسلامی ایران» یا «رژیم تروریستی بنیادگرای آخوندی» ـ که تا چند هفته ی دیگر، قادر خواهد بود کره ی زمین را از کهکشان راه شیری به بیرون پرتاب کند ـ به نتیجه یی واحد می رسند: از یک طرف، تحریم و بمباران و انهدام ایران، و از طرف دیگرسرکوب جنبش های مردم. جنبش هایی که نیازی نه به قیّم و ولی دارند، و نه به «قهرمانان» آزادی بخش تحت قیمومیت و فرماندهی ارتش آمریکا. ۳ ـ البته، آنچه این منبع اسراییلی گفته است را بسیاری از تحلیل گران قبول ندارند و معتقدند که بر عکس، قرار دادن آمریکاییان در برابر عمل انجام شده ی حمله به ایران، می تواند بسیاری از آن ها را به انتخاب مک کین که دارای تجربه های فراوان نظامی کسب شده در جنگ ویتنام است تشویق کند. برای آگاهی بیشتر از این نقطه نظر، و نقطه نظر هایی متفاوت در همین رابطه، می توانید مراجعه کنید به ـ از جمله ـ دو مقاله ی زیر به ترجمه ی همین قلم: ٭ زنهار! مواظب حمله به ایران باشید ـ نوشته خانم پرفسور مارجری کن، استاد حقوق و رییس «انجمن حقوقدانان ملی» در آمریکا، و نویسنده ی کتاب معروف «کابوی جمهوری: شش شیوه ی باند گانگستری بوش برای مبارزه با قانون»: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/us-attack-m-cohn.html ٭ می خواهند با بمباران ایران، اوباما را در برابر عمل انجام شده قرار دهند ـ گفتگوی ایل مانیفستو با اسکات رایتر http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/ritter-iran.html ۴ ـ همین مسأله ی «وجود مراکز اتمی متعدد پنهان در نقاط مختلف ایران» که به طور خاص از ناحیه ی کسانی که معتقدند هرچه تغار، تکه تکه تر شود ماست بیشتری به زمین خواهد ریخت و جهان بیشتر بر کامشان خواهد شد، تبلیغ می شود است که می تواند بهانه یی برای بمباران هرچه وسیع تر و اتمی تر سرتاسر ایران شود. همان بمبارانی که به نوشته ی خود نشریات برجسته ی اسراییلی، صرف نظر از تلفات و ضایعات بی شمار برای ده ها و ده ها سال بعدی ـ درجا و سرضرب ـ احتمالاً باعث ماجرایی خواهد شد که در آن شانزده میلیون تا بیست و هشت میلیون ایرانی کشته شوند: اسراییل احتمالا ۱۶ تا ۲۸ میلیون ایرانی را خواهد کشت ـ گزارش دو روزنامه بزرگ اسراییل http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/is-16-28m.html

پنجشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۷


Erbakan altınlarına da AF istedi
21 Ağustos 2008 hurriyet
Oya ARMUTÇU / ANKARA
RP’nin kayıp trilyon davasında 12 milyon YTL’yi bulan parayı ödemeye mahkûm edilen Erbakan, 148 kilo altını ile mallarını hacizden kurtarmaya çalışıyor. Gül affıyla hapisten kurtulan Erbakan, Balgat’ta oturduğu eve konulan haczi kaldırmak için dava açtı.KAYIP trilyon davasında hapse girmekten yasa değişikliğiyle, ev hapsinden de Cumhurbaşkanı Abdullah Gül’ün affıyla kurtulan, kapatılan Refah Partisi’nin son genel başkanı Necmettin Erbakan, bu kez de 148 kilo altının da bulunduğu trilyonlarca liralık mal varlığını kurtarmaya çalışıyor. Faiz ve vekalet ücretleriyle 12 milyon YTL’yi aşan alacak davasını Yargıtay’da temyiz eden Erbakan, "Kayıp trilyon" davasındaki borcu yüzünden Balgat’ta oturduğu eve konulan haczi kaldırmak için de ayrı bir dava açtı. Erbakan, "RP’nin kayıp trilyon" ile ilgili hukuk davasında partinin genel saymanı Rıza Ulucak ile birlikte 2.6 milyon YTL olarak saptanan borcu ödemeye mahkûm edilmişti. Bu rakam, faiz ve vekalet ücretleriyle birlikte 12 milyon YTL’yi buldu. Gül’ün affı, Erbakan’ın, mahkûm olduğu borcu silmiyor. Maliye Bakanlığı, bu borç yüzünden, Erbakan’ın üç evi, bir yazlığı ve maaşına da haciz koymuştu. Maaşında haciz yokErbakan’ın avukatı Yaşar Gürkan, Erbakan’ın maaşındaki hacizi üç gün sonra kaldırttığını, Ankara Balgat’ta oturduğu evini icradan kurtarmak için ise dava açtıklarını söyledi. Gürkan, "Sayın Erbakan için çok zengin dediler. Ama evini icradan kurtarmak için teminatı bile bulamadı" savunması yaptı. Gürkan, dava süreciyle ilgili şunları söyledi: "Cumhurbaşkanının affının alacak davasıyla hiçbir ilgisi yok. O dava ayrı yürüyor. Maliye Bakanlığı icra takibi başlattı. Altınları var deniyordu, bankada sadece 60 bin YTL’si çıktı. Kararı Yargıtay’da temyiz ettik. Yeni adli yılda görülecek. 11 yıldır süren bu dava cumhuriyet tarihinde ilk ve tek. Káğıt üzerinde yaptılarSayın Erbakan’ın gayrimenkulleri üzerine, tapu kayıtlarına önce tedbir konuldu. Haciz işlemi yapıldı. Ama eşya haczi yok. 1998’de dava açılırken, ihtiyati tedbir konulmuştu. Maliye bu işlemleri kağıt üzerinden yürüttü." 1995’teki mal beyanıFatih’te 147 m2 daire, Fatih’te 65 m2 daireAnkara’da 135 m2 daire, Ankara’da 160 m2 daireAnkara Üniversitesi Sitesi’nde bir hisseİzmit’te 135 m2 arsa, İzmit’te 2140 m2 arsaAnkara Çayyolu’nda 651 m2 tarlaAnkara’da 750 m2 tarla Altınoluk’ta 1180 m2 arsaAltınoluk’ta 4180 m2 arsaAltınoluk’ta 8440 m2 arsaAltınoluk Köyü’nde 215 m2 yazlık evAltınoluk Köyü’nde 250 m2 yazlık evAltınoluk’ta 60 m2 binaAnkara Balgat’ta 906 m2 yazlık evBalgat’ta 828 m2 arsa148 kilo külçe altın, 421.000 Amerikan Doları, 532.000 İsviçre Frangı, 611.000 Alman MarkıKendisine ait 200 E Mercedes otomobilEşine ait 300 S Mercedes otomobilKızına ait Opel Vectra otomobil. Sinop’ta verasetle intikal ettiği bildirilen arsalar.Af meleği hep yanındaydı12 Mart’ın hemen ardından, ilk partisi Milli Nizam, Anayasa Mahkemesi’nce kapatılınca İsviçre’de soluğu alan Erbakan, ummadığı bir destek eliyle yeniden hayata döndü. Hayat öpücüğü, Süleyman Demirel’in gücünü kırmaya çalışan 12 Martçı’lardan geldi. Erbakan, bir süre sonra ikinci partisi Milli Selamet’in başına geçti. MSP de Siyasi Partiler Yasası’na aykırı eylemleri nedeniyle kapatılmanın eşiğine gelince, koalisyon ortaklığı yaptığı Bülent Ecevit’in yardım eli uzandı. SPY’de yapılan değişiklikle partisi kapanmaktan kurtuldu. 12 Eylül’den sonra 3. partisi Refah’ın başına geçti. RP, Anayasa Mahkemesi’nce kapatıldı. Erbakan’a kaybolan Hazine yardımı parasıyla ilgili "kayıp trilyon davası" açıldı. Bu davadan aldığı 2 yıl 4 aylık mahkûmiyet kararı 2 Aralık 2003’de kesinleşti. Eski TBMM Başkanı Bülent Arınç’ın girişimiyle hapis cezası ev hapsine dönüştürüldü. Ev hapsini Altınoluk’taki yazlığında çektiği sırada da, Cumhurbaşkanı Gül tarafından bu cezası da affedildi.

چهارشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۷

افزایش فشار بر ژورنالیستها و نشریه های ترکمنصحرا

در زیر دو خبر که از دو منبع متفاوت ترکمنصحرا برگرفته شده قرارداده می شود، که هردو بیانگر افزایش فشار و محدویت بر ژورنالیستها ونشریه های ترکمنصحراست
------------------------------------------------------

سرانجام قدیمی ترین وبلاگ نویس ترکمنصحرا ازنوشتن دست برداشت
*- منبع: وئبلاگ turkmen.blogsky.com
به دلیل ایجاد برخی اتفاقات عجیب و غریب پیرامون بنده و به استقبال ازاین اتفاقات من هم از ۵ سال سابقه خبرنگاری خودم میگذرم و عطای نوشتن و سابقه خبرنگاری، تحلیل و بعضا مقالات برای نشریات وسایت ها رو برای همیشه در هر موضوعی کنار میگذارم و در همینجا همکاری با کلیه نشریاتی که تعهد همکاری دارم و نوشتن برای سایت ها و... رو قطع میکنم تا مادامی که ارزش نوشتن درک و تحمل انتقادات بیشتر شود
این چند وقته از نوشتن و حرفه ی بی ارزش خبرنگاری(از دید برخی ها) خیلی ضرر ها و خسارت ها به بنده وارد شده... چندین نوبت دادگاه و تشکیل پرونده... اطلاعات نفس گیر و... اتفاقات عجیب، زندگی رو اندکی برای من و خانواده(دلنگرانم) تنگ نموده بود که به پیشنهاد این عزیزان تصمیم بر آن گرفتم که از این به بعد زندگی کنم و دست از نوشتن در هر موضوعی بردارم... البته یک کتاب نیمه تمام در رابطه با تخصصم دارم که برام تموم کردن این هم سخت شده با اینکه در نیمه پایانی هستم تلاش خودم رو میکنم تا این یکی تمام بشه
از همه دوستانی که در طول این ۵ سال نوشتن برای نشریاتی همچون همزیستی و بعضا صحرا بصورت موردی و سایت های اطلاع رسانی استان گلستان و گنبد با راهنمایی ها و تشویقشان باعث رسیدن بنده به این مرحله شدند تشکر میکنم،بعضا یک سری مطالبم حتی در نشریات و روزنامه های چندصد هزار تیراژی کشور هم بازتاب و حتی نقد میشد که باعث خرسندی بنده میشد و یا بازتاب میان مردم استان که حتی غیر از تشویقات با مخالت هایی هم که میشد باعث رضایت بنده از مطالبم میشد چراکه اگر بی مورد بود اینقدر مورد توجه نمیشد و... به هر حال در مورد هر موضوعی یک دسته مخالف وجود داره و یک دسته موافق کاریشم نمیشه کرد
از همه دوستان خبرنگار و بخصوص دوستان وبلاگ نویس چه اون موندگار ها و چه اونهایی که میومدن و میرفتن بخاطر همه راهنمایی ها و پیغام هایشان از جمله استاد ر. میاندره،خواهر نادیده ام بهاره با وبلاگ مایا،آقا مسعود ترکمن،دکتر سردار،دایان عزیز با وبلاگ یگیت و... بقیه دوستان تشکر میکنم

البته ازنوشتن تا درست شدن این وضع کنار میکشم، ولی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی برپایه خود استوارخواهد بود
خدایا چنان کن سرانجام کار......که تو خوشنود باشی و ما رستگار
خدا نگهدار
فریدون ، مرداد سال 1387
----------------------------------------
چرا سایت صحرا تا امروز از نو طراحی و فعال ساز ی نشده است ؟
*- منبع : وئبلاگ drdieji.blogfa.com
مدتی قبل نوشته بودیم که سایت صحرا را از نو طراحی و فعال سازی خواهیم کرد. پس از آن خیلی از دوستان اعلام همکاری با سایت صحرا کرده بودند. اما به دلایلی که نمی توانستیم مطرح کنیم کار طراحی سایت به درازا کشید و متاسفانه تا امروز نیز حاضر نشده است. درواقع مسئولیت این کار را دوست وبلاگ نویس اندیشمندمان آقای فریدون قاریی به عهده گرفته بودند که چندی پیش درهفته نامه صحرا مقاله خوبی درمورد حذف نام ترکمن صحرا از نقشه ایران نیز نوشته بودند. آقای قارئی که درطی هفته های گذشته همواره می گفتند مشکلاتی برایشان پیش آمده و درحال حاضر آمادگی طراحی سایت را ندارند بالاخره دروبلاگ خود سکوت را شکسته ومشکلات و موانع خود را بر زبان آورده اند

دوشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۷

ارمنی ها در ترکمنصحرا دنبال چی می گردند؟
روز چهارشنبه شانزدهم مرداد ماه ، بیست و یک نفر از اعضای هیئت علمی و استادان دانشگاه های ارمنستان برای آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم ترکمن ها به محله ی قارقی سیمین شهر آمدند و در مراسمی نمادین حضور داشتند. در این مراسم متنوع و جذاب که با اجرای رشید نافعی از فعالان فرهنگی اجتماعی منطقه شروع شد گروه موسیقی سنتی صحرا با خوانندگی باخشی شیخی پنق و با نوازندگی امان نظر راد زاده در دوتار و گلدی جان کر در کمانچه دو قطعه باشکوه اجرا کردند. پس از آن شاعر صفردردی طریک که مراسم در حیاط و منزل وی برگزار می شد و در واقع میزبان بود شعر آرزوهایم را به زبان ترکمنی و با احساس تمام خواند. نی نوازی استاد نی مجید صحنه از دیگر برنامه ها ی این مراسم بود که جذابیت خاصی داشت. گروه ذکر خنجر آلتین صحرام آق قلا نیز با رهبری ارجب کسلخه هنرمند بنام و با شرکت آقایان محمد کیهانی ، داوود کیهانی ، احمد بردی کر ، جبار قرنجیک ، عثمان یانپی ، حبیب الله کیهانی ، محمد پورقاز و با غزلخوانی سعید پرهیز تنوع و جذابیت خاصی به مراسم داد و نگاهها را به خود جلب ساخت.حسین رفعتی فرماندار اسبق گرگان هنرمندان ترکمن را با وفا و با صفا دانست و از آنها تشکر کرد و گفت که امروز برنامه هایی را در محله ی قارقی سیمین شهر شاهد بودیم که به مانند عکس و اسلاید کوچک از فرهنگ ترکمن بود.در آخر مراسم پروفسور آسا سوریان از اساتید برجسته ی شرق شناسی ارمنستان مدت کوتاهی به زبان فارسی سخن گفت. وی ابتدا تشکر خود را از قوم نجیب ترکمن اعلام داشت و سپس افزود: نمایش رقص خنجر نمایان گر آیین پرخوان در قوم؟ ترکمن است که امروز به عینه مشاهده کردم. وی سفر خود به ترکمن صحرا و دیدن برنامه های متنوع را بهترین در ایران معرفی کرد و گفت : چهار روز در ایران بودیم ولی امروز برای ما بهترین بود و توانستیم قوم ترکمن را از نزدیک ببینیم و با برخی از آداب و رسوم و فرهنگ آن بهتر آشنا شویم. ما از قوم ترکمن مطالعاتی داشتیم ولی الان با چشم خود و به طور مستقیم مشاهده نمودیم که ارزش فراوانی دارد به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن.این استاد برجسته دانشگاه آریای ارمنستان در پایان گفت: یک کلمه بین ترکمن ها و ارامنه مشترک است و آن کلمه ی « تویدیک» می باشد که امروز برایم مشخص شد. وی اعلام کرد که بین ترکمن ها و ارامنه ریشه های تکوینی وجود دارد که این دو قوم را به هم نزدیک تر می سازد.پس از پایان مراسم از میهمانان در روستای کتوک به صرف شام ( چکدرمه ) در منزل حاجی محمد کرم پذیرایی به عمل آمد
منبع :هفته نامه ی صحرا نویسنده: لطیف ایزدی

جمعه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۷


احمدی نژاد در ترکیه و انتشار بیانیه مشترک

مقامات ایران و ترکیه می گویند که قرار است گفتگوها روی روابط دوجانبه و مسائل منطقه ای و بین المللی متمرکز باشد
محمود احمدی نژاد در اولین سفر خود به ترکیه پس از عهده دار شدن سمت ریاست جمهوری ایران، امروز وارد استانبول شد
در بیانیه مشترکی که امروز توسط ترکیه و ایران منتشر شد، آمده که مذاکره درباره همکاری های بیشتر در بخش انرژی ادامه خواهد یافت. این درحالی است که مقامات دو کشور بر سر امضای قرارداد چند جانبه چندین میلیون دلاری به توافق نرسیدند
منوچهر متکی وزير امور خارجه، پرويز فتاح وزير نيرو، غلامحسين نوذری وزير نفت و اسفنديار رحيم مشايی رييس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری رييس جمهور ایران را در اين سفر همراهی کرده اند
او پیش از سفر دو روزه خود در گفتگو با خبرنگاران گفت: "ايران و ترکيه دو کشور قدرتمند منطقه دارای روابط دوستانه و سازنده ای با هم هستند که اين روابط پس از انقلاب اسلامی به صورت جهشی ارتقا يافته و از استحکام لازم برخوردار است.
اظهارات نفیسه کوهنورد روزنامه نگار و صاحب نظر در مورد مسائل ترکیه -- برنامه جام جهان نما
پم اوتول، تحلیلگر مسائل ترکیه در سرویس جهانی بی بی سی می گوید که این سفر به دلیل پروتکل موجود در مورد دیدار میهمانان خارجی از مقبره مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه و پدر نظام سکولار این کشور، در رسانه های ایران انعکاس ضد و نقیضی داشته است
مقامات ایران و ترکیه می گویند که قرار است گفتگوها روی روابط دوجانبه و مسائل منطقه ای و بین المللی متمرکز باشد
تیرگی روابط در گذشته
به گفته تحلیلگران، روابط دو کشور همسایه همواره دوستانه نبوده است. اگر چه اکثریت جمعیت ترکیه را مسلمانان تشکیل می دهند اما دولت سکولار ترکیه در گذشته عقیده داشته که ایران می خواهد انقلاب اسلامی را به کشورهای همسایه صادر کند
در عین حال ترکیه متحد نزدیک آمریکا و اسرائیل، دو دشمن اصلی ایران است. مقامات اسرائیل نیز پیشتر ناخشنودی خود را نسبت به سفر آقای احمدی نژاد به ترکیه ابراز کردند
به نوشته روزنامه فایننشال تایمز، وزارت امور خارجه آمریکا به دولت ترکیه هشدار داده که با ایران قرارداد انرژی عقد نکند چون "ایران تلاشهای بین المللی برای توقف برنامه هسته ای این کشور را نادیده گرفته است
اما در سالهای اخیر روابط ایران و ترکیه بهبود یافته است. این دو کشور روابط تجاری بسیار خوبی دارند و آنکارا علیرغم مخالفت آمریکا از طریق خط لوله مشترک، از ایران گاز خریداری کرده است
مقامات دو کشور در جریان سفر آقای احمدی نژاد، به احتمال زیاد درباره همکاری های خود در مبارزه با دو گروه پ ک ک و پژاک گفتگو خواهند کرد
ترکیه علاوه بر این از جمله کشورهایی است که از برنامه صلح آمیز هسته ای ایران حمایت می کند
بنقل از بی بی سی 24 مرداد

سه‌شنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۷

Monday, 4. August 2008
مطلب زیر باعنوان " کلید حل مناقشات اتمی دردست تهران است" ازمجله ی معتبر آلمانی اشپیگل امروز (2008-08-04) توسط آقای مجید روشن زاده (ژورنالیست) ترجمه و درسایت انتخاب به چاپ رسیده است
*- فایل مربوطه : http://www.tiknews. net/display/ ?ID=65769&page=

اشتاین مایر: کلید حل مناقشه اتمی در دست مقامات تهران است

خبرگزاري انتخاب : اشتاین مایر درپاسخ به این سوال خبرنگار اشپیگل که، درصورتی که ایرانیها زیر بار نرفتند و باز هم به بازی ادامه دادند، آیا این به معنای پایان دیپلماسی است ویا نه، میگوید: درآنصورت ما فشار و تحریم را برایران افزایش خواهیم داد. اما باوجود این، هیچیک ازما خواهان درپیش گرفتن چنین روشی نیستیم

*- آدرس سایت جدید "انتخاب" : www.TikNews. info

2008-08-04 / ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۷ ، خبرگزاري انتخاب
مجید روشن زاده ـ برلین ـ ؛ اشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان درگفت و گو با هفته نامه آلمانی اشپیگل، دوشنبه 4 آگوست، با لحنی مسالمت آمیز و غیر تحریک کننده گفت که ما خواهان همکاری همه جانبه با ایران بر سر مناقشه اتمی هستیم. وی با اشاره به شرکت اخیر نماینده دولت آمریکا دراجلاس گفت وگوهای ژنو تاکید کرد که شرکت آمریکا در این اجلاس به معنای آن است که همگی ما مصمم هستیم، موضوع مناقشه اتمی با ایران باید از راه های دیپلماتیک حل شود. وزیر خارجه آلمان در عین حال گفت که ایران باید دست ازبازیگری، اتخاذ سیاست دفع الوقت وامید بستن به فاکتور زمان دست بردارد و پاسخی صریح وقابل بررسی به بسته پیشنهادی ما دهد
به اعتقاد اشتاین مایر راه حل مناسب آن است که غرب باید تلاشهای خودرا به منظور تحریم ایران متوقف کند و ایران هم زمان بااین اقدام غرب ازگسترش سانتریفیوژها صرفنظر کند. این ایده به گفته وی، پیشنهاد روشن و صریحی است که سزاوار پاسخ سریع وشفاف طرف ایرانیهاست. [طرح تعلیق دربرابر تعلیق.]وزیر خارجه آلمان دراین گفت و گو ادامه میدهد که اشتباه خواهد بود اگر ایران ازاین فرصت استفاده نکند. اشتاین مایر درپاسخ به این سوال خبرنگار اشپیگل که، در صورتی که ایرانی ها زیر بار نرفتند و باز هم به بازی ادامه دادند، آیا این به معنای پایان دیپلماسی است و یا نه، می گوید: در آنصورت ما فشار و تحریم را بر ایران افزایش خواهیم داد. اما با وجود این، هیچ یک از ما خواهان درپیش گرفتن چنین روشی نیستیم ،ازاین رو کلید حل مساله اتمی ایران وپایان دادن به مناقشه برسر این موضوع اکنون در ست مقامات تهران است
--------------------------------

یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷

Çykyş we gürrüňdeşlige (dialoga) Çagyrýarys

Tema:Awganistan Türkmenlerniñ edebi hem medeni durumyna syn we Mäne baba;
Gatnaşýan: Balkh universitetiniñ mugallimi ostad Muhammed Salykh Rasekh;
Güni : 1 şenbe (bazar güni ) 3. 08. 2008 // 13. 05. 1387 şemsi ;
Sagady: 19:00 (merkezi Awropa), 21:30 (Tahran), 23:00 (Aşgabat )da başlanýar ;
Yeri: Paltalk > Rooms > Europa > Other > Turkmen edebiyaty we sungaty.
---------------------------------------------
دعوت به سخنرانی و گفتگو
درباره ی فرهنگ و ادب ترکمن های افغانستان و
درباره ی مأ نه بابا، ابو سعید ابوالخیر درادبیات فارسی

سخنران : پوهندوی محمد صالح راسخ استاد دانشگاه بلخ افغانستان در مزار شریف
زمان: یکشنبه 3 آوگوست 2008 ( 13 مرداد 1387 )، ساعت: 19 (اروپای مرکزی)، 21:30 (تهران)، 23 ( آشغابات) و 13 (تورونتو
مکان: پالتاک، اتاق تورکمن ادبیاتی وصونغاتی
Paltalk Rooms Europe/ Other Turkmen edebiyat we sungaty

Adminler topary