پنجشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۷

مقاله جان بولتون در والاستریت ژورنال
حمله به ایران، تنها راه است- ایران درحال خریدن وقت اضافه است
مترجم : فرامرز قاسمی

جان بولتون سیاستمدار بسیار تندرو و جنگ طلب آمریکایی همچون گذشته به سیاستهای اعمال شده از سوی دولت آمریکا درقبال ایران انتقاد داشته ومدعی است حمله به ایران تنها گزینه مناسب دربرابرکشورماست. آنچه درپی میآید، مقاله ای از جان بولتون است که هفته گذشته در «وال استریت ژورنال»، منتشرشده است. ذکر این نکته ضروری است که انتشار این مقاله به هیچ وجه، به معنای تأیید تمام یا بخشی ازآن ازسوی آفتاب نیست و تنها ازاین جهت که بیانگر دیدگاههای جناح تندرو و جنگ طلب آمریکا است، قابل توجه می باشد

آفتاب- سرویس بین الملل: آزمایش موشکهای قاره پیمای ایران درهفته گذشته به همراه ادبیات تند وخشن فرماندهان نظامی ایران نشان داد که خاورمیانه تاچه حد به نقطه بحرانی و بازگشت ناپذیر نزدیک است. تلاشهای تهران به منظور ترساندن ایالات متحده و اسرائیل از انجام عملیات نظامی علیه این کشور به همراه مذاکرات دیپلماتیک ایران با اتحادیه
" تلاشهای تهران به منظور ترساندن ایالات متحده و اسرائیل از انجام عملیات نظامی علیه این کشور به همراه مذاکرات دیپلماتیک ایران با اتحادیه اروپا دو روی یک سکه اند.... " اروپا دو روی یک سکه اند. حکومت تهران درحال خریدن وقت اضافهای است که برای ساخت بمب اتم بدان نیازدارد. این برنامهای است که حکومت ایران به طور مخفیانه در طول مدت 20 سال تعقیب کرده است. بین ایران وهدف درازمدت وی یک حایل قرار دارد: «تهاجم نظامی ازسوی آمریکا یا اسرائیل. ایران امروز توانایی تولید جنگ افزار هسته ای را ندارد حتی ممکن است این توانایی را تا چند سال آینده نیز نداشته باشد. گمانه زنیها بسیار گشاده دستانه است وهیچکس به جز روحانیون تهران به درستی نمیداند که آنها چه زمانی به سلاح هسته ای دست خواهند یافت که آنها نیز مطمئنا به کسی نخواهند گفت». با اینهمه، زمان، کلید این داستان نیست. یک نکته مهم آن است که رهبران ایران چه زمانی تصمیم به نظامی کردن فعالیتهای هستهای خود بگیرند بدون آنکه تظاهرات خارجی آن موجب توقف آن ازسوی جامعه جهانی شود. ما نمیدانیم که آیا ایران در این نطقه قراردارد یا آنکه چه قدر به این نقطه نزدیک است. تنها چیزی که مامیدانیم آن است که ایران هماکنون 5 سال است که با گروه EU-3 (بریتانیا، فرانسه و آلمان) مذاکره بیحاصل داشته و به سادگی هم اکنون 5 سال به ساخت بمب اتم نزدیکتر شده است.تصور کنید " تنها چیزی که ما میدانیم آن است که ایران هم اکنون 5 سال است که با گروه EU-3 (بریتانیا، فرانسه و آلمان) مذاکره بیحاصل داشته وبه سادگی هم اکنون 5 سال به ساخت بمب اتم نزدیکترشده است.... "
پس ازاین برای دولت «بوش» چه رخ خواهد: درشش ماه آینده این دولت بحرکت لنگان لنگان خودادامه داده وسیا-ست وقت کشی را تعقیب خواهد کرد. به این شش ماه بیافزایید شش ماه نخست رئیس جمهورآینده را که به منظور تعیین تیم امنیتی و سیاسی خود صرف خواهد کرد وهمه اینها بما میگوید که ایران یکسال دیگر نیززمان به دست خواهد آورد. به جرات میتوان گفت که ما در بازی ارائه مشوقهای مالی-اقتصادی به ایران بازنده بودهایم چرا که درحالی که ما مشغول ارائه این مشوق ها به ایرانیان بودیم، آنها در حال انجام تلاشهای علمی، پژوهشی خود بوده اند. تحریمهای کنونی شاید پنج سال پیش میتوانستند برایران اثر گذارباشند، اما هم اینک بیتردید تاثیری برفعالیتهای هسته ای ایران نخواهند داشت، چرا که این تحریمها تنها به اقتصاد ایران لطمه خواهد زد واقتصاد ایران طی سی سال گذشته به علت مدیریت غلط به اندازه کافی آسیب دیده است. تحریمهای بیشتر در این روزها حتی با وجود حمایتهای روسیه و چین بسیار دیرهنگام وبیارزش است. با وجودی که گزینه تغییر حکومت تهران، گزینه های مرجح است، اما احتمال بیرون راندن روحانیون ازحکومت درحال حاضر وجود ندارد. آیا ما درپنج سال گذشته کاری برای حمایت از ناراضیان سیاسی دورن ایران کردهایم؟ جوانان، محرومان اقتصادی " ما در بازی ارائه مشوقهای مالی-اقتصادی به ایران بازنده بودهایم چرا که در حالی که ما مشغول ارائه این مشوق ها به ایرانیان بودیم، آنها در حال انجام تلاشهای علمی، پژوهشی خود بودهاند.... "
نمونه هایی از این ناراضیان هستند. گزینه تغییر حکومت مانند یک کلید برق نیست که بتوان آنرا روشن یا خاموش کرد. این کار سختیها و مشکلات بسیاری دارد که عذری برای انجام ندادن آن پذیرفته نیست. ازهمین روست که اسرائیل در نقطه تصمیمگیری بحرانی قراردارد: استفاده از اهرم تهاجم نظامی به منظور ازبین بردن کنترل و تسلط ایران بر دانش بومی چرخه سوخت هسته ای. این عمل درصورت موفقیت که بسیار نیز پرخطر مینماید نخواهد توانست بحران هستهای ایران را برای همیشه حل نماید. چرا که آنها این پتانسیل را دارند که برای مدتی زمان خریده وفعالیتهای بحرانزای خودرا برای مدتی کناری نهند. ما به هرشکل ممکنه و هرطور که بتوانیم، باید حکومت تهران را تغییر دهیم ویا دراین مسیر حرکت کنیم چرا که گزینه مقابل این عمل، چیزی جز این نیست که با ایران هسته ای مواجه شویم؛ گزینه ای که بدترین حالت ممکنه است. با این همه، با وجود فوریت و حساسیت، این قضیه «باراک اوباما» و سران سه کشور اروپایی را نگران نکرده است. سناتور اوباما آشکار را در تاریخ 9 ژوئیه اظهار داشت که ایران را باید با تحریمهای تازهای مواجه ساخت. وی همچنین گفت که ما به «دیپلماسی مستقیم» نیاز داریم. ازهمین رو باید از «تحریک کردن» ایران پرهیز نماییم. ما باید از «مشوقهای قوی»استفاده نماییم تا «رفتار ایرانیها»
" گزینه تغییر حکومت مانند یک کلید برق نیست که بتوان آنرا روشن یا خاموش کرد. این کار سختیها و مشکلات بسیاری دارد که عذری برای انجام ندادن آن پذیرفته نیست. ... " را تغییر دهیم. ازدیگرسوی «خاویرسولانا» رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا همچنان درحال حاضر، مشغول صرف وقت همچون 5 سال گذشته به منظورگفتگوباایران است؛ گفتگوهایی که حتی سناتور اوباما نیزرسماً اعلام کرده که هیچ نتیجه ای دربرنداشته است.«جان مککین» درواکنش به آزمایش موشکی ایران بار دیگر بر نیاز به سیستم دفاع موشکی کارآمد تاکید کرد. وی معتقد است دربرابرکشورهایی چون ایران و کره شمالی، آمریکا به این سیستم نیازمند است. او البته بیتردید درست میگوید، به خصوص با توجه به این که انتخابات ماه نوامبر بسیارنزدیک بوده وبه مرحله ای بحرانی رسیده است و در نتیجه این میتواند پاسخی به دموکراتها باشد. اهمیت کنونی که سیستم دفاع موشکی برای ما یافته است، تنها یک جزء ازتبعات سیاستهای غلطی است که دربرابر ظرفیتهای هسته ای- نظامی ایران درگذشته اعمال شده است. درکوتاهترین زمان ممکنه، ما باید با مسئله بسیار مهمی مواجه شویم. ایالات متحده در صورتی که اسرائیل تصمیم به اقدام نظامی علیه ایران بگیرد چه خواهد کرد؟ زمانی بود که دولت بوش احتمال میرفت که از گزینه اقدام نظامی علیه ایران استفاده نماید، اما " منطق به ما حکم میکند که بکوشیم تا حد ممکن آن را با موفقیت به انجام رسانیم ویا حداقل درسرراه اسرائیل مانعی ایجاد ننماییم.... "
شواهد عمومی به ما میگویند که آن دوران هم اکنون گذشته است. اسرائیل آشکارا میبیند که طی 12 ماه آتی، روابط آمریکا- اسرائیل دارای بستری مستعد و مناسب است. اسرائیل به دولت بوش گفت که نیروگاه هستهای سوریه که توسط کرهشمالی ایجاد شده را دربهار 2007 نابود میکند واعلام کرد که تا پایان تابستان برای انجام آن صبر نخواهد کرد. اسرائیل این کار را کرد و دیدیم که قابلیتها و توانمندیهای هستهای سوریه را که درآن مکان وجود داشت نابود کرد. جایی که در مرز شمالیاش ماموران ایرانی به عنوان یک تهدید واقعی حضور داشتند. وقتی مرکزتهدید واقعی، نه یکی ازنمایندگان وعمال تهدیدکننده اصلی، به مرحله هولوکاست هستهای نزدیک میشود، آیا امکان این وجود دارد که کسی به طورجدی درمورد اثرات بهای سوخت بیاندیشد درحالیکه درماهیت وجودی اسرائیل تردید میشود؟ بنابراین به جای ادامه دادن مسیر 5 ساله دیپلماسی شکست خورده پیشین، ما باید به طور جدی با اسرائیل، پیش و پس ازحمله به ایران همکاری کنیم. ما ازبابت این حمله درهرحال ملامت خواهیم شد و قطعاً تبعات منفی آن را احساس خواهیم کرد. بنابراین منطق به ما حکم میکند که بکوشیم تا حد ممکن آن را با موفقیت به انجام رسانیم و یا حداقل در سر راه اسرائیل مانعی ایجاد ننماییم و تا جایی که امکان دارد، مقدمات راحتی و آسایش اسرائیل را فراهم آوریم. %

0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home