جنبش سیاسی ترکمن ها گذشته، حال، آینده(قسمت پنجم)
===================================
توضیح یاغتی ترکمنصحرا: "جنبش سیاسی ترکمن ها، گذشته، حال، آینده" توسط اورمان نگارش یافته و برای اولین بار در شماره 7ـ2 نشریه تازه یول در تیر ماه 1369 منتشر شد. ما در اینجا عین مقاله را در چند بخش جهت اطلاع خوانندگان خود در وبلاگ یاغتی ترکمن صحرا درج می نماییم. با این امید که مورد توجه شان قرار
گیرد.
===================================
از آنچه شرحش رفت می توان نتایج زیر را گرفت. این نتایج برخاواضح و روشن است و نیاز به بحث آن چنانی ندارد، ولی بعضا بحث انگیز و نیاز به تبادل نظر و کار بیشتر دارد.
به هر حال جنبش ترکمن ها با مختصات امروزین و در شرایط کنونی خود با کوله باری از تجارب فکری وعملی گذشته و تجاربی که در جنبش دمکراتیک ایران و جنبش های بین المللی رخ می دهد، می تواند کارپایه فکری و عملی قابل اتکایی برای آینده پی ریزی کند.
کارپایه آینده
جنبش ترکمن ها برای پی ریزی آینده بیش از همه نیازمند آن است که با سیستم فکری ـ سیاسی گذشته خود یعنی ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم و انتر ناسیونالیسم پرولتری تعیین تکلیف نماید. این جنبش طی تمام دوره حیات خود بر اساس همین جهان بینی فعالیت کرده است(حال ممکن است در دوره هایی آشکارا آن را اعلام کرده باشد و در دوره هایی حتی نامی از آن نبرده باشد) این تعیین تکلیف جز با گسست کامل از آن ها نمی تواند به هویت نوینی دست بیابد. اصلاحات در آن سیستم برای حفظ آن ممکن است زمینه ساز برخی تحولات مثبت باشد، ولی مطمئنا در چنبره همان مشکلات گذشته خواهد ماند و ره به جایی نخواهد برد. جنبش ترکمن ها نیاز مبرم و حیاتی به دست یابی و تبیین هویت نوین خویش دارد و این امر مهم جز با رهایی از ایدئولوژی راهنمای گذشته یعنی م ـ ل و انترناسیونالیسم پرولتری (منشأ فکری سلطه گری و سلطه پذیری) میسر نیست.
روشن است که گسستن از آن ایدئولوژی به معنای نفی هر گونه قطب گرایی، مردود شناختن حزب و حکومت ایدئولوژیک، دیکتاتوری طبقاتی و حکومت تک حزبی، تشکل و تشکیلات متمرکز سانترالیستی به شمار می رود.
یکی از اصول و معیارهای وحدت و یکی بودن در گذشته، پذیرش و توافق در "آرمان خواهی عدالت اجتماعی" یعنی سوسیالیسم و کمونیسم بود. این اصل یکی از عوامل اصلی زمینه ساز برای رشد ذهنی گرایی و برخورد مذهبی به پدیده ها و مسایل مشخص بود. این اصل در جنبش آتی به عنوان یک اصل نبایستی جایی داشته باشد.
هر فرد مشخص می تواند با آرمان های نیک و انسانی در درون جنبش باشد. یکی با آرمان سوسیالیسم و کمونیسم، دیگری با آرمان بهشت برین، سومی با آرمان جامعه بی طبقه توحیدی و چهارمی با آرمان جامعه آرمان شهر و... همراه وهمدوش جنبش می توانند باشند و آن را یاری کنند و همیاری نمایند.
ولی جنبش بر اساس آرمان ها و ایده آل های خوب شناخته نمی شود، بلکه بر اساس اهداف سیاسی و اجتماعی مشخص هویت خود را باز خواهد یافت. به عبارت دیگر این جنبش ، جنبشی غیر ایدئولوژیک و جنبشی غیر آرمانی با مفهوم گذشته خواهد بود. هویت آن با برنامه اش مشخص می گردد. و این برنامه ملهم از هیچ ایدئولوژی و متکی به هیچ جهان بینی نخواهد بود. برنامه، اهداف سیاسی و اجتماعی آتی را در جهات کلی تعیین می کند.
عناصر دیگری که هویت این جنبش را بیان می کند یکی اساس نامه و موازین سازمانی است، که بایستی نشأت گرفته از زندگی و مبتنی بر واقعیات باشد. و دیگری عمل و پراتیک مشخص سیاسی آن خواهد بود.
خود را رهبر خواندن و پیشاهنگ مردم قلمداد کردن مرضی است که در فرهنگ ما جا افتاده است. این عادت و فرهنگ باید دور ریخت شود. رابطه جنبش با مردم رابطه ای متقابل و باز خواهد بود. رابطه ای که در آن بهره گیری از شناخت ها، تجارب و باورهای مردم به طرق عملی و گسترده باید صورت گیرد. و متقابلا در سمت گیری سیاسی و اجتماعی مردم به آنها یاری رساند. جنبش ما داعیه دارو برای هر درد را ندارد و بر فراز مردم حرکت نمی کند. توده های مردم نیروی حرکتی و زندگی ساز و آفرینش گر تحولات هستند. جنبش نماینده هیچ قشر وطبقه خاص اجتماعی نبوده، بلکه از منافع کلیه اقشار و طبقات مردم ترکمن که در جهت ترقی و پیشرفت رفاه همگانی و تعالی فرهنگ و ارتقا شعور عمومی باشد، جانبداری می کند.
در درون این جنبش، آزادی اندیشه و نظر به طور وسیع بایستی تأمین گردد و برای تحقق آن مکانیزم های مشخص وعملی به کار گرفته شود. تحت هیچ شرایط و به هیج قیمتی آزادی اندیشه، آزادی قلم و بیان و، آزادی وجدانیات نیروهای این جنبش نباید زیر پا گذاشته شود. تک تک عناصر جنبش حق دارند نظرات خود را در سطح جامعه ابراز دارند و جنبش موظف است این افراد را در انتشار اندیشه هایشان حتی اگر در مغایرت با این ویا آن جهت برنامه ای باشد، یاری رساند.
این جنبش از افراد و شخصیت های مستقل اجتماعی وسیاسی تشکیل می گردد. وابستگی به جنبش به هیچ وجه به معنای نفی هویت و شخصیت مستقل آنان نباید باشد. استقلال رای ونظر هر فرد همیشه محفوظ باید بماند.
این جنبش هر نوع حکومت ایدئولوژیک از جمله حکومت اسلامی را فاقد مشروعیت دانسته و همچنین به هر نوع حکومت موروثی از جمله حکومت سلطنتی اعتباری قائل نیست. تنها قدرتی که متکی به اراده آزاد مردم و از طریق انتخابات دمکراتیک روی کار آید دارای مشروعیت است.
طرفداری از کثرت گرایی سیاسی، تعدد احزاب، آزادی قلم و بیان، آزادی اجتماعات، تشکیل فعالیت کلیه تشکل ها و انجمن های سیاسی، فرهنگی و صنفی، دفاع از بیانیه حقوق بشر، ممنوعیت هر گونه شکنجه جسمی و روحی و مجازات اعدام از جمله اصولی است که جنبش باید بدانها پای بند باشد.
این جنبش نسبت به روش قهر آمیز و خشن باید موضع روشنی داشته باشد. حل اختلافات یه شکل مسالمت آمیز، روشی انسانی و سازنده است. این روش در کاراکتر و مشی سیاسی جنبش بازتاب خود را بایستی نشان دهد.
پایان
به هر حال جنبش ترکمن ها با مختصات امروزین و در شرایط کنونی خود با کوله باری از تجارب فکری وعملی گذشته و تجاربی که در جنبش دمکراتیک ایران و جنبش های بین المللی رخ می دهد، می تواند کارپایه فکری و عملی قابل اتکایی برای آینده پی ریزی کند.
کارپایه آینده
جنبش ترکمن ها برای پی ریزی آینده بیش از همه نیازمند آن است که با سیستم فکری ـ سیاسی گذشته خود یعنی ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم و انتر ناسیونالیسم پرولتری تعیین تکلیف نماید. این جنبش طی تمام دوره حیات خود بر اساس همین جهان بینی فعالیت کرده است(حال ممکن است در دوره هایی آشکارا آن را اعلام کرده باشد و در دوره هایی حتی نامی از آن نبرده باشد) این تعیین تکلیف جز با گسست کامل از آن ها نمی تواند به هویت نوینی دست بیابد. اصلاحات در آن سیستم برای حفظ آن ممکن است زمینه ساز برخی تحولات مثبت باشد، ولی مطمئنا در چنبره همان مشکلات گذشته خواهد ماند و ره به جایی نخواهد برد. جنبش ترکمن ها نیاز مبرم و حیاتی به دست یابی و تبیین هویت نوین خویش دارد و این امر مهم جز با رهایی از ایدئولوژی راهنمای گذشته یعنی م ـ ل و انترناسیونالیسم پرولتری (منشأ فکری سلطه گری و سلطه پذیری) میسر نیست.
روشن است که گسستن از آن ایدئولوژی به معنای نفی هر گونه قطب گرایی، مردود شناختن حزب و حکومت ایدئولوژیک، دیکتاتوری طبقاتی و حکومت تک حزبی، تشکل و تشکیلات متمرکز سانترالیستی به شمار می رود.
یکی از اصول و معیارهای وحدت و یکی بودن در گذشته، پذیرش و توافق در "آرمان خواهی عدالت اجتماعی" یعنی سوسیالیسم و کمونیسم بود. این اصل یکی از عوامل اصلی زمینه ساز برای رشد ذهنی گرایی و برخورد مذهبی به پدیده ها و مسایل مشخص بود. این اصل در جنبش آتی به عنوان یک اصل نبایستی جایی داشته باشد.
هر فرد مشخص می تواند با آرمان های نیک و انسانی در درون جنبش باشد. یکی با آرمان سوسیالیسم و کمونیسم، دیگری با آرمان بهشت برین، سومی با آرمان جامعه بی طبقه توحیدی و چهارمی با آرمان جامعه آرمان شهر و... همراه وهمدوش جنبش می توانند باشند و آن را یاری کنند و همیاری نمایند.
ولی جنبش بر اساس آرمان ها و ایده آل های خوب شناخته نمی شود، بلکه بر اساس اهداف سیاسی و اجتماعی مشخص هویت خود را باز خواهد یافت. به عبارت دیگر این جنبش ، جنبشی غیر ایدئولوژیک و جنبشی غیر آرمانی با مفهوم گذشته خواهد بود. هویت آن با برنامه اش مشخص می گردد. و این برنامه ملهم از هیچ ایدئولوژی و متکی به هیچ جهان بینی نخواهد بود. برنامه، اهداف سیاسی و اجتماعی آتی را در جهات کلی تعیین می کند.
عناصر دیگری که هویت این جنبش را بیان می کند یکی اساس نامه و موازین سازمانی است، که بایستی نشأت گرفته از زندگی و مبتنی بر واقعیات باشد. و دیگری عمل و پراتیک مشخص سیاسی آن خواهد بود.
خود را رهبر خواندن و پیشاهنگ مردم قلمداد کردن مرضی است که در فرهنگ ما جا افتاده است. این عادت و فرهنگ باید دور ریخت شود. رابطه جنبش با مردم رابطه ای متقابل و باز خواهد بود. رابطه ای که در آن بهره گیری از شناخت ها، تجارب و باورهای مردم به طرق عملی و گسترده باید صورت گیرد. و متقابلا در سمت گیری سیاسی و اجتماعی مردم به آنها یاری رساند. جنبش ما داعیه دارو برای هر درد را ندارد و بر فراز مردم حرکت نمی کند. توده های مردم نیروی حرکتی و زندگی ساز و آفرینش گر تحولات هستند. جنبش نماینده هیچ قشر وطبقه خاص اجتماعی نبوده، بلکه از منافع کلیه اقشار و طبقات مردم ترکمن که در جهت ترقی و پیشرفت رفاه همگانی و تعالی فرهنگ و ارتقا شعور عمومی باشد، جانبداری می کند.
در درون این جنبش، آزادی اندیشه و نظر به طور وسیع بایستی تأمین گردد و برای تحقق آن مکانیزم های مشخص وعملی به کار گرفته شود. تحت هیچ شرایط و به هیج قیمتی آزادی اندیشه، آزادی قلم و بیان و، آزادی وجدانیات نیروهای این جنبش نباید زیر پا گذاشته شود. تک تک عناصر جنبش حق دارند نظرات خود را در سطح جامعه ابراز دارند و جنبش موظف است این افراد را در انتشار اندیشه هایشان حتی اگر در مغایرت با این ویا آن جهت برنامه ای باشد، یاری رساند.
این جنبش از افراد و شخصیت های مستقل اجتماعی وسیاسی تشکیل می گردد. وابستگی به جنبش به هیچ وجه به معنای نفی هویت و شخصیت مستقل آنان نباید باشد. استقلال رای ونظر هر فرد همیشه محفوظ باید بماند.
این جنبش هر نوع حکومت ایدئولوژیک از جمله حکومت اسلامی را فاقد مشروعیت دانسته و همچنین به هر نوع حکومت موروثی از جمله حکومت سلطنتی اعتباری قائل نیست. تنها قدرتی که متکی به اراده آزاد مردم و از طریق انتخابات دمکراتیک روی کار آید دارای مشروعیت است.
طرفداری از کثرت گرایی سیاسی، تعدد احزاب، آزادی قلم و بیان، آزادی اجتماعات، تشکیل فعالیت کلیه تشکل ها و انجمن های سیاسی، فرهنگی و صنفی، دفاع از بیانیه حقوق بشر، ممنوعیت هر گونه شکنجه جسمی و روحی و مجازات اعدام از جمله اصولی است که جنبش باید بدانها پای بند باشد.
این جنبش نسبت به روش قهر آمیز و خشن باید موضع روشنی داشته باشد. حل اختلافات یه شکل مسالمت آمیز، روشی انسانی و سازنده است. این روش در کاراکتر و مشی سیاسی جنبش بازتاب خود را بایستی نشان دهد.
پایان
اورمان
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home