تاثیرات گلوبالیسم در امکان پیوستن ترکیه به " اتحادیه اروپا" و پیامدهای آ ن!
ترکیه که با جمعیتی نزدیک به 80 میلیون نفر و با مساحتی نزدیک به 800 هزار کیلومترمربع در غرب آسیا و جنوب شرقی اروپا واقع شده تنها 3 درصد از خاک آن یعنی 23746 کیلومتر مربع در خاک اروپا قرار گرفته است. این کشور به دنبال پذیرفتن سیستم حکومتی لائیک و غیر دینی که مصطفی کمال پاشا ( آتاتورک) بانی آن بود از همان اوایل با تغییر نام ماهها و حروف نوشتنی عربی به لاتین بدون داشتن کوچکترین توجه به دکترین شرق و اردوگاه سوسیالیستی آن دوران با پیوستن به سازمان دفاعی ناتو جایگاه خود در دنیای سیاست را انتخاب می نمابد. ترکیه اولین بار در سال 1959 میلادی علاقه خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا اعلام می دارد و سپس در سال 1987 رسما تقاضای عضویت در ا.گ ( اتحادیه اقتصادی اروپا) را تسلیم می نماید. از همین تاریخ نیز راه پیوستن به اتحادیه اروپا برای سیاستمداران واقع بین ترکیه به باوری محتمل تبدیل می گردد.
گلوبالیسم و فروپاشی بلوک شرق و انتگراسیون و وسعت دادن اروپا نیز که از دیرباز آماج بسیاری از قدرتمندان اروپایی بوده زمینه های جذب برخی از کشورها همانند ترکیه را تسریع می نماید. اما همانطور که جریانات حوادث این دهه نشان داده است راه پیوستن به اروپای متحد برای ترکها چندان نیز آسان نبوده است و سیاستمداران ترک هر روز با مشکلات و موانع جدی چه در داخل و چه در خارج روبرو می باشند.
یکی از قدیمی ترین موانع در راه رسیدن به اتحادیه اروپا به روابط دیرینه ترکیه و یونان مربوط می گردد که بنا به سعی دو طرف و توصیه های ایالات متحده آمریکا به این دو کشورعضو پیمان ناتو مناسبات سیاسی این دو کشور طی چند سال اخیر تا حدی به سوی بهبودی پیش رفته است ولی بحران " قبرس" و مسائل داخلی این کشور کوچک که از دهه هفتاد میلادی عملا به دو کشور تبدیل شده بود کماکان مورد اختلاف این دو کشور می باشد. یکی دیگر از مسائلی که از جانب اتحادیه اروپا مصرانه بر آن انگشت گذاشته می شود در اصل به قوانین و مسائل داخلی ترکیه مربوط می گردد. در جهت اصلاحاتی در این زمینه و بهبودی شرایط حقوقی و بویژه تغییرات در برخی قوانین که منبعث از اعتقادات اسلامی جامعه است همانند حقوق زنان و کودک و زندانیان و اقلیت های ملی و مذهبی و.... بکرات از ترکیه خواسته شده است تا در جهت تغییر آن و نزدیکی و انطباق آن به حد نرمهای موجود اروپایی اقدامات عملی بنماید. نقش ویژه ارتش و نظامیان در ترکیه که به طور سنتی و تاریخی به عنوان پارامتری تاثیر گذار قلمداد می شود از نگاه دیگر ناظران اروپایی پنهان نمانده است. مسئله حق و حقوق اقلیت ملی کرد همانند داشتن مدارس و آموزش به زبان کردی نیز دائم مورد توجه اتحادیه اروپا بوده است.
یکی دیگر از موانعی که سد راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا است در واقع موضوع مسلمان بودن مردم ترکیه می باشد و در این راستا برخی از خاطره های تلخ تاریخی همانند جنگ ها و کشت و کشتار های تاریخی دوران جنگهای صلیبی نیز کماکان بر دودلی وشبهه بسیاری ازاروپائیان دامن می زند این نوع حساسیت در بین برخی از کشورهایی که مذهب رسمی آنان ارتدکس و یا مسیحیت کاتولیکی است همانند یونان و فرانسه بمراتب شدیدتر می باشد. برخی از احزاب راست سنتی چون دموکرات مسیحی های آلمان و اتریش و دانمارک نیز علنا مخالف پیوستن ترکیه می باشند. آنان مسئله قتل عام ارمنی ها در گذشته را مطرح نموده و خواهان محکومیت ترکیه می باشند. به طور کلی کثرت جمعیت ترکیه و مسلمان بودن این کشور که حتی از جانب پاپ جدید نیز مطرح می شود تا مدتهای زیادی به عنوان معضل اصلی و اساسی سد راه خواهد بود.
در جریان اجلاسیه اخیراتحادیه اروپا در هفته گذشته بر سر تعیین وقت برای رسمیت و آغاز مذاکره برای عضویت ترکیه نمایندگان سیاسی دو کشور قبرس و اتریش نقش های بازدارنده بسیاری را بازی نمودند که سر انجام بعد از دو شبانه روز مذاکرات طولانی حکومت انگلیس و دیگر طرفداران الحاق ترکیه در این بازی سیاسی به پیروزی رسیدند و با در نظر گرفتن شرط و شروط های کمافی السابق به تصویب زمان شروع مذاکره با ترکیه رای موافق صادر نمودند. رجب تایب اردوغان نخست وزیر ترکیه موفق شد تا این نقش تاریخی و مهم را برای کشورش با موفقیت به انجام برساند. علیرغم تمامی مشکلات موجود بسیاری از ناظران سیاسی شروع رسمی مذاکره را گامی تاریخی می دانند.
برخی از روزنامه های ترکیه همانند حریت و ملیت مطالبی درمورد دلیل خصومت اتریشی ها با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را عنوان نمودند که چندان هم از واقعیت ها دور نمی باشد. روزنامه" ملیت" با اشاره به اشعال وین توسط عثمانی ها در 1529 عقب نشینی سیاستمداران محافظه کار اتریش را به شکست دوم در مقابل ترکها تشبیه می نماید. و روزنامه حریت نیز " بی تصمیمی و تزلزل اتحادیه اروپا و کش و قوس دادن موضوع عضویت ترکیه را ناشی از دوگانگی سیاست اروپا خطاب نموده و اشاره می نماید که .....اکنون دو نوع طرز اندیشه در اروپا حیات دارد الف: گرایشی که بر نژاد پرستی و دین سالاری استوار می باشد و ترکیه مسلمان را دفع می نماید و ب: گرایشی دیگر که بر اصل دموکراسی و پلورالیسم پای بند است و گسترش اتحادیه را می خواهد.
در کشور اتریش روزنامه راست و محافظه کار " دی پرس " طی مقاله ای با نام میخائیل فلیش هاکر ... ایستادگی نماینده اتریش به سرکردگی وولف گانک شوسل در مقابل عضویت ترکیه را موفقیت آمیز قلمداد نموده و از او به عنوان تنها مرد میدان اروپا یاد می نماید و اما درست در نقطه مقابل این پز سیاسی راستگرایانه!! یک روزنامه چپ بنام " دیر استاندارد" نه تنها برای اقدامات هیئت اتریشی در اجلاسیه اروپا کف نمی زند بلکه ادامه چنین سیاستی را نیز برای اتریش که بعد از انگلستان اتحادیه اروپا را رهبری خواهد کرد " نا معقول و نا سنجیده" ارزیابی می نماید.
بدیهی است که پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تحت خوشبینانه ترین پیشگویی ها حداقل ده سال دیگر طول می کشد و با توجه به موانع پیچیده ای که ترکیه در مقابل دارد حوادث و تحولات عدیده ای را سبب خواهد گردید. بنا به اظهارات " رئیس کمیسیون گسترش اروپا" یعنی آقای " اولی ره ن" که در مصاحبه با دو روزنامه نروژی و یک روزنامه سوئدی بنام " داگنس نی حتر" ذر 24 سپتامبر امسال چاپ گردید... ایشان برخی از احزاب سیاسی اروپایی را متهم می نماید که به جای دیدن نقاط قوت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا بر عکس با تراشیدن بهانه هایی بر افکار منفی تاریخی توده های مردم اروپایی انگشت گذاشته و با مخالف قرار دادن خود با موضوع الحاق ترکیه به اروپا از این طریق برای احزاب ناموفق خود رای جمع می نمایند. اولی ره ن متدهای اپورتونیستی این گونه احزاب را با قاطعیت محکوم می نماید.
واقعیت این است که به دلیل کشمکش ها و در گیریهای طولانی جهان اسلام با اروپای مسیحی که در آن نزدیک به ده قرن ترکان عثمانی پرچم دار اسلام بوده اند افکار عمومی اروپایی تا حد زیادی برعلیه ترکها می باشد. اصلاحات کمال آتاتورک و انتخاب نوع نظام حکومتی شبه غربی و هم پیمانی ترکیه با ناتو و برخی از کشورهای غربی نیز تاثیرات چندانی را در زدودن خاطره های تاریخی قدیم ایجاد ننموده است و می شود گفت که تابه امروز شرایط عملی آنچنانی نیز پیش نیامده است تا حضور و نقش کشوری همانند ترکیه در زندگانی روزمره اروپائیان مطرح شده باشد.
بدنبال پایان یافتن جنگ سرد و بلوکه شدن قطب بندی های سیاسی جهان به نفع هم پیمانان آمریکا و بویژه بدنبال حذف بلوک شرق مناسبات نوینی در حال شکل گیری می باشد که جا دارد اشاره گردد. رشد اقتصاد چین و تا حدی هند و نزدیکی سیاست های خارجی روسیه و چین ( این دو کشور اخیرا قرارداد نظامی دفاع مشترک را امضا نموده و مانور نظامی مشترکی را نیز آزمایش نموده اند.) و شکل گیری اتحادیه اقتصادی بنام شانگهای کوپورایشن ارگانیزاسیون (اس-س-او) در بین این دو کشور از یکطرف و از طرف دیگر همکاری های وسیع اقتصادی این اتحادیه با کشورهایی نظیر هند و پاکستان و ایران و ازبکستنان و تاجیکستان که بنا به بر آورد تحلیل گران سیاسی بیش از نیمی از جمعیت جهان را در بر می گیرد هم امریکا و ژاپن و هم اتحادیه اروپا را به این امر واقف می سازد تا به نحوی سلطه دیرینه خود بر بازارهای جهان و نقاط پر اهمیت اقتصادی و سوق الجیشی را حفظ بنمایند. روی کار آمدن حکومتی دوستدار غرب در گرجستان به رهبری ساکیاشویلی و تحقق قرارداد نقتی باکو-جیهان که نفت دریای خزر را از طریق ترکیه به دریای آزاد می رساند سیاست های استراتژیک قدرت های غربی را ظاهر می سازد. بنا به مسائل فوق کشور ترکیه که چون پلی استراتژیک در بین دو قاره قرار گرفته است برای آمریکا و متحدانش از اهمیت ویژه برخوردار خواهد بود.
پارامتر دیگری که بر حضور و نقش ترکیه در "اتحادیه اروپا" قوت می بخشد مسئله مقابله با " اسلام بنیادگرا" است. کافیست به تغییر و تحولاتی که بدنبال 11 سپتامبر 2001 در جهان صورت پذیرفت نگریسته شود.
مقابله با تروریزم که به تعبیر امریکا و هم پیمانانش مظهر آن همانا بنیادگرایان اسلامی از جمله "سازمان القاعده" به رهبری بن لادن می باشد خود به تقویت موقعیت جریانات اسلامی لیبرالی که خواهان جهاد با قدرت های بزرگ نیست می انجامد. در این رابطه پیروزی " اق پارتی" در ترکیه به رهبری طائب اردوغان که به سبک احزاب دموکرات مسیحی غربی عمل می نماید پدیده ای است که از جانب قدرتهای اروپایی و امریکایی با خوش بینی استقبال می شود. بنا بر این علیرغم مخالفت کنونی بیش از 80 در صد توده های اروپایی با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا برخی از ناظران بر این باورند که سیاستمداران آگاهتر و مجربتر همانطور که تاکنون نیز نشان داده اند کماکان از پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دفاع خواهند نمود.
طبیعتا نزدیکی گام به گام ترکیه به اتحادیه اروپا تغییرات و تحولات زیادی را هم برای جامعه ترکیه و هم غیر مستقیم برای کشورهای همسایه بوجود خواهد آورد. نحوه پاسخگویی به حق و حقوق اقلیت های اتنیکی و فرهنگی و مذهبی در ترکیه به عنوان نزدیک ترین همسایه ایران را می توان با خوشبینی به فال نیک گرفت و منتظر تاثیرات بطئی آن در شکل گیری و نهادی شدن منش های دموکراتیک در دیگر کشورهای اسلامی هم بود.
(لازم به گفتن است که بر اساس متدهای لیبرال-دموکراتیک اتحادیه اروپا در پاسخگویی به مسئله اتنیکی و مسلکی بسیاری از گروههای پرقدرت رادیکال اروپایی که از جمله در ایرلند و مناطق باسک اسپانیایی سالیان طولانی جنبش اقلیت ها را رهبری نموده اند اکنون با کنار گذاشتن مشی مسلحانه و نظامی به متد راه حل سیاسی پیوسته اند. )
ت. آتابای
گلوبالیسم و فروپاشی بلوک شرق و انتگراسیون و وسعت دادن اروپا نیز که از دیرباز آماج بسیاری از قدرتمندان اروپایی بوده زمینه های جذب برخی از کشورها همانند ترکیه را تسریع می نماید. اما همانطور که جریانات حوادث این دهه نشان داده است راه پیوستن به اروپای متحد برای ترکها چندان نیز آسان نبوده است و سیاستمداران ترک هر روز با مشکلات و موانع جدی چه در داخل و چه در خارج روبرو می باشند.
یکی از قدیمی ترین موانع در راه رسیدن به اتحادیه اروپا به روابط دیرینه ترکیه و یونان مربوط می گردد که بنا به سعی دو طرف و توصیه های ایالات متحده آمریکا به این دو کشورعضو پیمان ناتو مناسبات سیاسی این دو کشور طی چند سال اخیر تا حدی به سوی بهبودی پیش رفته است ولی بحران " قبرس" و مسائل داخلی این کشور کوچک که از دهه هفتاد میلادی عملا به دو کشور تبدیل شده بود کماکان مورد اختلاف این دو کشور می باشد. یکی دیگر از مسائلی که از جانب اتحادیه اروپا مصرانه بر آن انگشت گذاشته می شود در اصل به قوانین و مسائل داخلی ترکیه مربوط می گردد. در جهت اصلاحاتی در این زمینه و بهبودی شرایط حقوقی و بویژه تغییرات در برخی قوانین که منبعث از اعتقادات اسلامی جامعه است همانند حقوق زنان و کودک و زندانیان و اقلیت های ملی و مذهبی و.... بکرات از ترکیه خواسته شده است تا در جهت تغییر آن و نزدیکی و انطباق آن به حد نرمهای موجود اروپایی اقدامات عملی بنماید. نقش ویژه ارتش و نظامیان در ترکیه که به طور سنتی و تاریخی به عنوان پارامتری تاثیر گذار قلمداد می شود از نگاه دیگر ناظران اروپایی پنهان نمانده است. مسئله حق و حقوق اقلیت ملی کرد همانند داشتن مدارس و آموزش به زبان کردی نیز دائم مورد توجه اتحادیه اروپا بوده است.
یکی دیگر از موانعی که سد راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا است در واقع موضوع مسلمان بودن مردم ترکیه می باشد و در این راستا برخی از خاطره های تلخ تاریخی همانند جنگ ها و کشت و کشتار های تاریخی دوران جنگهای صلیبی نیز کماکان بر دودلی وشبهه بسیاری ازاروپائیان دامن می زند این نوع حساسیت در بین برخی از کشورهایی که مذهب رسمی آنان ارتدکس و یا مسیحیت کاتولیکی است همانند یونان و فرانسه بمراتب شدیدتر می باشد. برخی از احزاب راست سنتی چون دموکرات مسیحی های آلمان و اتریش و دانمارک نیز علنا مخالف پیوستن ترکیه می باشند. آنان مسئله قتل عام ارمنی ها در گذشته را مطرح نموده و خواهان محکومیت ترکیه می باشند. به طور کلی کثرت جمعیت ترکیه و مسلمان بودن این کشور که حتی از جانب پاپ جدید نیز مطرح می شود تا مدتهای زیادی به عنوان معضل اصلی و اساسی سد راه خواهد بود.
در جریان اجلاسیه اخیراتحادیه اروپا در هفته گذشته بر سر تعیین وقت برای رسمیت و آغاز مذاکره برای عضویت ترکیه نمایندگان سیاسی دو کشور قبرس و اتریش نقش های بازدارنده بسیاری را بازی نمودند که سر انجام بعد از دو شبانه روز مذاکرات طولانی حکومت انگلیس و دیگر طرفداران الحاق ترکیه در این بازی سیاسی به پیروزی رسیدند و با در نظر گرفتن شرط و شروط های کمافی السابق به تصویب زمان شروع مذاکره با ترکیه رای موافق صادر نمودند. رجب تایب اردوغان نخست وزیر ترکیه موفق شد تا این نقش تاریخی و مهم را برای کشورش با موفقیت به انجام برساند. علیرغم تمامی مشکلات موجود بسیاری از ناظران سیاسی شروع رسمی مذاکره را گامی تاریخی می دانند.
برخی از روزنامه های ترکیه همانند حریت و ملیت مطالبی درمورد دلیل خصومت اتریشی ها با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را عنوان نمودند که چندان هم از واقعیت ها دور نمی باشد. روزنامه" ملیت" با اشاره به اشعال وین توسط عثمانی ها در 1529 عقب نشینی سیاستمداران محافظه کار اتریش را به شکست دوم در مقابل ترکها تشبیه می نماید. و روزنامه حریت نیز " بی تصمیمی و تزلزل اتحادیه اروپا و کش و قوس دادن موضوع عضویت ترکیه را ناشی از دوگانگی سیاست اروپا خطاب نموده و اشاره می نماید که .....اکنون دو نوع طرز اندیشه در اروپا حیات دارد الف: گرایشی که بر نژاد پرستی و دین سالاری استوار می باشد و ترکیه مسلمان را دفع می نماید و ب: گرایشی دیگر که بر اصل دموکراسی و پلورالیسم پای بند است و گسترش اتحادیه را می خواهد.
در کشور اتریش روزنامه راست و محافظه کار " دی پرس " طی مقاله ای با نام میخائیل فلیش هاکر ... ایستادگی نماینده اتریش به سرکردگی وولف گانک شوسل در مقابل عضویت ترکیه را موفقیت آمیز قلمداد نموده و از او به عنوان تنها مرد میدان اروپا یاد می نماید و اما درست در نقطه مقابل این پز سیاسی راستگرایانه!! یک روزنامه چپ بنام " دیر استاندارد" نه تنها برای اقدامات هیئت اتریشی در اجلاسیه اروپا کف نمی زند بلکه ادامه چنین سیاستی را نیز برای اتریش که بعد از انگلستان اتحادیه اروپا را رهبری خواهد کرد " نا معقول و نا سنجیده" ارزیابی می نماید.
بدیهی است که پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تحت خوشبینانه ترین پیشگویی ها حداقل ده سال دیگر طول می کشد و با توجه به موانع پیچیده ای که ترکیه در مقابل دارد حوادث و تحولات عدیده ای را سبب خواهد گردید. بنا به اظهارات " رئیس کمیسیون گسترش اروپا" یعنی آقای " اولی ره ن" که در مصاحبه با دو روزنامه نروژی و یک روزنامه سوئدی بنام " داگنس نی حتر" ذر 24 سپتامبر امسال چاپ گردید... ایشان برخی از احزاب سیاسی اروپایی را متهم می نماید که به جای دیدن نقاط قوت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا بر عکس با تراشیدن بهانه هایی بر افکار منفی تاریخی توده های مردم اروپایی انگشت گذاشته و با مخالف قرار دادن خود با موضوع الحاق ترکیه به اروپا از این طریق برای احزاب ناموفق خود رای جمع می نمایند. اولی ره ن متدهای اپورتونیستی این گونه احزاب را با قاطعیت محکوم می نماید.
واقعیت این است که به دلیل کشمکش ها و در گیریهای طولانی جهان اسلام با اروپای مسیحی که در آن نزدیک به ده قرن ترکان عثمانی پرچم دار اسلام بوده اند افکار عمومی اروپایی تا حد زیادی برعلیه ترکها می باشد. اصلاحات کمال آتاتورک و انتخاب نوع نظام حکومتی شبه غربی و هم پیمانی ترکیه با ناتو و برخی از کشورهای غربی نیز تاثیرات چندانی را در زدودن خاطره های تاریخی قدیم ایجاد ننموده است و می شود گفت که تابه امروز شرایط عملی آنچنانی نیز پیش نیامده است تا حضور و نقش کشوری همانند ترکیه در زندگانی روزمره اروپائیان مطرح شده باشد.
بدنبال پایان یافتن جنگ سرد و بلوکه شدن قطب بندی های سیاسی جهان به نفع هم پیمانان آمریکا و بویژه بدنبال حذف بلوک شرق مناسبات نوینی در حال شکل گیری می باشد که جا دارد اشاره گردد. رشد اقتصاد چین و تا حدی هند و نزدیکی سیاست های خارجی روسیه و چین ( این دو کشور اخیرا قرارداد نظامی دفاع مشترک را امضا نموده و مانور نظامی مشترکی را نیز آزمایش نموده اند.) و شکل گیری اتحادیه اقتصادی بنام شانگهای کوپورایشن ارگانیزاسیون (اس-س-او) در بین این دو کشور از یکطرف و از طرف دیگر همکاری های وسیع اقتصادی این اتحادیه با کشورهایی نظیر هند و پاکستان و ایران و ازبکستنان و تاجیکستان که بنا به بر آورد تحلیل گران سیاسی بیش از نیمی از جمعیت جهان را در بر می گیرد هم امریکا و ژاپن و هم اتحادیه اروپا را به این امر واقف می سازد تا به نحوی سلطه دیرینه خود بر بازارهای جهان و نقاط پر اهمیت اقتصادی و سوق الجیشی را حفظ بنمایند. روی کار آمدن حکومتی دوستدار غرب در گرجستان به رهبری ساکیاشویلی و تحقق قرارداد نقتی باکو-جیهان که نفت دریای خزر را از طریق ترکیه به دریای آزاد می رساند سیاست های استراتژیک قدرت های غربی را ظاهر می سازد. بنا به مسائل فوق کشور ترکیه که چون پلی استراتژیک در بین دو قاره قرار گرفته است برای آمریکا و متحدانش از اهمیت ویژه برخوردار خواهد بود.
پارامتر دیگری که بر حضور و نقش ترکیه در "اتحادیه اروپا" قوت می بخشد مسئله مقابله با " اسلام بنیادگرا" است. کافیست به تغییر و تحولاتی که بدنبال 11 سپتامبر 2001 در جهان صورت پذیرفت نگریسته شود.
مقابله با تروریزم که به تعبیر امریکا و هم پیمانانش مظهر آن همانا بنیادگرایان اسلامی از جمله "سازمان القاعده" به رهبری بن لادن می باشد خود به تقویت موقعیت جریانات اسلامی لیبرالی که خواهان جهاد با قدرت های بزرگ نیست می انجامد. در این رابطه پیروزی " اق پارتی" در ترکیه به رهبری طائب اردوغان که به سبک احزاب دموکرات مسیحی غربی عمل می نماید پدیده ای است که از جانب قدرتهای اروپایی و امریکایی با خوش بینی استقبال می شود. بنا بر این علیرغم مخالفت کنونی بیش از 80 در صد توده های اروپایی با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا برخی از ناظران بر این باورند که سیاستمداران آگاهتر و مجربتر همانطور که تاکنون نیز نشان داده اند کماکان از پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دفاع خواهند نمود.
طبیعتا نزدیکی گام به گام ترکیه به اتحادیه اروپا تغییرات و تحولات زیادی را هم برای جامعه ترکیه و هم غیر مستقیم برای کشورهای همسایه بوجود خواهد آورد. نحوه پاسخگویی به حق و حقوق اقلیت های اتنیکی و فرهنگی و مذهبی در ترکیه به عنوان نزدیک ترین همسایه ایران را می توان با خوشبینی به فال نیک گرفت و منتظر تاثیرات بطئی آن در شکل گیری و نهادی شدن منش های دموکراتیک در دیگر کشورهای اسلامی هم بود.
(لازم به گفتن است که بر اساس متدهای لیبرال-دموکراتیک اتحادیه اروپا در پاسخگویی به مسئله اتنیکی و مسلکی بسیاری از گروههای پرقدرت رادیکال اروپایی که از جمله در ایرلند و مناطق باسک اسپانیایی سالیان طولانی جنبش اقلیت ها را رهبری نموده اند اکنون با کنار گذاشتن مشی مسلحانه و نظامی به متد راه حل سیاسی پیوسته اند. )
ت. آتابای
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home