شنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۴

اعتقاد به آزادی و تلاش برای از بین بردن ظلم نیروی محرکه روشنفکران

تحولات سیاسی دوران فعلی این موضوع را به اثبات رسانیده است که علیرغم " گلوبالیسم" و جهانی شدن ارتباطات و تکنیک واطلاعات و دانش بشری هویت و استقلال فرماسیون های اجتماعی و ملی تا حد زیادی حفظ گردیده و آنطور که شاهد آن هستیم معیار های ارزشی فرهنگی و حقوقی و مدنی مربوط به جوامع مختلف انسانی تا حد زیادی استقلال و ویژه گی های خود را از دست نداده و در کلیتی بزرگ و جهانی استحاله نیافته است. هر چند در چند سال گذشته بدلیل تحولات سیاسی و بویژه بدلیل گسترش تروریزم و عملیات قهاری و با دخالت قدرت های بزرگ و در راس آن ایالات متحده امریکا و انگلیس برخی از مرزبندی های حقوقی و مدنی بین المللی تا حدی زیرسوال رفته است و طی آن برخی ازحکومت های موجود تا حد زیر پای گذاشتن مصلحت ها و منافع ملی و حقوقی بخشی از مردم خود عمل مینمایند و اما گسترش اعتراضات مردمی و بویژه عکس العمل های اقشار آگاه و متعهد این کشورها که شدیدا موضع گیری های جانبدارانه این حکومت ها را زیر ضرب گرفته است یکبار دیگر به جهانیان ثابت نموده است که پدیده دموکراسی و واقعیت آن تا چه حد تعمیق یافته است و آنقدر جدی است که نمی توان بدون در نظر گرفتن حق و حقوق طبیعی مردم یک کشور براحتی در رکاب قدرت های بزرگ قرار گرفت. افشاگری بدرفتاری های سربازان انگلیسی و امریکایی با زندانیان در عراق و افغانستان و زندان گوانتامالا دلیلی است روشن بر این ادعا! تهیه شدن فیلم "فارنهایت" و بویژه تفویض بزرگترین جایزه هنری- سینمایی بدین فیلم نیز بر واقعیت روشن و جدی دموکراسی و ارزش والای حرکت های انسانی دلالت می نماید
روشنفکران سیاسی متعهد در هر جای دنیا و در هر برهه تاریخی و در کدام موقعیت و مرتبه اجتماعی که قرار گرفته باشند برای منافع ملی مردم خود و آسایش بشریت گام برداشته و برای کسب آن نیز فداکاری های زایدالوصفی را نشان داده اند. نویسندگان و روزنامه نگاران و شاعران و دیگر روشنفکرانی که در مبارزه با نابرابری ها به زندان ها افتاده و یا حتی به مرگ محکوم شده اند از واقعیات تاریخ می باشند. لازم به گفتار است که در نقطه مقابل این طیف متعهد آرمانگرا! هستند بسیاری از روشنفکران و تکنوکراتها که انگیزه ای غیر از ارضای منافع شخصی و کسب موقعیت اجتماعی و سیاسی را برای خود نداشته و بجای مقابله و مخالفت با بی عدالتی های نظام های غیر دموکراتیک و مخالفت و اعتراض با عواقب استراتژی های بلند پروازانه و بعضا مخرب قدرت های بزرگ ! راه سازش و همکاری را انتخاب نموده و انرژی و استعداد خود را در مقابل ارضای منافع شخصی خود معامله می نمایند
حتی در بطن جوامعی که نسبتا تکامل یافته است و حق و حقوق اقشار و طبقات مختلف اجتماعی تا حد زیادی تضمین گردیده است نحوه زندگی و عملکرد این دو طیف اجتماعی - سیاسی تا حد زیادی متمایز می باشد. آن دسته از روشنفکران آرمانگرا که دائم در فکر بهتر نمودن شرایط زندگی عمومی می باشند در احزاب و تشکل های اجتماعی که انگیزه های نسبتا پایدار خیر خواهانه ای را برای جامعه خود دارند جذب می گردند و اما طیف دیگر بر اساس منافع و خواست های استراتژیک بزرگ سرمایه داران و قدرتمندان به خدمت گرفته می شوند
در اینحا تاکید می نمایم که بنا به قوانین جوامع دموکراتیک غربی که اصل و اساس آن را حرمت آزادی های فردی تشکیل می دهد هیچ کدام از این دو طیف روشنفکری در انتخاب آرمانهای شخصی و یا اجتماعی خود مورد نکوهش و یا ملامتی قرار نمی گیرند ولی از آنجایی که خیر خواهی و انساندوستی و ایثار! در تاریخ زندگی انسانها هماره جایگاه ویژه خود را داشته است روشنفکران متعهد و مردم گرایی که از خود مایه گذاشته و بر علیه نابرابری ها و کاستی ها ستیزیده است کماکان مورد توجهات قرار گرفته و به لحاظ مادی و معنوی نیز تشویق می گردند. اختصاص جایزه های " نوبل" در عرصه "صلح" و یا "ادبیات" به انسانهایی که به جای تمکین و تبعیت کور از حاکمان و قدرتمندان برای بشریت زیسته و در آن راه فداکاری هایی نموده اند دلیل روشنی است بر این ادعا
در همین هفته نیز یکی از بزرگترین جوایز ادبی معاصر به نویسنده ای تعلق گرفته است که با صراحت و قاطعیت و شجاعت بی نظیر بر قویترین قدرت های موجود یعنی آمریکا و انگلیس می تازد. او بوش و بلیر را محکوم نموده و حکومت های آنان را با تروریسم دولتی همسنگ میگیرد. او خواهان محاکمه هم "جرج بوش" است و هم " تونی بلیر" او قاطعانه تجاوز نظامی به خاک عراق را محکوم می نماید و به لحاظ حقوقی این لشکر کشی را مخالف مصوبات کنوانسیون های بین المللی می داند! این نویسنده انتقادگر که به دلیل اوضاع آشفته فعلی و شاید هم بدلیل مصلحت های قدرت های بزرگ به درستی نیز به جهانیان معرفی نگردیده باشد " هارولد پینتر" نام دارد. هارولد پیتر بدلیل تلاشهای ادبی خود که پیام های رادیکالی برای معرفی حق وعدالت خواهی دارد از سوی داوران بنیاد جایزه " نوبل" برنده جایزه ادبی امسال معرفی گردیده است. با در نظر گرفتن انتقادهای افراطی این نویسنده از قدرت های بزرگ به نظر می رسد که جایگاه و نقش روشنفکران متعهد و مردم دوست در عصر کنونی از جایگاه بهتری برخوردار گردیده باشد چرا که چند دهه پیش بود که " ژان پل سارتر" فرانسوی به خاطر اعتراض به نفی شدن دموکراسی و حقوق انسانها از جانب قدرتهای بزرگ از دریافت این جایزه پوزش طلبید این نویسنده شجاع که در مقابل قوی ترین قدرت فعلی جهان با تنی خسته و بیمار و نشسته بر صندلی چرحدار با مردم دنیا صحبت می کند بدرستی جایگاه " عدالت" را نشانه رفته است. او پیامی دارد شفاف و برای همه انسانهایی که در راه عدالت و رفع ظلم فعالیت می نمایند. او در نوشته های خود با اشاره به تجارب تاریخی دوره معاصر همانند بسیاری از منتقدان ادبی قرنهای گذشته معتقد است که همیشه حق از آن قوی تر بوده است
هر چند صراحت و رک گویی این نویسنده پرتلاش و عدالت خواه و حقوقدان مستقیما متوجه استیلاگری قدرت های بزرگ می باشد و شیوه و متد آنان را در بوجود آوردن نظم نوین جهانی مورد انتقاد قرار می دهد ولی هرگز نمیبایستی تردید نمود که ظلم ها و جنایاتی که برخی از حکومت های دیکتاتوری چون صدام و یا جمهوری اسلامی در ایران و عراق بر مردم خود روا داشته و دارند از نگاه ایشان دور مانده باشد!. خلاصه ای از فعالیت های سیاسی و کارهای نویسندگی آقای پیتر که اخیرا در جراید آمده است نطرات ایشان را در مقابل آنچه که "حق" است بخوبی نشان می دهد
قایلی

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home