دوشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۴

با دلی پر از امید در دنیای غربت


نوربردی ایری
31 تیر 1384

همیشه برای سبک کردن خستگی دل خود به شعرهای ستّار پناه میبرم ، شعرهای ستاره ی صحرا را میخوانم و دوباره میخوانم ، باز میخوانم .
هر بار که میخوانم تنهائی خود را فراموش و زندگی در غربت را از یاد میبرم و
قلب سنگین خود را که در غربت از وزن تنم سنگین تر شده سبک و سبکتر میکنم و یواش یواش ، قطره قطره ، نسیم دوست داشتن و امید در من وزیدن میگیرد .پّله ی آرزوهای شیرین یکی یکی در من ساخته میشود و امیدهای سرکوب شده ی من ذره ذره در وجودم سبز و رشد میکنند و آرام آرام قد میکشند و به آینده ی شیرین لبخند می زنند .
چندی پیش شعری از ستاره ی صحرا بدستم رسید توانستم فقط یک بار بخوانم ، دیگر نخواندم ، باز نخواندم ، دیگر قادر نبودم ، دیگر سوختم و ذوب شدم . متشکرم استاد

از ستار سوقی
هیجران لاله سی

ایلدن ایله باقار من
آراپ ، آراپ آقار من
یاد ادیپ دوست یارلاری
گوزده یاشیم دوکر من

آیرالیق آدی ، یامان
آدم لانگ یادی ، یامان
گوره بیلمن اجه جان
هیجرانیگ اودی ، یامان

یازگلر ، سیل لر آقار
داغ لاردن دومان گوچر
ایلدن آیرا دوشن لر
یول لاردن ، یولا باقر

کیملرگیتدی،کیم قالدی
ایزیندا واطان قالدی
آیرالیغینگ ایلینده
جان آیریلدی ، تن قالدی


قارغی تویدوک چالار من
دمیندن هنگ آلار من
توکنمه دی آیرالیق
هاچان واطان گورر من

گویزگلدی ، یاپراق قاشدی
سویت بیشدی،قایماق دوشدی
بیزینگ بیلن بویداش لار
تویلاندی اویدن گوچدی

بیزینگ بیلن دنگ دوش لار
دایی ، یگن قارداش لار
آیرالیغینگ ایلینده
آغاردی غارا ساچلار

صوراتیم تاب اجه جان
دولینگدان آس اجه جان
گورمان گچسه تک دونیادن
گونامی گچ اجه جان

یاندیم اجه جان ، کویدوم اجه جان
یاد ایللرده من ، یاندیم اجه جان

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home