پنجشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۴

اوقوو گه رگ حاط گه رگ، تورکمنچه مکتب گه رگ!

ما خواهان آموزش و تحصیل به زبان مادری خود هستیم!
یادگیری و آموزش زبان مادری حق ابتدایی و مشروع هر انسانی است. ترکمن ها بعنوان یکی از ملیت های ساکن ایران که دارای زبان مادری خاص خود هستند در طول بیست و شش سال اخیر از این حق بدیهی خود محروم بوده اند. ترکمنهای ایران همگام با دیگر ملیت های کشور، علیه استبداد سلطنتی بپا خاسته و آنرا سرنگون ساختند. یکی از اساسی ترین انگیزه های جنبش ملی ترکمن ها آموزش و تحصیل به زبان مادری خود بود که در شعار " اقوو گه رگ حاط گه رگ، تورکمنچه مکتب گه رگ" بطور بر جسته ای نمایان شده بود.

کارنامه بیست وشش ساله حکومت جمهوری اسلامی حاکی از آن است که این خواست ابتدایی و اساسی ترکمن ها علیرغم پذیرش لفظی و رسمی از سوی حکومت، هیچگاه به مرحله اجرا نپیوسته است. متأسفانه حداقل کارهای تدارکاتی نبز در مورد اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی که بطور ناقصی "تدریس زبان های محلی و قومی" (1) را تصریح نموده، صورت نگرفته است. چرا؟

زمانی که قانونگزاران و مجریان قانون اجرای قوانین را بر نمی تابند به کجا باید شکایت برد و چه باید کرد؟ مدت ها خلایق را به صبر دعوت نمودند، جنگ با صدام را بهانه کردند، "سازندگی" بعد از جنگ را بهانه کردند و خلایق را به سکوت وادار نمودند، "گفتگوی تمدن ها" را در دستور قرار دادند و خلایق را به مدارا و تحمل فراخواندند. حالا هم که صحبت از "عدالت" است . یک نمونه از اجرای عدالت موعود خرید ساختمان دویست میلیارد تومانی برای وزارت فرهنگ وارشاد است حال آنکه برای تدریس زبان و فرهنگ اقلیت های قومی کشور دویست تومان هم سرمایه گذاری نمی شود.

پرسش این است که دولتمردان و مسئولان حکومتی چه وقت می خواهند به امر آموزش زبان مادری توجه عملی نمایند؟ آیا آنان با در پیش گرفتن سیاست لاقیدانه و منفعلانه ، غیر قانونی و گاه فرهنگ ستیزانه علیه اقلیت های قومی وملی کشور در صدد تضعیف و در نهایت محو کردن آنها هستند؟ یا اینکه پایبندی عملی خود را به قوانینی که خود نگاشته اند نشان خواهند داد؟

هر چند تاریخ یکصد ساله اخیر کشورمان شاهد تبعیضات و بیعدالتی های فرهنگی آشکار و خشن در حق اقلیت های قومی و ملی است و متأسفانه در همچنان بر همان پاشنه می چرخد، اما از سوی دیگر جنبش حق طلبانه اقوام و ملیت ها تجارب فراوانی در طی این مدت کسب کرده است. و در تحقق خواست قانونی خود حمایت و پشتیبانی بین المللی را نیز دارند. از جمله می توان به قطعنامه شماره 135 مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد اشاره کرد. در بند سوم ماده چهار این قطعنامه تصریح شده است که:

« 3. ملل متبوع در صورت امکان باید اقدامات لازم را در اینکه افراد متعلق به اقلیت ها فرصت های مناسبی برای یادگیری زبان مادری و یا دریافت قوانین و مقررات به زبان مادری خود داشته باشند ایجاد نماید.» (2)

در بند چهارم این ماده نیز گفته میشود:

« 4. ملل متبوع در صورت امکان تمهیدات لازم را در زمینه تحصیل به زبان مادری و تشویق در کسب معلومات تاریخی سنت ها، زبان و فرهنگی که در درون مرزهای آن اقلیت ها وجود دارد اعمال خواهند نمود.» (3)

بدین ترتیب حق آموزش و تدریس زبان مادری برای خلق ترکمن و دیگر اقلیت های قومی کشور حقی قانونی و برحق بوده که منطبق با موازین و قوانین بین المللی و ملی کشور است. از نظر امکانات داخلی هیچگونه مانع اقتصادی و مالی و غیره در راه اجرای این قوانین وجود ندارد مگر موانع سیاسی که آن هم مربوط به سکانداران سیاست کشور است. هرگاه آنان به اجرای قانون کمر ببندند برای شکوفایی هرچه بیشتر فرهنگ کشور خدمت خواهند کرد. اما اگر همچنان به نقض قانون و سعی بر نفی اقلیت های فرهنگی، زبانی، ملی و قومی نمایند جز خیانت به کشور کاری انجام نداده اند. معذالک مجریان این سیاست نیز مثل پیشینیان خود در یکصد سال گذشته تاریخ ایران جز ناکامی و بدنامی بهره ای نخواهند برد و بقول خوان بروسا، شاعر کاتالونی زبان:
« فرهنگ بهترین اسلحه بشر در مقابله با زور و ستم است، و من بدون زبانم فرهنگی ندارم. فرانکو و فاشیست هایش این مسئله را خیلی خوب می دانستند؛ آنها سعی کردند که زبان مان را بگیرند، ولی شکست خوردند و اکنون این فرانکوست که مرده و از بین رفته است نه زبان کاتالان.» (4)

5شهریور 1384

اورمان

منابع :

1ـ قانون جمهوری اسلامی ایران
2ـ قطعنامه شماره 41\135 سازمان ملل ترجمه حسن شزیعتمداری از سایت آزادگی
3ـ همانجا 4ـ تکاپوی 2000 : جان نسبیت و پاتریشیا ابردین ترجمه صهبا سعیدی.

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home