سال ملیت ها واقوام
تجربه های فردی و اجتماعی نشان می دهد که تبلیغ به طور عام و وعده دادن به طور خاص جدا از درست و یا نادرست بودنشان عموما تاثیر روانی مثبتی بر مخاطبین دارد. به نظر می رسد که میل یا خواست های معین موجود، که یا برآورده نشده ویا قابل دسترس نمی باشد خود زمینه ساز پذیرش آسان " وعده ها" باشد. بر این اساس امید رسیدن به آرزوها نیز میتواند تحت شرایطی آدمها را ناخودآگاه به خودفریبی هم سوق دهد.
با این مقدمه کوتاه به مثابه انعکاسی از غوغا و هیاهوی تبلیغاتی جاری در سطح جامعه مان نگاهی دارم به وعده های گوناگونی که این روزها در رابطه با پاسخ به خواست های ملیت ها و اقوام ساکن کشورمان مطرح می باشد.
در آغاز سال نو خامنه ای آن را سال مشارکت و همبستگی نامید. حدود هشت ماه پیش نیزعلی یونسی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مصاحبه ای اعلام کرد که مهمترین چالش احتمالی آینده کشور تهدید گسست های قومی و تحرکات صنفی است. جلائی پور از اصلاح طلبان حکومتی نیز اندکی بعد از آن گفته بود : "وقتی در غرب کشور شعارهای فدرالیستی سر داده میشود و 10 درصد مردم کردستان در انتخابات اخیر (مجلس هفتم ) در پای صندوق های رای حاضر می شوند هشداری به حاکمیت برای دنبال کردن خواسته آنان است".
با نزدیک تر شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری گروه ها و احزاب گوناگون حکومتی دست به ایجاد شاخه و شعبه و ستاد انتخاباتی در مناطق ملی کشور زده اند ونامزدهای شناخته شده از جناح های مختلف حکومت به دوره گردی در مناطق ملی و قومی کشور از جمله ترکمنصحرا افتاده اند و قول میدهند که به خواست های ملی و قومی توجه خواهند کرد. برخی هم نظیر رفسنجانی جانب احتیاط را از دست نداده و هشدار میدهند که نباید قول هائی داد که توقعات را بالا ببرد و بهتر است که فتیله توقع ملیت ها پائین کشیده شود ، غافل از این که دوران " تاریکخانه" مدتهاست که به سر آمده است.
مهدی کروبی نامزد روحانیون مبارز زودتر از همه در بهمن ماه 83 طی دیدارش با 25 تن از نمایندگان اهل سنت دوره ششم مجلس آغازگر این وعده وعیدها بوده است. او در این دیدار به قصور مسئولین در بکار گرفته نشدن نیروهای امتحان پس داده اهل سنت اعتراف می کند و مزورانه می گوید که به طور کلی و در باره " همه" به اصل شایسته سالاری توجه کافی نشده است. او در این رابطه ضمن برملا کردن هدف خود می گوید: " به همشهریان خود بگوئید که مشکلات فقط مختص آن ها نیست و خواهران و برادران شیعه آن ها هم ده ها مشکل دارند.... و تصریح می نماید : اکنون "همه باید برای حفظ کلیت نظام کوشش کنیم".
جنا ح دیگر اصلاح طلبان حکومتی که معین را نامزد ریاست جمهوری و محمد رضا خاتمی دبیر کل جبهه مشارکت اسلامی را به عنوان معاون وی اعلام کرده است نیز به این معرکه پیوسته است. اینان که زمانی شعار معروفشان " ایران برای همه ایرانیان " گوش فلک را کر کرده بود ، بدون اینکه نتایج آن را به روی مبارک بیاورند وانمود می کنند که بیش از دیگر مدعیان می توانند پاسخگوی خواست های ملی و قومی باشند! محمد رضا خاتمی در مصاحبه ای با " امروز " در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه " شما در شعارهایتان اعلام کرده اید که از اقلیت های قومی ، مذهبی ... در پست های ردهبالا و مناصب حکومتی بهره خواهید گرفت....." می گوید: "به شما تضمین می دهیم و در این مورد نباید تردید داشته باشید"! وی در جای دیگری از صحبت هایش از موافقتش با خواست های 15 گانه اصلاح طلبان کرد خبر داده و بر اصل شایسته سالاری تاکید می نماید.
بالاخره احمد توکلی یکی از محافظه کاران نامزد ریاست جمهوری هم که اکنون نامزدی خود را پس گرفته است در جمع دانشجویان در دانشگاه تهران اعتنا به قومیت ها و مطالبات آن ها رایکی از عوامل تضمین امنیت ملی توصیف میکند و می گوید که در صورت انتخاب شدن اصل پانزده قانون اساسی را عملی خواهد کرد!
این گونه نقل قول ها را بیشتر از اینها هم می شود ردیف کرد ولی از همین چند نمونه هم به روشنی مشاهده نمود که بر خلاف گذشته ها دیگر از " امت اسلامی" سخنی به میان نمی آید ؛ حرفی از مکتبی بودن هم نیست و بیش از هر چیز شایسته سالاری ورد زبان ها شده است.
بر کسی پوشیده نیست که در طول 26 سال عمر حکومت جمهوری اسلامی ، نه تنها به خواسته های اساسی اقوام و ملیت ها توجهی نشده است بلکه آن ها به شدت مورد تحقیر و سرکوب نیز قرار گرفته اند و حتی حقوق اولیه شهروندی آنان زیر پا گذاشته شده است! این وعده ها نیز زمانی داده میشوند که در ترکمنصحرا و دیگر مناطق ملی کشورمان پدران و مادران حق انتخاب نامهای دلخواه و مورد علاقه برخاسته از فرهنگ و آداب و رسوم خود را برای فرزندان خود ندارند! در همان دیدار یاد شده با کروبی ، دکتر جلالی زاده نماینده پیشین سنندج در مجلس او به نمونه ای اشاره می کند که عمق تبعیض را نشان می دهد. او با ابراز گلایه از عدم حضور اهل تسنن در برخی سطوح مدیریتی می گوید: " امروز در هیچ یک از سفارتخانه های جمهوری اسلامی حتی یک کارمند جزء که از اهل سنت باشد وجود ندارد"!
حال چگونه است که اعوان و انصار حکومتی و نامزدهای ریاست جمهوری که صد البته در میانشان هیچ فرد غیر شیعه ای نمی تواند حضور داشته باشد، پس از این همه سال این چنین به درگاه اقوام وملیتها پناه آورده اند؟ علت وهدف این وعده ها چیست؟
واقعیت این است که دگرگونی های شگرف در عرصه جهانی در سال های اخیر، سرنگونی خودکامگان از جمله در دو کشور همسایه ، رشد جنبش های آزادی خواهانه ملت ها فضائی را پدید آورده است که ادامه حکومت به شیوه مستبدانه را برای حاکمان دشوار ساخته است. گفتمان دموکراسی خواهی و حقوق بشر به گفتمان مسلط در عرصه جهانی تبدیل شده است. رشد آگاهی های ملی و خواست های به حق ملیت ها و اقوام کشورمان همچون آتش زیر خاکستر، زمامداران را که خود را در تنگنا می بینند هراسان نموده و به چاره جوئی واداشته است. و در یک کلام ، اکنون که زمین زیر پا و اطراف حاکمان خودکامه کشور داغ شده است ما شاهد خوش رقصی مقامات عالی حکومتی و وعده و وعیدهای آنان در رفع ستم ملی هستیم !
همان گونه که در سخنان افراد کلیدی نظام هم دیده میشود امر مشروعیت رژیم به میزان زیادی به مشارکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات پیش رو پیوند خورده است. آنان به روشنی از لزوم " مشارکت" حداکثری جهت حفظ نظام سخن میگویند و این که چه کسی برنده انتخابات شود امری ثانوی تلقی می گردد.
تجربه انتخابات اخیر ونظرسنجی های دولتی تا کنون نشان داده است که بیش از نیمی از مردم ایران در این انتخابات شرکت نخواهند کرد و بنا بر این آرای مناطق ملی اهمیت فراوان کسب کرده است. از این رو هدف از وعده وعیدها در مورد اجرای اصل 15 قانون اساسی کشاندن تعداد هر چه بیشتررای دهنده در مناطق ملی به پای صندوق های رای می باشد.و از آنجایی که ملیت های گوناگون به ویژه اهل تسنن بر خلاف انتخابات مجلس برای انتخابات ریاست جمهوری انگیزه جدی ندارند ( طبق قانون اساسی موجود رئیس جمهور بایستی شیعه باشد)، تلاش برای کسب رای آنها و در نتیجه افزایش دادن تعداد شرکت کنندگان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
از این رو نیز به موازات نزدیک شدن موعد انتخابات و مشاهده بی تفاوتی مردم چهره اصلی نظام که اکنون از هر جهت عرصه را بر خود تنگتر می بیند ، عیان تر می گردد و مقامات حکومتی یکی پس از دیگری از تهدید و ارعاب مردم نیز رویگردان نمی شوند! جنتی از لزوم احتمالی حکم حکومتی برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای سخن می گوید وعلی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاح طلب خاتمی "بزرگ جلوه دادن مشکلات اختلافات قومیتی" و "تشویق مردم به عدم شرکت در انتخابات" را براندازی رژیم می نامد! در عمل نیز همین چندی پیش سازمان های امنیتی و نظامی رژیم شورش هم میهنان عرب ما را در خوزستان وحشیانه به خاک و خون کشیدند. با مشاهده این دوگانگی تبلیغی و ترفندهای جوراجور انتخاباتی حکومت مردم از خود می پرسند که بالاخره آنها " دم خروس را باور کنند و یا قسم حضرت عباس را"!
اکنون در روند تغییر و تحولات سیاسی در کشور ، علیرغم خواست زمامداران نظام ، مسئله تبعیض ملی وقومی و تلاش و مبارزه برای رفع آن به صورت گسترده ای در سطح جامعه مطرح شده است. اقوام وملیت ها هشیارانه اوضاع را زیر نظر دارند! حیله وارعاب حکومتیان نیز نخواهد توانست آنها را از مبارزه برای دستیابی به حقوق انسانیشان باز دارد و بی مناسبت نخواهد بود اگر امسال را سال ملیت ها و اقوام بنامیم.
با این مقدمه کوتاه به مثابه انعکاسی از غوغا و هیاهوی تبلیغاتی جاری در سطح جامعه مان نگاهی دارم به وعده های گوناگونی که این روزها در رابطه با پاسخ به خواست های ملیت ها و اقوام ساکن کشورمان مطرح می باشد.
در آغاز سال نو خامنه ای آن را سال مشارکت و همبستگی نامید. حدود هشت ماه پیش نیزعلی یونسی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مصاحبه ای اعلام کرد که مهمترین چالش احتمالی آینده کشور تهدید گسست های قومی و تحرکات صنفی است. جلائی پور از اصلاح طلبان حکومتی نیز اندکی بعد از آن گفته بود : "وقتی در غرب کشور شعارهای فدرالیستی سر داده میشود و 10 درصد مردم کردستان در انتخابات اخیر (مجلس هفتم ) در پای صندوق های رای حاضر می شوند هشداری به حاکمیت برای دنبال کردن خواسته آنان است".
با نزدیک تر شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری گروه ها و احزاب گوناگون حکومتی دست به ایجاد شاخه و شعبه و ستاد انتخاباتی در مناطق ملی کشور زده اند ونامزدهای شناخته شده از جناح های مختلف حکومت به دوره گردی در مناطق ملی و قومی کشور از جمله ترکمنصحرا افتاده اند و قول میدهند که به خواست های ملی و قومی توجه خواهند کرد. برخی هم نظیر رفسنجانی جانب احتیاط را از دست نداده و هشدار میدهند که نباید قول هائی داد که توقعات را بالا ببرد و بهتر است که فتیله توقع ملیت ها پائین کشیده شود ، غافل از این که دوران " تاریکخانه" مدتهاست که به سر آمده است.
مهدی کروبی نامزد روحانیون مبارز زودتر از همه در بهمن ماه 83 طی دیدارش با 25 تن از نمایندگان اهل سنت دوره ششم مجلس آغازگر این وعده وعیدها بوده است. او در این دیدار به قصور مسئولین در بکار گرفته نشدن نیروهای امتحان پس داده اهل سنت اعتراف می کند و مزورانه می گوید که به طور کلی و در باره " همه" به اصل شایسته سالاری توجه کافی نشده است. او در این رابطه ضمن برملا کردن هدف خود می گوید: " به همشهریان خود بگوئید که مشکلات فقط مختص آن ها نیست و خواهران و برادران شیعه آن ها هم ده ها مشکل دارند.... و تصریح می نماید : اکنون "همه باید برای حفظ کلیت نظام کوشش کنیم".
جنا ح دیگر اصلاح طلبان حکومتی که معین را نامزد ریاست جمهوری و محمد رضا خاتمی دبیر کل جبهه مشارکت اسلامی را به عنوان معاون وی اعلام کرده است نیز به این معرکه پیوسته است. اینان که زمانی شعار معروفشان " ایران برای همه ایرانیان " گوش فلک را کر کرده بود ، بدون اینکه نتایج آن را به روی مبارک بیاورند وانمود می کنند که بیش از دیگر مدعیان می توانند پاسخگوی خواست های ملی و قومی باشند! محمد رضا خاتمی در مصاحبه ای با " امروز " در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه " شما در شعارهایتان اعلام کرده اید که از اقلیت های قومی ، مذهبی ... در پست های ردهبالا و مناصب حکومتی بهره خواهید گرفت....." می گوید: "به شما تضمین می دهیم و در این مورد نباید تردید داشته باشید"! وی در جای دیگری از صحبت هایش از موافقتش با خواست های 15 گانه اصلاح طلبان کرد خبر داده و بر اصل شایسته سالاری تاکید می نماید.
بالاخره احمد توکلی یکی از محافظه کاران نامزد ریاست جمهوری هم که اکنون نامزدی خود را پس گرفته است در جمع دانشجویان در دانشگاه تهران اعتنا به قومیت ها و مطالبات آن ها رایکی از عوامل تضمین امنیت ملی توصیف میکند و می گوید که در صورت انتخاب شدن اصل پانزده قانون اساسی را عملی خواهد کرد!
این گونه نقل قول ها را بیشتر از اینها هم می شود ردیف کرد ولی از همین چند نمونه هم به روشنی مشاهده نمود که بر خلاف گذشته ها دیگر از " امت اسلامی" سخنی به میان نمی آید ؛ حرفی از مکتبی بودن هم نیست و بیش از هر چیز شایسته سالاری ورد زبان ها شده است.
بر کسی پوشیده نیست که در طول 26 سال عمر حکومت جمهوری اسلامی ، نه تنها به خواسته های اساسی اقوام و ملیت ها توجهی نشده است بلکه آن ها به شدت مورد تحقیر و سرکوب نیز قرار گرفته اند و حتی حقوق اولیه شهروندی آنان زیر پا گذاشته شده است! این وعده ها نیز زمانی داده میشوند که در ترکمنصحرا و دیگر مناطق ملی کشورمان پدران و مادران حق انتخاب نامهای دلخواه و مورد علاقه برخاسته از فرهنگ و آداب و رسوم خود را برای فرزندان خود ندارند! در همان دیدار یاد شده با کروبی ، دکتر جلالی زاده نماینده پیشین سنندج در مجلس او به نمونه ای اشاره می کند که عمق تبعیض را نشان می دهد. او با ابراز گلایه از عدم حضور اهل تسنن در برخی سطوح مدیریتی می گوید: " امروز در هیچ یک از سفارتخانه های جمهوری اسلامی حتی یک کارمند جزء که از اهل سنت باشد وجود ندارد"!
حال چگونه است که اعوان و انصار حکومتی و نامزدهای ریاست جمهوری که صد البته در میانشان هیچ فرد غیر شیعه ای نمی تواند حضور داشته باشد، پس از این همه سال این چنین به درگاه اقوام وملیتها پناه آورده اند؟ علت وهدف این وعده ها چیست؟
واقعیت این است که دگرگونی های شگرف در عرصه جهانی در سال های اخیر، سرنگونی خودکامگان از جمله در دو کشور همسایه ، رشد جنبش های آزادی خواهانه ملت ها فضائی را پدید آورده است که ادامه حکومت به شیوه مستبدانه را برای حاکمان دشوار ساخته است. گفتمان دموکراسی خواهی و حقوق بشر به گفتمان مسلط در عرصه جهانی تبدیل شده است. رشد آگاهی های ملی و خواست های به حق ملیت ها و اقوام کشورمان همچون آتش زیر خاکستر، زمامداران را که خود را در تنگنا می بینند هراسان نموده و به چاره جوئی واداشته است. و در یک کلام ، اکنون که زمین زیر پا و اطراف حاکمان خودکامه کشور داغ شده است ما شاهد خوش رقصی مقامات عالی حکومتی و وعده و وعیدهای آنان در رفع ستم ملی هستیم !
همان گونه که در سخنان افراد کلیدی نظام هم دیده میشود امر مشروعیت رژیم به میزان زیادی به مشارکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات پیش رو پیوند خورده است. آنان به روشنی از لزوم " مشارکت" حداکثری جهت حفظ نظام سخن میگویند و این که چه کسی برنده انتخابات شود امری ثانوی تلقی می گردد.
تجربه انتخابات اخیر ونظرسنجی های دولتی تا کنون نشان داده است که بیش از نیمی از مردم ایران در این انتخابات شرکت نخواهند کرد و بنا بر این آرای مناطق ملی اهمیت فراوان کسب کرده است. از این رو هدف از وعده وعیدها در مورد اجرای اصل 15 قانون اساسی کشاندن تعداد هر چه بیشتررای دهنده در مناطق ملی به پای صندوق های رای می باشد.و از آنجایی که ملیت های گوناگون به ویژه اهل تسنن بر خلاف انتخابات مجلس برای انتخابات ریاست جمهوری انگیزه جدی ندارند ( طبق قانون اساسی موجود رئیس جمهور بایستی شیعه باشد)، تلاش برای کسب رای آنها و در نتیجه افزایش دادن تعداد شرکت کنندگان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
از این رو نیز به موازات نزدیک شدن موعد انتخابات و مشاهده بی تفاوتی مردم چهره اصلی نظام که اکنون از هر جهت عرصه را بر خود تنگتر می بیند ، عیان تر می گردد و مقامات حکومتی یکی پس از دیگری از تهدید و ارعاب مردم نیز رویگردان نمی شوند! جنتی از لزوم احتمالی حکم حکومتی برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای سخن می گوید وعلی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاح طلب خاتمی "بزرگ جلوه دادن مشکلات اختلافات قومیتی" و "تشویق مردم به عدم شرکت در انتخابات" را براندازی رژیم می نامد! در عمل نیز همین چندی پیش سازمان های امنیتی و نظامی رژیم شورش هم میهنان عرب ما را در خوزستان وحشیانه به خاک و خون کشیدند. با مشاهده این دوگانگی تبلیغی و ترفندهای جوراجور انتخاباتی حکومت مردم از خود می پرسند که بالاخره آنها " دم خروس را باور کنند و یا قسم حضرت عباس را"!
اکنون در روند تغییر و تحولات سیاسی در کشور ، علیرغم خواست زمامداران نظام ، مسئله تبعیض ملی وقومی و تلاش و مبارزه برای رفع آن به صورت گسترده ای در سطح جامعه مطرح شده است. اقوام وملیت ها هشیارانه اوضاع را زیر نظر دارند! حیله وارعاب حکومتیان نیز نخواهد توانست آنها را از مبارزه برای دستیابی به حقوق انسانیشان باز دارد و بی مناسبت نخواهد بود اگر امسال را سال ملیت ها و اقوام بنامیم.
طواق
3 Comments:
عزیز دوسیم و حورماتلی ایلدشیم...آرما آللا قوات...غایرات اد...اللرینگ و قوللرینگ آغیرماسین
khaste nabashi, maghale jalebi ast. zadi be khal, dast marizad!
ghaderli Masoud!
yazan hatingza sagbol aydyarem.emma, eger ozingz nazarinzi maghala haghda yazan bolaydingz ghawiragh bolerdi
ارسال یک نظر
<< Home