اسطوره گــــــــــــــــــــــــــــــــــوراوغلی
موضوع "کیستی" یا هویت ملی در کشور ما ایران بویژه در دهه های اخیر اهمیت زیادی یافته است. بسیاری از روشنفکران و اندیشه ورزان ایرانی در پاسخگویی، تبیین و شناخت این موضوع بر تلاش ها و تحقیقات خود بطور محسوسی افزوده اند که جای بسی خوشوقتی است. اما متأسفانه دامنه این تحقیقات یک بعدی و گاه غرض آلود است. بطوریکه نزد این عزیزان، ایران مساوی است با ملت فارس و هویت ملی ایرانی مساوی است یا هویت ملت فارس. چنین برداشت و یا حکمی از واقعیت ایران عملا موجود ما بسیار دور است. چرا که کشور ما ایران سرزمین ملت ها و اقوام گوناگونی است که هر یک دارای تاریخ، زبان، دین، سنن، و بویژه دارای اسطوره های خاص خود هستند. اگر بپذیریم که مجموعه عوامل نامبرده هویت ملی یک ملت و یا قوم را بوجود می آورند، پس بدون تعصب باید قبول کنیم که هویت ملی ایرانی ترکیبی کیفی و کمی از تاریخ، زبان، دین،سن، و اسطوره ها ی مجموعه ملت ها و اقوام ساکن ایران خواهد بود.
هر خلـقی کمتر یا بیشتر دارای آثار خاص و ویژه تاریخی و حماسی است. از این میان برخی از حسن تصادف معروف گشته و در ابعاد جهانی شناخته شده اند مانند ادیسه و ایلیاد، و بعضی دستکم در میان مردم آن خلق مشهور گشته اند مثل شاهنامه فردوسی. متأسفانه برخی مثل گــوراوغلی به دلایلی از جمله وجود سیاست های تبعیض آمیز حتی در میان خلق خویش در مسیر نسیان گرفتار آمده است. اگر بخواهیم این منظور را یه شکل دیگری بیان کنیم، می توانیم بگوئیم که اگر یونانیان افسانه های هومر را داشته و در تبیین هویت ملی خود به آن رجوع میکنند، ملت فارس نیز دارای شاهنامه است و به آن می بالد، ترکمن ها نیز حماسه گــوراوغلی را دارندکه به آن افتخار می کنند. مقایسه تاریخی و تطبیقی این سه اثر حماسی و شناساندن وجوه اشتراک وافتراق آنها طبعاموضوع کار پژوهشی جالب و ارزنده ای است که متخصصین امر میتوانند به آن بپردازند. بهر روی برای شناخت خود یایستی تاریخ و اسطوره های تاریخی خود را بدرستی شناخت. جوانان امروزی ترکمن برای شناخت پیشینیان خود ناگزیر از شناخت گــوراوغــلـی هستند. و اما مختصری در باره اسطوره حماسی گــوراوغـلی:
در باره منشأ و پیدایش این اسطوره نظرات و دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است. ولی جملگی محققین بر این باورند که شرائط تاریخی، جنگ ها و کشمکش های مختلف بطور مستقیم در آفرینش این اسطوره حماسی نقش داشته اند. بعضی مثل محمد فئواد کویرلو دراین باره مینویسد که : دسته های ترکان که در اواخر ساسانیان در دشت های ماورای خراسان و خزر و مرزهای خوارزم ـ استرآباد زیست میکردند وظیفه پاسداری از مرزهای "توکـه یـی" (ترکمن در دائره المعارف چین) را بعهده داشتند. بین خان نشین منطقه برهبری چوول خان با اعراب جنگ های شدیدی درگرفت و بالاخره در سال 717 میلادی(96 ـ97 هجری) این خان نشین توسط یزید بن مهلب برچیده می شود. نقش اوغوزهای کوچ نشین در شکل گیری و گسترش این خان نشین ها در اتحادیه گوک ترک یرجسته است.
بدین ترتیب داستان های حماسی گــوراوغلی را می توان انعکاس نبردهای اوغوزها با پاسداران مرزی ایران در دوران پیش از اسلام دانست. زکی ولیدی نیز در کتاب تاریخ آسیای میانه خود وجود تاریخی گـــوراوغلی را به دوران جنگ های گوک ترک ها با ساسانیان نسبت داده است.
متن داستان های گــوراوغــلی مشتمل بر سیزده بخش ( بای ــ داستان) است. این داستان ها علاوه بر اینکه سینه به سینه از نسلی یه نسلی دیگر(بویژه توسط باغشی ها) منتقل شده، در آثار باستانی و سنگ نبشته های تاریخی مثل " کول تکین" ، "اورخان"، "ینی سئی" یه ما به یادگار رسیده است. بازتاب داستان های گـــوراوغــلی را بروشنی در حماسه قـورقــوت اتا نیز می توان بازیافت.
شخصیت گــوراوغــلی ترکیبی از قهرمان اسطوره ای و انسان واقعی است. نترس و بی پروا اما گاه محتاط و حیله گر، سلاحش زور و شمشیر، اما در جای خود باتدبیر وخردمند، شادی دوست و شادی آفرین،
یار و یاور همیشگی رزم هایش؛ اسب مشهورش قــیـرآت است. گویند که او دو اسب داشته که نام اسب دیگرش عـرب آت بوده، اما قــیـرآت اسب دردانه و اصلی اوست.
سرزمین حماسه گــوراوغـلـی جـانـدی بـیـل است. سرزمینی که قله های کوه های دیدنی آن پوشیده از برف است و دامنه سرسبزآن مکان شیرها و پلنگان است. جانـدی بـیـل دارای قلعه های مستحکمی است که دشمن یارای نفوذ بر آن را ندارد. جـانـدی بـیـل سرزمین انسان های آزاده ایست که پادشاه (رهبر) آن گـوراوغـلی بگ و جوانانش مرهم هر دردی اند.
هر خلـقی کمتر یا بیشتر دارای آثار خاص و ویژه تاریخی و حماسی است. از این میان برخی از حسن تصادف معروف گشته و در ابعاد جهانی شناخته شده اند مانند ادیسه و ایلیاد، و بعضی دستکم در میان مردم آن خلق مشهور گشته اند مثل شاهنامه فردوسی. متأسفانه برخی مثل گــوراوغلی به دلایلی از جمله وجود سیاست های تبعیض آمیز حتی در میان خلق خویش در مسیر نسیان گرفتار آمده است. اگر بخواهیم این منظور را یه شکل دیگری بیان کنیم، می توانیم بگوئیم که اگر یونانیان افسانه های هومر را داشته و در تبیین هویت ملی خود به آن رجوع میکنند، ملت فارس نیز دارای شاهنامه است و به آن می بالد، ترکمن ها نیز حماسه گــوراوغلی را دارندکه به آن افتخار می کنند. مقایسه تاریخی و تطبیقی این سه اثر حماسی و شناساندن وجوه اشتراک وافتراق آنها طبعاموضوع کار پژوهشی جالب و ارزنده ای است که متخصصین امر میتوانند به آن بپردازند. بهر روی برای شناخت خود یایستی تاریخ و اسطوره های تاریخی خود را بدرستی شناخت. جوانان امروزی ترکمن برای شناخت پیشینیان خود ناگزیر از شناخت گــوراوغــلـی هستند. و اما مختصری در باره اسطوره حماسی گــوراوغـلی:
در باره منشأ و پیدایش این اسطوره نظرات و دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است. ولی جملگی محققین بر این باورند که شرائط تاریخی، جنگ ها و کشمکش های مختلف بطور مستقیم در آفرینش این اسطوره حماسی نقش داشته اند. بعضی مثل محمد فئواد کویرلو دراین باره مینویسد که : دسته های ترکان که در اواخر ساسانیان در دشت های ماورای خراسان و خزر و مرزهای خوارزم ـ استرآباد زیست میکردند وظیفه پاسداری از مرزهای "توکـه یـی" (ترکمن در دائره المعارف چین) را بعهده داشتند. بین خان نشین منطقه برهبری چوول خان با اعراب جنگ های شدیدی درگرفت و بالاخره در سال 717 میلادی(96 ـ97 هجری) این خان نشین توسط یزید بن مهلب برچیده می شود. نقش اوغوزهای کوچ نشین در شکل گیری و گسترش این خان نشین ها در اتحادیه گوک ترک یرجسته است.
بدین ترتیب داستان های حماسی گــوراوغلی را می توان انعکاس نبردهای اوغوزها با پاسداران مرزی ایران در دوران پیش از اسلام دانست. زکی ولیدی نیز در کتاب تاریخ آسیای میانه خود وجود تاریخی گـــوراوغلی را به دوران جنگ های گوک ترک ها با ساسانیان نسبت داده است.
متن داستان های گــوراوغــلی مشتمل بر سیزده بخش ( بای ــ داستان) است. این داستان ها علاوه بر اینکه سینه به سینه از نسلی یه نسلی دیگر(بویژه توسط باغشی ها) منتقل شده، در آثار باستانی و سنگ نبشته های تاریخی مثل " کول تکین" ، "اورخان"، "ینی سئی" یه ما به یادگار رسیده است. بازتاب داستان های گـــوراوغــلی را بروشنی در حماسه قـورقــوت اتا نیز می توان بازیافت.
شخصیت گــوراوغــلی ترکیبی از قهرمان اسطوره ای و انسان واقعی است. نترس و بی پروا اما گاه محتاط و حیله گر، سلاحش زور و شمشیر، اما در جای خود باتدبیر وخردمند، شادی دوست و شادی آفرین،
یار و یاور همیشگی رزم هایش؛ اسب مشهورش قــیـرآت است. گویند که او دو اسب داشته که نام اسب دیگرش عـرب آت بوده، اما قــیـرآت اسب دردانه و اصلی اوست.
سرزمین حماسه گــوراوغـلـی جـانـدی بـیـل است. سرزمینی که قله های کوه های دیدنی آن پوشیده از برف است و دامنه سرسبزآن مکان شیرها و پلنگان است. جانـدی بـیـل دارای قلعه های مستحکمی است که دشمن یارای نفوذ بر آن را ندارد. جـانـدی بـیـل سرزمین انسان های آزاده ایست که پادشاه (رهبر) آن گـوراوغـلی بگ و جوانانش مرهم هر دردی اند.
اورمان
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home