پنجشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۶

تشکل جمعی، پیرامون مسائل مدنی و حقوقی، اما چگونه و با شرکت چه کسانی؟

پیرامون راه اندازی تشکلی که قادر باشد وسیع ترین طیف های فعال سیاسی و یا فرهنگی ترکمن را در بر گیرد، صحبت ها و مشاورت های کافی انجام گرفته است و آنهایی که نظراتی در این مورد داشتند، چه از طریق اطاق های پالتاکی موجود و چه از طریق سایت های انترنتی، به دیگران تشریح نموده اند و به نظر می آید که کسی حرف تازه ای در این مورد ندارد. بنا بر این صحبت خودم را از دایره بحث و فحص های نظری، به عرصه اجرائیات برده و پیشنهاد خودم را در این رابطه به اطلاع می رسانم
به نظر من در رابطه با فرم گیری هر نوع تشکل، دو عرصه پایه ای و زیر بنایی، یعنی الف هدف و ب- وسیله، بطور اکید نقش تعیین کننده دارد. قطعا بدون تشریح درست هدف و وسیله، پایه ریزی هر نوع تشکل، با مشکلات جدی روبرو خواهد گردید. هم هدف ِ اتوپیایی و ناسنجیده، وسیله های بکار گرفته شده را می سوزاند، هم محاسبه غلط و انتخاب وسیله نادرست، هدف و مقصد مناسب و ایده آل رابه بن بست می کشاند
هدف از ایجاد یک تشکل گسترده چیست؟
آنطور که بیان گردید، ضرورت ایجاد یک تشکل وسیع تر، با محتوای برنامه ای دموکراتیک، که بتواند طیف های وسیعتر فعالین ترکمن را حول و حوش خواسته های ملی، فرهنگی و مدنی وحقوق بشری امروزین گرد هم آورد، بارها مورد تاکید قرار گرفته است. بسیاری از فعالین ترکمن بر این نظر می باشند که: مجموعه محفل ها و تشکل های موجود، به دلایلی گوناگون در پیشبرد این خواسته ها ناموفق بوده و نتوانسته اند تا به تشکلی ملی و فراگیر که جوابگوی نیازهای واقعی ملت ترکمن در ایران باشد، فرارویند. از طرفی، ضرورت ایجاد تشکلی دموکراتیک و هماهنگ کننده که عمومی ترین نیازهای عدالت طلبانه و آزادی خواهانه ملی ما ترکمنان را، به دور از کشیده شدن بر هر نوع گرایشات افراطی در سیاست، نمایندگی و مدافعه نماید، مداوما مورد طلب بوده است. چنین تشکلی با اتکا بر قوانین و مصوبات نهادهای رسمی گلوبالی چون سازمان یونسکو، از حقوق ترکمنان که بطور پیوسته از جانب قدرت های حاکم در ایران زیر پا گذاشته می شود، دفاع خواهد نمود

بنا به سنت های مبارزاتی، تدوام تشکل هایی که حول عمومی ترین و وسیع ترین خواسته های ملی سازماندهی میگردد، بر پتانسیل بالای تشکیل دهندگان آن در ارائه همیاری های متقابل و متعهدانه، متکی خواهد بود

ایدئولوژی ِ خاصی نیروی محرکه این تشکل نخواهد بود و مضمون ساختاری چنین تشکلی، بی شباهت به جبهه های نجات ملی و آزادی طلب که برای رسیدن به هدفی مرحله ای، پلاتفرم مشترک و عمومی را برای همکاری بر می گزینند، نمی تواند باشد. اتحاد ِ داوطلبانه طیف های فکری گوناگون، جنبه برجسته آن خواهد بود

این تشکل در جستجوی مطالعه راهها و امکاناتی قانونی در دفاع از حقوق دموکراتیک ملت ترکمن در ایران خواهد بود و با توسل بر قوانین و مصوبات نظام اسلامی حاکم، که در اصل های 15 و 19 قانون اساسی خود، حقوق مشروع اقلیت های قومی و اتنیکی را پیش بینی نموده است، راه های مسالمت آمیزتری را نیز، برای رفع تبعیضات موجود مورد مطالعه قرار خواهد داد
هماهنگ نمودن مبارزات عادلانه و دمکراتیک ملت ترکمن در ایران با دیگر جریانات دمکراتیک و عدالتگرای ایرانی در راستای برقراری نظامی سکولار- دموکراتیک با ساختار فدرالیستی در ایران، از وظایف این تشکل خواهد بود

وسیله ها چه هستند؟
متدهایی که با کم ترین مانع به فرارویی هدف مورد نظر مساعدت نماید، روشی است معتدل و واقع بینانه. انتخاب یک برنامه سیاسی اتحاد بخش که متناسب با پتانسیل واقعی و نیازهای جاری ترکمنها در ایران باشد، به جای خود وسیله ای است حیاتی. یک ساختار سازمانی که بتواند انسان های متنوع اندیش را پیرامون عمومی ترین و امروزی ترین خواسته ها دور هم گرد آورد و در مسیری توان بخش کانالیزه نماید، خود وسیله ای است ضروری و دمکراتیک
افراد و گروهبندی هایی که به درستی و با محاسبه و شناخت دقیق تر از "هدف" در ائتلاف و همکاری قرار می گیرند، دستیابی به ابزار و وسیله مناسب را تسهیل خواهند نمود

تجارب تاریخی و عوامل بازدارنده
می توان گفت که اتکا بر تجربه و شناخت دقیق از پارامترهای موجود که به نوعی در شکل گیری فعالیت ها دخیل میباشند، نقش تعیین کننده دارد. ملت ترکمن در برهه های حساس تاریخی پتانسیل بالایی را در اتحاد و همبستگی نشان داده است و با تکیه بر این اتحاد توانسته است تا مطالبات ملی خود را در عرصه بالاتری مطرح نماید. هم در دوره عثمان آخون و هم در جریان انقلاب بهمن 57، جنبش ملی– دموکراتیک ترکمنها، به عنوان یک نیروی تاثیرگذار در صحنه سیاسی ایران حضور داشته است، هیچ حریان سیاسی دیگری نمی تواند ادعا نماید که برای بوجود آوردن مناسباتی که بطور عمده جوابگوی مسائل ما ترکمنان در کشور کثیرالمله ایران بوده است، راه حل ها و یا فرمولی جامع ارائه داده است. خود پیشروان ترکمن، در هر دوره ای با شناخت از مطالبات ملی و فرهنگی ترکمن ها و هماهنگ با حرکت های عمومی و عدالتخوانه در ایران، به برنامه ریزی آن پرداخته اند. حرکت هایی که علیرغم موفقیت های مرحله ای، توام با اشتباهات و شکست هایی نیز بوده است
اگر طرح ریزی یک فعالیت گسترده و همه جانبه با اشکالاتی مواجه بوده است، به جای خود دلایل مشخص تری را دارد. این بن بست ها، در درجه نخست به جای اینکه تحت تاثیر فعل و انفعالات بیرونی بوده باشد، عمدتا متاثر از عملکرد اشتباه آمیز عوامل داخلی بوده است. بنا بر این تشخیص مخالفان و بازدارندگان یک حرکت، به دانش و هوشیاری بیشتر نیاز دارد. بر اساس تجارب گرانبار گذشته، یک حرکت موقعی درجا می زند و به انسداد رانده می شود که مجریان آن شناخت و یا محاسبه درستی از نیروهای بازدارنده آن نداشته باشند
در کشور ایران بدلیل عدم رشد فرهنگ دمکراتیک، برپایی تشکل های ملی گرایانه که حقوق مردم مناطق ملی را مورد نظر دارند، دائما مورد شانتاژقرار داشته است. به خاطر نشت نامرئی ترویجات شوونیستی، حتا برخی از فرزندان مناطق ملی نیز، به طور کامل تر، به خود باوری ملی نرسیده است. آنها هر حرکتی را که مستقلانه تر از جریانات سراسری ایرانی سازماندهی می گرددد، بدون اینکه متوجه باشند، به فال بد گرفته و به شکلی به مخالفت با آن میپردازند. وجود چنین روحیاتی مطلقا به نفع جنبش ملی و دموکراتیک ترکمنان نمی باشد

دسته دیگر ازبازدارندگان را عده ای ازعناصر خود محور تشکیل می دهد. این عده که اساسا درکی انحصارگرایانه را در دفاع از حقوق ملی ترکمنها دارند، به دلیل پای بند نبودن به معیارهای دموکراتیک، نه تنها سد راه شکل گیری تشکلی گسترده گردیده اند بلکه با محفل گرایی و تهمت زدن به دیگران سبب ساز پراکنده گی ها و بدبینی هایی نیز گشته اند
جدای از موردهای فوق، عوامل دیگری که بشکلی مانع شکل گیری است، کم نمی باشند. بررسی و شناخت دقیق تر این عوارض به عهده دیگر کسانی است که به مشارکت جمعی تر و دمکراتیک اعتقاد دارند

در پایان این نوشته، یکبار دیگر تاکید می نمایم که سرزمین واحد و تاریخی ترکمنهای ایران یعنی ترکمنصحرا (ترکمنستان جنوبی هم گفته می شود) از جانب حکومت های سرکوبگر انکار می گردد. اگر خاندان پهلوی تلاش مینمود که با عنوان کردن "گرگان و دشت" این حق را زیر پای بگذارد، حکومت اسلامی موجود، با ساختن استانی بنام گلستان، و تابع کردن مراوه تپه و بندر ترکمن به شهرهای فارس نشین، به شقه کردن این دیار پرداخته است. حکومت اسلامی با تعویض روزمره اسامی شهرها و روستاها و حتی خیابان های ترکمنصحرا، نیات شوم خود را بارها نشان داده است. بسیاری از زمین های شهری را برخی از ثروتمندان استان های مجاور که به برکت این نظام به ثروت بادآورده دست یافته اند، خریده اند. اگر بهترین و مرغوب ترین زمین های زراعی ترکمنها را زابلی های حامی حکومت صاحب میشوند، مراکز حساس شهری را هم سرمایه داران نو کیسه مازندرانی و شاهرودی و.... تصاحب می نمایند
دریای خزر که در طول سالیان متمادی مفری برای گذران زندگی مناطق دریانشین ترکمنصحرا بوده است، اکنون به قتل گاه جوانان معصوم ترکمن، که به خاطر نداشتن آهی در بساط دل به دریا می زنند، گردیده است. چه کسی از رنج و زخم دل هزاران جوان بیکار ترکمن که هر دم بسوی اعتیاد و نیستی رانده می شود، حرفی بزبان می آورد؟. یا.... آنهمه دوشیزه گان و خانم های جوان و پاکدامن ترکمن که در اصالت و حفظ شرافت و ناموس، مثال زدنی بودند، چگونه امروزه به دامان سیاه فحشا رانده می شوند؟ آیا کسی آمار دقیقی از این نگون بختان دارد؟
حاکمان شیعه مذهب به این هم قناعت نکرده و با برنامه ریزیهای بلند مدت، سعی می نمایند تا تدریجا شیعه گری را در مناطق سنی نشین رواج بدهند. نامگذاری مدارس و خیابانها و بسیاری از موسسات، به نام امامان شیعه هدفی غیر از آسیمیله کردن را ندارد
محتوای کتاب های درسی مدارس، از کودکستان تا مدارس عالی، پر از تحریفات تاریخ به نفع شیعه گری است. فقهای شیعه سعی می نمایند تا با ابزار های قدرت، چون اداره آموزش و پرورش و رادیو و تلویزیون، مذهب شیعه را "مذهب حق و عدالت" جا بیاندازند. هدف از این برنامه ها، ایجاد روحیه تسلیم و خود باختگی در مناطق سنی نشین می باشد
ترفندهای حکومت در ترویج مذهب شیعه باعث آن گردیده است تا برخی از طلاب اهل سنت منطقه دست به دامن طالبان و وهابیون گردند. اکنون این دو جریان فناتیک و ضد علمی در به جهالت کشاندن مردم منطقه به رقابت با هم پرداخته اند و هر کدام، با رسوخ دادن خرافات، امورات زندگی عادی مردم منطقه را به ظلمت و رکود کشانیده اند
معلمان و فرهنگیان و نیروهای داوطلب کار در ادارات را بعد از تفتیش های فرسایش دهنده و شستشوی مغزی به کار بر می گمارند. این روش غیر انسانی باعث آن گردیده است که شخصیت و خودباوری در بین این قشر روشنفکر و آگاه اجتماعی، بشدت خدشه دار گردد. و.......و....و
خلاصه کلام: فلاکت و بدبختی ها را قلم از گفتن عاجز است . اگر مشاهده این شرایط اسفناک، انگیزه ای برای یافتن راه حل های اتحادبخش نباشد؟ پس چه باید کرد؟

ت. آتابای اسفند ماه 1386 yaghtyturkmensahra@yahoo.com

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home