دوشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۷

طنز از تایاق
06.07.2008

چرا هولش میدهید؟

سالهاست رسانه های گروهی چون رادیو آمریکا ، دوویچه وله ، بی بی سی، فردا .....حمله اسرائیل به ایران را در صدر خبرهایش دارند. نمیدانم آگاهانه یا نا آگاهانه بسیاری از سایتهای خبری ترکمنها نیز این خبر را نشخوار میکنند
چنین رفتاری را در ده سال پیش تجربه کردم ، داشتم در شهر کلن در جلوی کلیسای دم میگشتم، خانم و آقایی را دیدم با نشان دادن تصاویری از اعدامیها برای محکوم کردن جمهوری اسلامی امضاء جمع میکردند. همینکه دیدند موهای سیاه دارم ، پیشم آمدند و گفتند شما ایرانی هستید؟ گفتم : بله
گفتند ما از سازمان مجاهدین هستیم ، فردا حمله بزرگی داریم ! ارتش آزادی بخش تا تهران می آید و ملت را نجات میدهد. به خانه آمدم و به ماتقلیچ دده گفتم : شما مطمئنی این آدمها مریض نیستند ؟ گفت : به نظر من هرچه زودتر به یک کلینیک روان درمانی باید مراجعه کنند
پسرم گوش کن ، اتحادیه اروپا و آمریکا دیوانه نیستند، خیلی هم آگاهانه عمل میکنند وبه دنبال منافع خود هستند. دلایل مختلفی را برایت می آورم ، اگر خبرهای دوویچه وله وصدای آمریکا و سایتهای مرتبط با آن را دنبال کنی ، از حمله قریب الوقوع اسرائیل خبر میدهند ولی با یک چاشنی!!!! ترکمنستان و آذربایجان را به سوی آتش هولش میدهند . حالا می پرسی اسرائیل می خواهد با ایران بجنگد ، چرا ترکمنستان و آذربایجان را هولش میدهند ؟کاملا رست است ، آنها به شیپورجنگ میدمند و بشارت دموکراسی میدهند ، ولی کسی هست از آنها بپرسد ، دموکراسی چه ربطی به جنگنده های میگ 29 دارد ؟ چه ربطی به پایگاههای نظامی دارد؟ آنها خوب میدانند که دموکراسی در بستر جنگ نمی روید . ولی برای دموکراسی در ایران و ترکمنستان و آذربایجان جنگ را از ضروریات میدانند .حالا میفهمی پسرم ؟ دیروز روسیه قرار داد 25 ساله برای خرید نفت و گاز با ترکمنستان بست ، میدانی چه پیامی داد؟ گفت ترکمنستان نفت و گاز فراوان دارد باید ارتش قوی داشته باشد ، ما آنرا مجهز به میگهای جنگنده میکنیم !!! وقتیکه بردی محمدوف با میگ 29 در هوا میگشت ، روسیه شیرگاز ترکمنستان را به دست گرفته بود !!!البته ما میدانیم ترکمنستان نیز همچون ایران با فروش سرمایه نسلهای آینده اش گور خود را میکند. ولی نباید فراموش کرد ، جنگ راه جهنم را هموار میکند ... رقابت روسیه ، اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر منابع نفت و گاز است
تلاش میکنند صاحب منابع را ازبالای آبشار نفت و گاز هولش دهند تا به قعر نیستی درغلطد و خودشان مثل گربه دم سوراخ موش نشینند
ماتقلیچ دده تاکید میکرد ، آذربایجان و ترکمنستان نباید به روز حسن کچل بیافتند
گفتم چی ؟
این قصه را نقل قول کرد
اکبر چاقان با تراکتورش آمد پیش حسن کچل ، گفت بیا با هم بریم به صحرا ، همینکه چند فرسنگی از روستا دور نشده بودند، وسط راه پهن گاوی را دیدند ، اکبر چاقان گفت : حسن جان اگر از این گه گاو بخوری تراکتورم را میدهم به شما، حسن کچل وسوسه شد و گفت: موافقم ، رفت کمی لیسید !!!! تراکتور را گرفت و به راهشان ادامه دادند . برگشتنی باز همان پهن گاو را دیدند ، ایندفعه حسن کچل گفت : چاقان عزیز اگر از این گه بخوری ، تراکتور خودت را میدم به شما . اکبر چاقان فرصت را غنیمت شمرد و رفت کمی از گه گاو را خورد !!!تراکتور را گرفت و به راهش ادامه داد . نرسیده به روستا ، حسن کچل به فکر فرو رفت ، پرسید : چاقان جان ، نفهمیدم چطور شد که موقع رفتن ،تراکتور مال شما بود و برگشتنی هم از آن شماست؟ در این میان گهی که من خوردم چی شد

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home