انتخابات ریاست جمهوری و بازتاب جنگ قدرت جناحین حکومتی در میان.... ترکمنان!
اکنون زمانی کمتر از 10 روز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است و در شرایطی که تقریبا تمامی اپوزوسیون داخل و خارج کشور به تحریم این انتخابات پرداخته اند دسته هایی از مجامع روشنفکری و یا جماعاتی از کارمندان و کسبه ترکمن بسان سایر نقاط ایران به شکلی به کاروان انتخاباتی جناحین قدرت پیوسته اند!.
جدا از آن قشر ابن الوقت و یا محافظه کار که نان به نرخ روز می خورند انگیزه های بسیاری از روشنفکران و فرهنگیان و کارمندان ترکمن از شرکت در این انتخابات حاوی نکاتی است که جا دارد مورد بررسی قرار بگیرد.
..... در طول 26 سال حکومت جمهوری اسلامی ترکمنها ثابت نموده اند که خواست های روشن و شفاف ملی و فرهنگی دارند و از برای کسب آن نیز از هر کوشش ثمر بخش نیز روی گردان نیستند. اما حکومت اسلامی به خاطر ماهیت غیر دمکراتیک خود هرگز به خواسته های بر حق ترکمنان توجه ننموده و سیاست های سرکوب و قهر خود را با شدت تمام بکار برده است و دهها سال است که بااین شیوه بر" ترکمنصحرا" حکومت می نماید.
در دوران شکل گیری جناح اصلاح طلب حکومتی بنام دوم خردادی! به رهبری خاتمی نیز روشنفکران سیاسی ترکمن که ایجاد فضای باز سیاسی را در کنار مطالبات ملی و فرهنگی ترکمنها در سرلوحه برنامه های خود قرار داده بودند به فعالیت می پردازند. فعالیتهایی که هرچند در عرصه سیاسی دستاوردهایی آنجنانی نداشت ولی باعث آن می گردد تا نیروهای سرکوبگر و ددمنش جمهوری اسلامی که در ترکمنصحرا محیط ترور و ارعاب ایجاد نموده بودند موقتا عقب نشینی نمایند! ماحصل تحولات این برهه نیز تنها شکل گیری یکی دو انجمن علنی فرهنگی ترکمنی در منطقه بود که تحت نظارت مقامات جمهوری اسلامی فعالیت می نمایند.
هم اکنون علیرغم تمامی واقعیات موجود برخی از روشنفکران و فرهنگیان ترکمن مجددا به کاروان انتخاباتی جناح حکومتی اصلاح طلب پیوسته اند و از " دکتر معین " حمایت می نمایند و اما طیف هایی دیگر که در بین آنان روحانیون بدنامی نیز وجود دارد به جناح دیگر همانند " رفسنجانی" و " قالیباف" و یا کروبی پیوسته اند.
در مورد پیوستن بخشهایی از فرهنگیان و معلمان و روزنامه نگاران و ادبای ترکمن به کاروان معین هیچ توجیهی غیر از خوش بینی و یا پندارگرایی آنان نیست! این عزیزان که در حال حاظر بخشی از آگاهترین و متعهدترین طیف روشنفکران و ادبا و صاحب منصبان ترکمن را تشکیل می دهند به نظر می رسد که هنوز هم امید معجزه را از این جناح اصلاح طلب!! حکومتی دارند و بر این باورند تا بلکه با پیروزی آنان موازنه قدرت سیاسی بهم بخورد و توجهات اساسی به خلق ترکمن بشود و شاید هم بر اساس وعده های این جناح پست های بالایی نیز به ملیتها واگذار گردد!
طیف های دیگری از ترکمنان که به فعالیت های انتخاباتی کشیده شده اند را عده ای از روحانیون و کارمندان دولتی و قشر مرفه و کسبه تشکیل می دهد. این عده هم به لحاظ طبقاتی و هم به لحاظ مشاغل و موقعیت اجتماعی از ناهمگونی و پراکندگی برخوردار می باشند ولی از آنجایی که به نحوی در مدار و حوضه عمل فعالیتی جناحهای حکومتی قرار دارند توسط دست های نیمه پنهان ساوامای حکومت سازماندهی می شوند. مضاف بر این مسئله به خاطر نفوذ نورمفیدی نماینده خامنه ای که به لحاظ سیاسی پای اصلی قدرت محسوب می شود ( نقشی که در زمان شاه سرلشکر مزین داشت ) بیشتر روحانیون و روشنفکران فرصت طلب و یا فاسد به دور ایشان حلقه زده اند و برای ایشان چاپلوسی و یا کارچاق کنی می نمایند. در انتخابات فعلی ریاست جمهوری این قشر از ترکمنان بر اساس تمایلات روحانیونی مثل نورمفیدی و یا طاهری که هرگز با طرح شدن حقوق ملیتها سازگاری ندارند همراه خواهند بود و به کاندیداهای مورد تایید آنان رای خواهند داد.
پس با در نظر گرفتن شرایط فعلی جمهوری اسلامی که اساسا انتخابات را چون حربه ای برای عوامفریبی و کسب مشروعیت سیاسی در مقابل مجامع بین المللی تدارک می بیند و با در نظر داشتن این واقعیت که حتی با پیروز شدن جناح حکومتی اصلاح طلب نیز ( آنچنانکه دوره خاتمی شاهد بودیم) به خاطر غیر دموکراتیک بودن اصل و اساس نظام فعلی هیچ نقطه امیدی برای بهتر شدن جو سیاسی ایران و بویژه " اقلیت های ملی" نیست! آیا آن بهتر نیست که جماعت روشنفکر و عدالت جوی ترکمنصحرا به جای شرکت در انتخابات فرمایشی حکومت با "عدم شرکت" در این انتخابات آگاهی و عزم و اراده بالنده خود را به نمایش بگذارد؟
جدا از آن قشر ابن الوقت و یا محافظه کار که نان به نرخ روز می خورند انگیزه های بسیاری از روشنفکران و فرهنگیان و کارمندان ترکمن از شرکت در این انتخابات حاوی نکاتی است که جا دارد مورد بررسی قرار بگیرد.
..... در طول 26 سال حکومت جمهوری اسلامی ترکمنها ثابت نموده اند که خواست های روشن و شفاف ملی و فرهنگی دارند و از برای کسب آن نیز از هر کوشش ثمر بخش نیز روی گردان نیستند. اما حکومت اسلامی به خاطر ماهیت غیر دمکراتیک خود هرگز به خواسته های بر حق ترکمنان توجه ننموده و سیاست های سرکوب و قهر خود را با شدت تمام بکار برده است و دهها سال است که بااین شیوه بر" ترکمنصحرا" حکومت می نماید.
در دوران شکل گیری جناح اصلاح طلب حکومتی بنام دوم خردادی! به رهبری خاتمی نیز روشنفکران سیاسی ترکمن که ایجاد فضای باز سیاسی را در کنار مطالبات ملی و فرهنگی ترکمنها در سرلوحه برنامه های خود قرار داده بودند به فعالیت می پردازند. فعالیتهایی که هرچند در عرصه سیاسی دستاوردهایی آنجنانی نداشت ولی باعث آن می گردد تا نیروهای سرکوبگر و ددمنش جمهوری اسلامی که در ترکمنصحرا محیط ترور و ارعاب ایجاد نموده بودند موقتا عقب نشینی نمایند! ماحصل تحولات این برهه نیز تنها شکل گیری یکی دو انجمن علنی فرهنگی ترکمنی در منطقه بود که تحت نظارت مقامات جمهوری اسلامی فعالیت می نمایند.
هم اکنون علیرغم تمامی واقعیات موجود برخی از روشنفکران و فرهنگیان ترکمن مجددا به کاروان انتخاباتی جناح حکومتی اصلاح طلب پیوسته اند و از " دکتر معین " حمایت می نمایند و اما طیف هایی دیگر که در بین آنان روحانیون بدنامی نیز وجود دارد به جناح دیگر همانند " رفسنجانی" و " قالیباف" و یا کروبی پیوسته اند.
در مورد پیوستن بخشهایی از فرهنگیان و معلمان و روزنامه نگاران و ادبای ترکمن به کاروان معین هیچ توجیهی غیر از خوش بینی و یا پندارگرایی آنان نیست! این عزیزان که در حال حاظر بخشی از آگاهترین و متعهدترین طیف روشنفکران و ادبا و صاحب منصبان ترکمن را تشکیل می دهند به نظر می رسد که هنوز هم امید معجزه را از این جناح اصلاح طلب!! حکومتی دارند و بر این باورند تا بلکه با پیروزی آنان موازنه قدرت سیاسی بهم بخورد و توجهات اساسی به خلق ترکمن بشود و شاید هم بر اساس وعده های این جناح پست های بالایی نیز به ملیتها واگذار گردد!
طیف های دیگری از ترکمنان که به فعالیت های انتخاباتی کشیده شده اند را عده ای از روحانیون و کارمندان دولتی و قشر مرفه و کسبه تشکیل می دهد. این عده هم به لحاظ طبقاتی و هم به لحاظ مشاغل و موقعیت اجتماعی از ناهمگونی و پراکندگی برخوردار می باشند ولی از آنجایی که به نحوی در مدار و حوضه عمل فعالیتی جناحهای حکومتی قرار دارند توسط دست های نیمه پنهان ساوامای حکومت سازماندهی می شوند. مضاف بر این مسئله به خاطر نفوذ نورمفیدی نماینده خامنه ای که به لحاظ سیاسی پای اصلی قدرت محسوب می شود ( نقشی که در زمان شاه سرلشکر مزین داشت ) بیشتر روحانیون و روشنفکران فرصت طلب و یا فاسد به دور ایشان حلقه زده اند و برای ایشان چاپلوسی و یا کارچاق کنی می نمایند. در انتخابات فعلی ریاست جمهوری این قشر از ترکمنان بر اساس تمایلات روحانیونی مثل نورمفیدی و یا طاهری که هرگز با طرح شدن حقوق ملیتها سازگاری ندارند همراه خواهند بود و به کاندیداهای مورد تایید آنان رای خواهند داد.
پس با در نظر گرفتن شرایط فعلی جمهوری اسلامی که اساسا انتخابات را چون حربه ای برای عوامفریبی و کسب مشروعیت سیاسی در مقابل مجامع بین المللی تدارک می بیند و با در نظر داشتن این واقعیت که حتی با پیروز شدن جناح حکومتی اصلاح طلب نیز ( آنچنانکه دوره خاتمی شاهد بودیم) به خاطر غیر دموکراتیک بودن اصل و اساس نظام فعلی هیچ نقطه امیدی برای بهتر شدن جو سیاسی ایران و بویژه " اقلیت های ملی" نیست! آیا آن بهتر نیست که جماعت روشنفکر و عدالت جوی ترکمنصحرا به جای شرکت در انتخابات فرمایشی حکومت با "عدم شرکت" در این انتخابات آگاهی و عزم و اراده بالنده خود را به نمایش بگذارد؟
مراد قره جه
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home