درس ها و خاطراتی از اتحاد عمومی ترکمنها در سال 58 شمسی
پیش گفتار: گرایش به اتحاد وسیعتر، یافتن راه حل هایی برای بوجود آوردن فعالیت های همه جانبه و مشترک و با شرکت قریب به اتفاق گروهها و محافل روشنفکری ترکمن که هر کدام با درک و روش ویژه خود، دفاع از حقوق و منافع ملی ترکمنهای ایران را به شکلی بازتاب می نمایند، سال های زیادی است که به طور پراکنده ویا بعضا منسجم تر، در خارج از کشور، مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. این تلاش ها به دلیل اشکالاتی قابل پیش بینی که خود ریشه در پراکنده گی ها و جدایی ها دارد، هرگز به شکل سندی قابل پرداخت و قابل اتصال ثبت نگردیده است و به نظر می رسد که هر بار با همان مضمون و محتوا و اما در شکل و کارکتری دیگرتکرار میگردد
قابل یادآوری است که اتحاد طلبی و بوجود آوردن همبستگی های بیشتر نه تنها به جمع روشنفکران ترکمن مربوط می گردد بلکه چنین هدفی توسط بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی ایرانی ائم از چپ نو و جمهوری خواه و یا سلطنت طلبان سنتی و غیره دنبال می گردد. خاصیتی که مشتاقان این امر را از همدیگر منفک می نماید، تنها روش ها و اشکال و اسلوب بکار گرفته آنان و مضامین و مقاصد سیاسی - اجتماعی اعلام شده آنان می باشد. با در نظر داشتن این مسئله، اگر کسی تمایلات طبیعی اتحادگرایان ترکمن را زیر سوال ببرد، نمی تواند درک درستی از معادلات سیاسی موجود داشته باشد. اما همانطور که مذکور افتاد، علیرغم تمامی تلاش ها، هنوز هم که هنوز است بسیاری از این گروه ها بر اندر خم یک کوچه گرفتار آمده اند و به مقاصد مورد نظر خود دست یابی ننموده اند. علت چیست؟
در رابطه با عدم موفقیت در دستیابی به اتحاد وسیع تر علت های بسیاری وجود دارد ولی تنها چند مورد از آنان پایه ای تر و تعیین کننده می باشد. برای روشن شدن صورت قضیه، ابتدا باید مشخص نمود که: اتحاد گرایان از فعالین سیاسی و فرهنگی ترکمن در خارج خواستار کدام وحدت می باشند؟ آیا این جمع خواستار بوجود آوردن یک سازمان سیاسی – حزبی است؟ آیا بوجود آوردن یک جبهه متحد ملی از مجموعه نیروهای سیاسی و فرهنگی را مد نظر دارد؟ و یا هدفی فرا ایده ئولوژیک را در نظر گرفته و با محور قرار دادن مسائل مدنی و حقوق بشر، صرفا بر اشتراک ماکسیمم آدمها در جهت تاثیر گذاری های بیشتر تکیه دارند؟
اگر تجارب بکار گرفته شده و آزموده شده در چند سال اخیر را مورد نظر داشته باشیم، نمی توانیم با دور زدن و یا گریز از این تجارب به نقد اوضاع بپردازیم و ایده آل های خودمان را فرموله بنمائیم
روشنفکران ترکمن که با ویژه گی های قومی و یا ملی خود به ایران بزرگ تعلق دارند، در کارزار مسائل سیاسی و اجتماعی ایران، تافته جدا بافته نمی باشند. این جمع در انتخاب خط مشی ها از همان قانونمندی پیروی خواهند نمود که برای دیگران نیز رواست. واژه هایی چون، وحدت و یا جدائی، تفاهم و یا تخاصم، عدالت دوستی و یا جاه طلبی را نمی توان بدون دانستن تاریخ و تجربه و التزامات روزمره در ایران مورد بررسی نقادانه قرار داد
بر اساس گفته فوق، با زیر بنا قرار دادن تجارب دوران انقلاب بهمن 57 که نسل کنونی گذرگاه مشترکی را در ارتباط با آن طی نموده اند، سعی می نمایم به بررسی برخی نکته های گرهی فعالیت های امروزین بپردازم.قطعا اتصال بر ریشه ها و بازنگری برخی تجارب تلخ و شیرین این دوران، می تواند در انتخاب متد های مناسب تر، نتیجه بخش باشد
قابل یادآوری است که اتحاد طلبی و بوجود آوردن همبستگی های بیشتر نه تنها به جمع روشنفکران ترکمن مربوط می گردد بلکه چنین هدفی توسط بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی ایرانی ائم از چپ نو و جمهوری خواه و یا سلطنت طلبان سنتی و غیره دنبال می گردد. خاصیتی که مشتاقان این امر را از همدیگر منفک می نماید، تنها روش ها و اشکال و اسلوب بکار گرفته آنان و مضامین و مقاصد سیاسی - اجتماعی اعلام شده آنان می باشد. با در نظر داشتن این مسئله، اگر کسی تمایلات طبیعی اتحادگرایان ترکمن را زیر سوال ببرد، نمی تواند درک درستی از معادلات سیاسی موجود داشته باشد. اما همانطور که مذکور افتاد، علیرغم تمامی تلاش ها، هنوز هم که هنوز است بسیاری از این گروه ها بر اندر خم یک کوچه گرفتار آمده اند و به مقاصد مورد نظر خود دست یابی ننموده اند. علت چیست؟
در رابطه با عدم موفقیت در دستیابی به اتحاد وسیع تر علت های بسیاری وجود دارد ولی تنها چند مورد از آنان پایه ای تر و تعیین کننده می باشد. برای روشن شدن صورت قضیه، ابتدا باید مشخص نمود که: اتحاد گرایان از فعالین سیاسی و فرهنگی ترکمن در خارج خواستار کدام وحدت می باشند؟ آیا این جمع خواستار بوجود آوردن یک سازمان سیاسی – حزبی است؟ آیا بوجود آوردن یک جبهه متحد ملی از مجموعه نیروهای سیاسی و فرهنگی را مد نظر دارد؟ و یا هدفی فرا ایده ئولوژیک را در نظر گرفته و با محور قرار دادن مسائل مدنی و حقوق بشر، صرفا بر اشتراک ماکسیمم آدمها در جهت تاثیر گذاری های بیشتر تکیه دارند؟
اگر تجارب بکار گرفته شده و آزموده شده در چند سال اخیر را مورد نظر داشته باشیم، نمی توانیم با دور زدن و یا گریز از این تجارب به نقد اوضاع بپردازیم و ایده آل های خودمان را فرموله بنمائیم
روشنفکران ترکمن که با ویژه گی های قومی و یا ملی خود به ایران بزرگ تعلق دارند، در کارزار مسائل سیاسی و اجتماعی ایران، تافته جدا بافته نمی باشند. این جمع در انتخاب خط مشی ها از همان قانونمندی پیروی خواهند نمود که برای دیگران نیز رواست. واژه هایی چون، وحدت و یا جدائی، تفاهم و یا تخاصم، عدالت دوستی و یا جاه طلبی را نمی توان بدون دانستن تاریخ و تجربه و التزامات روزمره در ایران مورد بررسی نقادانه قرار داد
بر اساس گفته فوق، با زیر بنا قرار دادن تجارب دوران انقلاب بهمن 57 که نسل کنونی گذرگاه مشترکی را در ارتباط با آن طی نموده اند، سعی می نمایم به بررسی برخی نکته های گرهی فعالیت های امروزین بپردازم.قطعا اتصال بر ریشه ها و بازنگری برخی تجارب تلخ و شیرین این دوران، می تواند در انتخاب متد های مناسب تر، نتیجه بخش باشد
مروری بر حوادث دوران بیداری ملی در ترکمنصحرا
در سال 57 و در دوره شدت گیری قیام مردم ایران بر علیه نظام دیکتاتوری شاه ، برخی از نیروهای جوان روشنفکری ترکمن که در راس آن دانشجویان و فرهنگیان قرار داشتند، توانستند با تشکیل دادن تشکلهای حق طلب و عدالت جوی خود، مورد توجه خلق ترکمن قرار گرفته و به آلترناتیو رهبری کننده تبدیل گردند. تشکیل یافتن کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن، ستاد مرکزی شوراهای ترکمنصحرا و سازماندهی یکی از بزرگترین اتحادیه دهقانی در منطقه، که حمایت وسیع مردم روستاهای ترکمنصحرا را با خود داشت، از برجسته ترین فعالیت های آن دوران می باشد
جنبش ملی و آزادی طلب ترکمن در آن دوره که در وحدت با سازمان های چپ ایرانی، خواستار برقراری نظامی دموکراتیک در ایران بود، به دلیل توازن در انتخاب شعارها، واقع گرایی در بسیاری عرصه ها و بویژه پیشبرد خواست های ملی- دموکراتیک ترکمنان، هماهنگ با دیگر عدالت طلبان ایرانی، توانست موقعیت مستحکمی را برای موقعیت جنبش ملی ترکمنها ایجاد بنماید. بدین خاطر نیز نه تنها مورد حمایت بسیاری از جریانات آزادی طلب ایرانی قرار می گیرد بلکه از تریبون های قوی ترین مجامع بین المللی چون بی .بی سی و سی. ان. ان و رادیوهای امریکا و آلمان و غیر نیز مورد حمایت قرار می گیرد
شرکت گسترده مردم ترکمن، اتحاد بی نظیر دانش آموزان و زنان و فرهنگیان و کارمندان و کارگران و دیگر اصناف ترکمن در این دوران، دستاوردی است که کمتر در تاریخ مبارزاتی ملیت های ایرانی اتفاق افتاده است
در دوران فعالیت یکساله روشنفکران ترکمن در این دوره که اتحاد بی نظیری را سبب گردیده بود، عملا حاکمیت مردمی بوجود آمده بود و ترکمنها از کرانه های دریای خزر تا انتهای منطقه جرگلان در ارتباط و همبستگی با یکدیگر، خواسته های ملی و فرهنگی حلق ترکمن را پاس می داشتند. هم در انتخابات شورای شهرگنبد و هم در جریان انتخاب نمایندگان ترکمنصحرا برای شرکت در مجلس خبرگان، ترکمنان به اکثریت دست یافته و اتحاد و کمیت گسترده خود را به نمایش گذاشته اند
شوراهای روستایی ترکمنصحرا با سازماندهی عالی خود که از طریق ستاد مرکزی شوراها نظارت می گردیدند، نشان دادند که اگر کار مردم به خود مردم واگذار گردد، هم خلاقیت آنها شکوفان می شود و هم بازدهی و کیفیت محصولات، بالا می رود
دستاوردی بدین عظمت و در شرایطی که استبداد مذهبی شیعه در ایران در حال تحکیم بود و قربانیان بیشماری را می گرفت، برای حرکت ملی و دموکراتیک ترکمنها نمی توانست بدون خرج باشد و متاسفانه بهای بزرگی نیز بدان پرداخت گردید. بسیاری از رزمندگان حق طلب ترکمن را در یورش های نظامی، پاسدارن حکومت اسلامی به خاک و خون کشیدند و بسیاری را نیز با دستگیری و یا ربودن نیست و نابود می نمایند. حکومت اسلامی که استقرار نظام ستمگر خود را صرفا در خاموشی و نابودی هر گونه مقاومتی از پائین می دید، با به خاک و خون کشیدن شهرها و محله های ترکمن نشین، و با لگدمال نمودن کلیه سنگرهای مقاومت مردمی ترکمن، دستگاه استبدادی و سرکوبگرانه خود را مستقر می نماید
فعالیت های یکساله نهادهای مردمی ترکمنصحرا، دارای دست آوردهای دموکراتیک و فراگیر بوده است. تشکیل شوراها و اتحادیه های دهقانی و ادراه زمین های باز پس گرفته شده از غاصبان حکومت سابق را می توان به عنوان یکی از بزرگترین حرکت های ملی فراگیر عنوان نمود. راه انداخته شدن کلاس های فرهنگی و هنری و آموزشی را نیز که از طریق کانون های فرهنگی و هنری حمایت می گردیدند، در چارچوب بیداری ملی ترکمنها می توان به احتساب آورد. در همین دوره بود که تلاش های عمومی و داوطلبانه، بسان یک انقلاب فرهنگی فراگیر در ترکمنصحرا به ثمر می نشیند. نسل جدید ترکمن با شناختن تاریخ و هویت ملی و فرهنگی خود پا به میدان می گذارد. در سطح ترکمنصحرا کلاس های زبان ترکمنی و دوتار و قیجاق، بدون کوچکترین پشتوانه مادی و صرفا با علاقه مندی مبتکران فرهنگی و هنری، تشکیل می گردد و در فاصله کوتاهی بسیاری از گروه های موسیقی و هنری خلاق ترکمنی زاده میشود. نامگذاری ترکمنی و بکارگیری زبان ترکمنی در ترکمنصحرا مرسوم می گردد
علیرغم دستاوردهایی کیفی در عرصه های گوناگون اجتماعی، در بعد سیاسی این حرکت با معایب جدی روبرو بوده است. نیروهای روشنفکری جوان ترکمن که متاثر از اندیشه چپ مارکسیستی بوده اند و حضور سازمان های سراسری چپ را در منطقه ملی تجربه ننموده بودند، مشتاق حضور و دخالت سازمان فدائی در منطقه می گردند.( سازمانی که در راه و عقیده آن بسیاری از روشنفکران مناطق ملی ایران نیز جان خود را باخته بوده اند
با استقرار این سازمان در منطقه، روشنفکران ترکمن که بدون کوچکترین اتکا بر امکانات مادی و انسانی این سازمان، جنبش گسترده ملی – دموکراتیک ترکمنصحرا را سازماندهی نموده بودند، با مشکلات جدی مواجه می گردند. از یکطرف به دلیل عضویت در این سازمان می بایستی خط سیاسی این سازمان را تبلیغ می نمودند، از طرفی دیگر نیز به دلیل متعلق بودن به یک منطقه ملی، ملزم بودند تا از خواست ها و آماج های ملی ترکمن ها دفاع بنمایند. آماج ها و خواسته هایی که در زاویه دید چریکهای اعزامی قرار نداشته است. "اگر برای فعالین ترکمن احیای زبان و فرهنگ و آثار تاریخی و ادبیات ملی و .. در اولویت قرار می گرفت، برای رهبری سازمان شوراهای دهقانی و اتحادیه های کارگری آن، در مرکز توجه قرار می گرفت. برای سازمان فدایی، ترکمنصحرای آن دوره، بسان یک انقلاب کوچک بلشویکی بود که می بایستی بمثابه یک مدل موفق کمونیستی، برای نقاط دیگر ایران تبلیغ گردد. در حالیکه در واقعیت امر، مردم عادی ترکمن علاقه چندانی به نمادهای کمونیستی نداشته اند
در اتخاذ تاکتیک هایی مناسب و برای رویارویی با فشارهای حکومت اسلامی نیز رهبری موجود سازمان فدایی از مشی دیگری که منافاتی جدی با مصلحت و خواست واقعی ترکمن ها داشت پیروی می نمود. اگر این برهه تاریخی برای خلق ترکمن، سالروز اصالت و خیزش ملی و احقاق حقوق و زمین های غصب شده خود بود، برای رهبری سازمان فدائی، معنایی غیر از نمایش هژمونی و ابراز هویت چریکی نبوده است
در 19 بهمن 58 ، درست در شرایطی که بسیاری از آگاهان ترکمنصحرا با مشاهده ترفند های حکومت اسلامی در تحمیل یک جنگ دیگر، التماسانه اتخاذ یک سیاست معقول و غیر ماجراجویانه را از این سازمان طلب می نمودند، برگزاری تظاهرات گسترده سالروز واقعه سیاهکل در گنبد، بهانه بدست پاسداران سرکوبگر می دهد و جنگی دیگر به ترکمنان تحمیل می گردد...... .بگذریم
ترکمنها با جمعیت یکی دو میلیونی خود، یکی از ملیت های تشکیل دهنده ایران می باشند. در تمامی تحولات سیاسی در ایران به شکلی برای تاثیرگذاری مشارکت نموده و خواسته های ملی – فرهنگی خود را به شکل صلح آمیز مطرح نموده اند. پیدایش سازمان های چپ و ادعای آنان در دفاع از حقوق خلقها، اگرچه به تضعیف گرایشات ملی گرایانه و مستقل منجر گردید ولی هرگز نتوانست نفی آنرا باعث گردد
سازمان ها و احزاب سنتی ایرانی نیز که هر کدام با پیش کشیدن مدلی برای ایران، خط سیاسی خاص خود را تبلیغ می نمایند، به خاطر نداشتن درک درست از واقعیت ایران، هیچوقت نتوانسته اند سیاستی جامع و فراگیر را تبلیغ نموده و به خواسته های واقعی این ملت ها پاسخ بدهند
تجربه سازمان فدائی در منطقه ، ناپختگی این سازمان در اتخاذ سیاستی معقول و مردمی در ترکمنصحرا، یکبار دیگر، گرایشاتی را که خواهان سازماندهی مستقلانه ِ جنبش ملی ترکمنها است، تا حد زیادی تقویت نموده است.
سازمان ها و احزاب سنتی ایرانی نیز که هر کدام با پیش کشیدن مدلی برای ایران، خط سیاسی خاص خود را تبلیغ می نمایند، به خاطر نداشتن درک درست از واقعیت ایران، هیچوقت نتوانسته اند سیاستی جامع و فراگیر را تبلیغ نموده و به خواسته های واقعی این ملت ها پاسخ بدهند
تجربه سازمان فدائی در منطقه ، ناپختگی این سازمان در اتخاذ سیاستی معقول و مردمی در ترکمنصحرا، یکبار دیگر، گرایشاتی را که خواهان سازماندهی مستقلانه ِ جنبش ملی ترکمنها است، تا حد زیادی تقویت نموده است.
ساسا سازماندهی فعالیت ها پیرامون "رفع ستم ملی" نه تنها ایراد پذیر نمی باشد، بلکه ضرورتی است که بدون پاسخ دهی بدان نمیتوان به خلق های محروم ایرانی نزدیک تر گردید. بنا به اصول و الزامات فرهنگ دموکراتیک، چنین حقی را نمی توان از هیچ کسی صلب نمود. اگر چنانچه سازمان های سراسری ایرانی نیز که مدعی می باشند، برای نهادینه شدن دموکراسی و عدالت اجتماعی در عرصه وسیع تری فعالیت مینمایند، اگر در برنامه سیاسی خود، رفع ستم ملی و فرهنگی و مدنی از مناطق ملی را گنجانیده باشند و در کارزار سیاسی بدان صادق و پای بند باشند، حقانیت آنان را نمی توان زیر سوال برد
آنچه که بر حقانیت و یا بطلان یک تشکل سیاسی رقم می زند، شعارهای تند و آتشین ِ ملی گرایانه ِ بکار گرفته شده در آن نمی باشد، بلکه اساسا میزان پای بندی آن جریانات به معیارهای دموکراتیک و رعایت حقوق مردم، اساسا در اولویت قرار می گیرد. دموکراسی را نمی توان بدلخواه خود تفسیر نمود و به طبع منافع خود محدود نمود.همه آدمها بدان نیاز دارند و بدون رعایت آن رفع ستم طبقاتی ومدنی و فرهنگی، ملی و انسانی ازجامعه انسانی غیر ممکن می باشد
آنچه که بر حقانیت و یا بطلان یک تشکل سیاسی رقم می زند، شعارهای تند و آتشین ِ ملی گرایانه ِ بکار گرفته شده در آن نمی باشد، بلکه اساسا میزان پای بندی آن جریانات به معیارهای دموکراتیک و رعایت حقوق مردم، اساسا در اولویت قرار می گیرد. دموکراسی را نمی توان بدلخواه خود تفسیر نمود و به طبع منافع خود محدود نمود.همه آدمها بدان نیاز دارند و بدون رعایت آن رفع ستم طبقاتی ومدنی و فرهنگی، ملی و انسانی ازجامعه انسانی غیر ممکن می باشد
در وضعیت کنونی، یکی از اصلی ترین فعالیت هایی که از روشنفکران ترکمن در مهاجرت می توان توقع داشت، همیاری آنان برای رساندن صدای دادخواهانه ملت ترکمن به تریبون های بین المللی می باشد. فریادها و ناله های ملتی که به درستی به بیرون انعکاس داده نشده باشد، با توجه به نرم های پذیرفته امروزی، به پایین بودن سطح رشد سیاسی آن ملت تعبیر می گردد
برای جوابگویی بدین حاجت نیز چاره ای غیر از اتحاد عمل و جستجوی متدهای همکاری دهنده و وسیعتر..... نیست
با عرض پوزش مطلب فوق اندکی اصلاح گردیده است
ت. آتابای 23 بهمن ماه 1386
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home