دوشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۷

فعالان حقوق بشر
يورش نيروهاي امنيتي به بند ويژه روحانيت زندان اوين
بنابر آخرين اخبار رسيده صبح امروز سوم مهرماه، ماموران گارد ويژه امنيتي زندان و عوامل وزارت اطلاعات به بند 500 ويژه روحانيت زندان اوين يورش آورده و ضمن استفاده از گاز اشک آور به ضرب و شتم زندانيان و جستجو و تفتيش آنها پرداختند. ماموران با پاره نمودن لباس ها و عريان کردن زندانيان، تلاش نمودند نامه هاي آيت الله سيد حسين کاظميني بروجردي که گفته ميشود به شخصيت هاي سياسي جهان نگاشته بود را پيدا نمايند. شدت تجسس به حدي بوده است که حتي لوازم خواب زندانيان و وسايل شخصي آنها نيز پاره پاره شد. لازم به ذکر است نامه هاي ارسالي از طرف ايشان به شخصيت هاي سياسي جهان و اصحاب رسانه ها به هدف اطلاع رساني و دادخواهي بين المللي انجام شده بود

چهارشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۷

نگرانی از بدرفتاری با فعالین آذربایجان
Wed / 24 09 2008 / 8:42
ابراز نگرانی سازمان عفو بین الملل از شکنجه ۹ فعال حقوق فرهنگی آذربایجانسازمان عفو بین الملل، روز دوشنبه ۲۲ ماه سپتامبر، نسبت به «شکنجه» ۹ فعال حقوق مدنی آذربایجان، ابراز نگرانی کرد.در اعلامیه سازمان عفو بین الملل گفته شده که ۹ فعال فوق، روز ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۸ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده اند و هم اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین، که زیر نظارت سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی قرار دارد، در بازداشت به سر می برند. آنها در معرض شکنجه و رفتار خشونت آمیز قرار دارند.ترجمه فارسی متن اصلی بیانیه:نگرانی برای سلامتی /نگرانی از شکنجه و دیگر انواع بد رفتاری/ زندانیان عقیده ایران - فعالان حقوق فرهنگی آذربایجان
علیرضا صرافی (مرد) سن ۵۳ مهندس عمران، روزنامه نگار و فعال فرهنگی ؛اکبر آزاد (مرد) نویسنده؛حسن راشدی، مهندس، مدرس زبان ترکی؛سعید محمدی موغانلی، شاعر و روزنامه نگار؛حسن رحیمی بیات، مهندس عمران، فعال حقوق بشر؛حسین حیدری، دانشجوی ارشد جامعه‌شناسی؛عباس نعیمی، فعال فرهنگی و عضو NGO اورین؛مهدی نعیمی، شاعر و استاد زبان ترکی در دانشگاهها‌؛صیاد محمدیان، فعال در زبان ترکی. ۹ فعال آذربایجانی که در بالا نامشان قید شده است ازتاریخ دستگیریشان در ۱۰ سپتامبر در زندان انفرادی نگهداری می‌شوند.آنها در زندان انفرادی سرویس اطلاعات در بند ۲۰۹ زندان اوین تهران محبوس می‌باشند و در معرض خطر شکنجه و رفتار نامناسب قرار دارند
چنین به نظر می‌آید مسئولین خواسته‌اند تا هرفعالیتی که احتمالا منجر به اعتراض به روز شروع مدارس (۱ مهر مصادف با ۲۳ سپتامبر) شود جلوگیری کنند. عفو بین‌الملل معتقد است که احتمالا آنها به خاطر عقیده‌شان زندانی شده‌اند وزندانی شدن آنها به جهت بیان خواسته‌ی صلح‌آمیرشان که از حق آزاد ی و بیان خواسته‌های جمیعشان هست ناشی گردیده است
در غروب ۱۰ سپتامبر نیروهای لباس شخصی که باور می‌شود نیروهای اطلاعات باشند حداقل ۱۸ آذربایجانی که برای مراسم افطار دور هم جمع شده بودند را بازداشت کردند. آنها در خانه آقای صیاد محمدیان فعال آذربایجانی که از بازداشت‌شدگان است دستگیر شدند بدون اینکه حکم حبسی در ضمن جلب صادر شده باشد. بازداشت‌شدگان از فعالان برجسته جامعه فعالان آذربایجانی ایران هستند که شامل نویسندگان، روزنامه‌نگاران و مدافعان حقوق بشر می‌باشند.در بین ۱۸ نفر بازداشت ‌شد‌گان زن و بچه هم بودند که بعداً آزاد شدند. آقایان و خانم‌ها بعد از بازپرسی به قید کفالت آزاد شده‌اند که شامل رقیه علیزاده، همسرعباس لسانی
زندانی عقیده است و سه فرزند آنهاست که مدت اندکی نگه داشته شده‌اند.خانواده این نه نفر هیچ‌گونه اطلاعاتی راجع به آنها ندارند. در ۱۵ سپتامبر کارمند دادگاه تهران به وجیهه فکور همسر علیرضا صرافی (یکی از زندانیان) گفته است که ۹ نفر بازداشتی در بند ۲۰۹ اوین به صورت انفرادی زندانی می‌باشند و بازپرسی از آنها چند هفته به طول خواهد کشید.وجیهه فکور (صرافی) با رادیو فردا که یک شبکه خارج از ایران است درباره دستگیرشدگان گفتگویی انجام داده است
مسئولین به زور وارد خانه شدند لپ تاب، وسایل شخصی، دست‌نوشته‌های علیرضا صرافی و تمامی کتابهای ترکی آذربایجانی خانه را، ‌سی‌دی‌ها و تمامی کارتهای شناسایی خانوداگی شامل پاسپورتها را با خود بردند. ۱۰ نفر آنها برگه‌ای به این مضمون همراه داشت که “برای مقابله با افراد پان تورکیست و قومگرا اجازه ورود با زور برای آنها صادر شده است و می‌توانند موانع فیزیکی این کار از پیش بردارند ” اما برای عفو بین‌الملل این مجوزها قانونی نیست
در سالهای گذشته روز اول مهر (روز بازگشایی مدارس) توسط فعالان آذربایجانی تحریم می‌شد. تا نشان دهنده تضییع حقوق کودکان آذربایجانی جهت آموزش به زبان مادری خویش باشند (نگاه کنید به وضعیت عمومی در http://www.amnesty.org/en/library/asset/MDE۱۳/۱۰۸/۲۰۰۶/en/dom-MDE۱۳۱۰۸۲۰۰۶en.html)سال تحصیلی در یک مهر در ایران شروع میشود. چنین برداشت می‌شود که مسئولین امر این فعالین را جهت جلوگیری از طرح بایکوت مدارس در یک مهر بازداشت کرده باشند.اطلاعات پیش‌زمینه:آذربایجانیها ؛ در ایران بزگترین اقلیت قومی باشند آنها عمدتا شیعه بوده و در مناطق شمال و شمالغرب ایران ساکن هستند و دست کم ۲۵ الی ۳۰ در صد از جمعیت ایران را شامل می شوند. اگر چه آنان بطور کلی در جامعه ایران بخوبی جذب شده اند، اما در سالهای اخیر بطور فزاینده ای حقوق فرهنگی و زبانی مانند حق تحصیل بزبان ترکی آذربایجانی، که معتقدند در قانون اساسی ایران آمده است، و همچنین حق تجلیل از میراث فرهنگی و تاریخی خود را مطالبه کرده اند که اغلب این مطالبات توسط مقامات ایرانی سرکوب شده است
.اقدامات پیشنهادی:- اصرار به مقامات برای کسب اطمینان از اینکه فعالان حقوق مدنی آذربایجانی : علیرضا صرافی، اکبر آزاد، حسن راشدی، سعید محمدی موغانلی، حسن رحیمی بیات، حسین حیدری، عباس نعیمی، مهدی نعیمی و صیاد محمدیان با شکنجه و بد رفتاری مواجه نمی شوند.- اصرار به مقامات برای دسترسی فوری و مرتب افراد فوق به خانواده خود و وکیل مورد نظر خودشان و هر نوع مداوای پزشکی که لازم داشته باشند.- درخواست از حکومت جمهوری اسلامی برای رها کردن زندانیان ۱۰ سپتامبر مگر اینکه جرم جزایی داشته باشند و خاتمه دادن هر چه سریعتر به بازداشت موقت آنها؛- دراینجا یادآوری می‌شود که اگر آنها تنها به علت بیان حقوق آزادی خود و تجمع زندانی شده باشد پس آنها زندانی عقیده هستند و باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند
.مراجعه به :وزیر اطلاعات:غلامحسین محسنی اژه‌ایوزارت اطلاعات، خیابان نگارستان دوم، خیابان پاسدارانتهران، جمهوری اسلامی ایرانایمیل: iranprobe@iranprobe.comرییس قوه قضاییه:آیت اله محمود هاشمی شاهرودیحوزه ریاست قوه قضائیه / دفتر ریاست قوه قضائیهخیابان پاستور، خیابان ولی عصر، جنوب سه راه جمهوری، تهران ۱۳۱۶۸۱۴۷۳۷جمهوری اسلامی ایراندر قسمت موضوع به نویسید : جهت اطلاع آیت اله شاهرودیایمیل : info@dadgostary-tehran.irبه: مسئول دفتر مرکزی حقوق بشر در ایران، محمد جواد لاریجانی خیابان ولیعصر سه راه جمهوری ایمیل : int_aff@judiciary.irو برای نمایندگی جمهوری اسلامی در کشورهای محل زندگی تان .لطفا درخواست را سریعا بفرستید
چنانچه درخواست های خود را بعد از ۳ نوامبر ۲۰۰۸ارسال می کنید، با دبیرخانه سازمان عفو بین الملل یا شعبه عفو بین الملل در کشورتان تماس بگیرید

یکشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۷

چاقیلیق حات
قادیرلی ایلدشلر
یوتوبؤرینگ تورکمن کولتوراؤجاقی رمضان بایرامنی اونگات گئچیرمک اؤچوین آلادا ادیپ بو شادلیقی سیزبیلن پایلاشماق
اسله یأر. اؤجاقا قاتناشیانلاراؤچوین بایرامچیلیق ساچاغی یازیلجاق دیر
گلملی یئری و آدرسی دیر Angered- spadegatan11
گلملی واغتی: جمعه گونی 3 اکتبرساغات 18.00 دان سونگرا

یکشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۷


ترکمنستان

ترکمنستان کشوری است که بخش اعظم آن از صحرا تشکيل شده و دارای کمترين جمعيت در ميان جمهوری های آسيای مرکزی است
اين کشور همچنين فقيرترين جمهوری در اتحاد جماهير شوروی سابق بود
ترکمنستان علاوه بر داشتن منابع نفتی قابل ملاحظه، از لحاظ ذخائر گاز طبيعی نيز در جهان مقام پنجم را دارد
در یک نگاه
با اينحال کشوری فقير باقی مانده است که از زمان استقلال از اتحاد جماهير شوروی در سال ۱۹۹۱ خود را از ساير جهان کنار کشيده است
ترکمنستان در واقع کشوری تک حزبی است و آن حزب دموکرات ترکمنستان است که توسط صفرمراد نیازوف، رئیس جمهور مرحوم تا سال 1996 یعنی قبل از مرگش رهبری می شد
رهبر فوت شده، خود را ترکمن باشی یا پدر ترکمن نامیده بود و خود را در مرکز فرقه ای که پيرامون وجهه خويش ايجاد کرده بود قرار داده بود. آقای نیازف که در سال 1999 به سمت رئيس جمهور دائمی منصوب شد بجای مصرف دارایی های عمومی برای رفاه اجتماعی، هزینه های سنگینی صرف پروژه های عظیم و پر زرق و برق کرد
جانشین وی، کربانگولی بردیمحمدف، می گوید راه وی را ادامه خواهد داد ولی شیوه دیگری برای رسیدن به این مهم از خود نشان داده است، مثلا از تجمل گرایی که پیشینیانش در هنگام ظاهر شدن در میان مردم داشتند به شدت کاسته است
نفوذ وی در تمامی مسائل قابل تصور زندگی بصورت جمهوری، گسترده شده است. ترکمن ها حتی برای گرفتن کمک در مسائل معنوی و روحانی به کتاب وی که "راهنما" نام دارد و مجموعه ای از اندیشه های فرهنگی و تاریخی ترکمن هاست، مراجعه می کنند
از حيث نژادی ترکمنستان يکی از متجانس ترين جمهوريهای آسيای مرکزی است، زيرا بخش اعظم جمعيت آن ترکمن هستند. نژادهای ديگر کشور متشکل اند از ازبک، روس، و همچنين اقليتهای قزاق، تاتار، اوکراينی، آذربايجانی و ارمنی
بر خلاف جمهوری های ديگر شوروی سابق، اين کشور کاملا از درگيريهای قومی فارغ بوده است. با اين همه تعلقات قومی قدرتمند می توانند موجب بروز تنش شوند
ترکمنستان، بخاطر فقدان خطوط لوله صادراتی و اختلاف ميان کشورهای خاشيه دريای خزر پيرامون وضعيت قانونی اين درياچه نفت خيز، در بهره گيری از ذخائر نفت و گاز خود موفق نبوده است. اين امر موجب شده است که شرکتهای خارجی در امر سرمايه گذاری از خود ترديد نشان دهند و در نتيجه اقتصاد کشور در حالت رکود باقی مانده است
ترکمنستان تولید کننده تقریبا 60 میلیارد متر مکعب گاز در سال است که حدود دو سوم آن به شرکت روسی گازروم صادر می شود. کشمکش های این دو کشور بر سر قیمت گاز نهایتا در سال 2006 و با توافق پرداخت 54% بیشتر توسط شرکت گازروم، به پایان رسید
آمار و اطلاعات کلی
جمعيت: 5 ميليون (سازمان ملل متحد ۲۰۰4)
پايتخت: عشق آباد
مساحت: 488.100 کيلومتر مربع
زبان اکثريت: ترکمنی، روسی
دين اکثريت: اسلام
اميد به زندگی: ۶۴ سال (مردان)، ۷۰ سال (زنان)
واحد پول: ۱ منات ترکمنی = ۱۰۰ تنج
صادرات عمده: نفت، گاز، منسوجات، پنبه
ميانگين درآمد سالانه: ۱,12۰ دلار (بانک جهانی ۲۰۰3)
نشانه حوزه اينترنتی: tm
کد بين المللی تلفن: ۹۹۳+
رهبران سياسی
رئيس جمهور: قربانقلی بردی محمداف
بردی محمداف در سال 2007 میلادی و با بدست آوردن 89 درصد آراء به ریاست جمهوری ترکمنستان رسید
آقای محمداف متولد سال 1957 میلادی است
شش کاندیدا با وی در رقابت بودند که همگی عضو حزب دموکرات ترکمنستان به حساب می آمدند. چهره های تبعیدی حزب مخالف از شرکت در این رقابت انتخاباتی منع شده بودند
برگزار کنندگان انتخابات میزان مشارکت را 95 درصد اعلام کرده بودند. این درحالیست که گروه های فعال حقوق بشر و دیپلمات های غربی این انتخابات را محکوم کردند
هفته ها بعد رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای مردم که بالاترین مقام مقننه در کشور است انتخاب شد. او اینبار تنها کاندیدا بود
آقای بردی محمداف، که پیشتر معاونت نخست وزیر را بر عهده داشت، پس از مرگ رهبر مستبد ترکمنستان، صفر مراد نیازف در سال 2006، به مقام ریاست جمهوری رسید. آقای نیازف از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قدرت را در دست داشت
انتخاب وی بعنوان رئیس جمهور تعجب همگان را برانگیخت زیرا طبق قانون، مقام رئیس جمهوری باید به رئیس شورای مردم که در آن زمان آقای اوزگلدی آتایف بود می رسید. اگرچه پس از مرگ نیازف آقای آتایف درگیر یک پرونده جنایی شد و از مقامش برکنار شد
رئیس جمهور جدید وعده ادامه سیاست های پیشینیان خود را داده ولی با این حال در پی اعمال برخی اصلاحات از جمله دسترسی نامحدود به اینترنت، آموزش و پرورش بهتر و حقوق بازنشستگی بالاتر بوده است
بلافاصله پس از روی کار آمدن، حقوق 100000 بازنشسته را سر و سامان بخشید، کاری که درست یک سال قبلش آقای نیازف از انجام آن سرباز زده بود
از زمانی که دندانپزشک خصوصی آقای نیازف یعنی آقای بردی محمداف در سال 1997 وزیر بهداشت ترکمن ها و در سال 2001 معاون نخست وزیر شد، یکی از وظایفش اصلاح سرویس بهداشت و درمان آقای نیازف بود که بارها تا آستانه فروپاشی پیش رفته بود
قربانلی بردی محمداف در سال 1957 متولد شده است
رئیس شورای امنیت کشور: ژن اکمیرات رجپوف
وزیر خارجه: رشید مرادوف
وزیر دارایی: هوجمیرات گلدیمیرادوف
رسانه ها
رسانه های ترکمنستان مطلقا تحت انحصار دولت قرار دارند. مقامات کشور مسئول نظارت بر رسانه ها، چاپ جرائد و تايين خط مشی سرمقالات هستند
گزارشی از سوی سازمان امنيت و تعاون در اروپا، که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، فقدان آزادی مطبوعات در ترکمنستان را در تاريخچه اين سازمان پديده ای بی سابقه خواند
همچنين به گفته گزارشگران بدون مرز، که يک سازمان بين المللی دفاع از مطبوعات است، نيازف از رسانه ها صرفا بدای ترويج و باليدن به مقام خود استفاده می کند
به گفته نهاد بين المللی آزادی بيان، واقع در کانادا، ترکمنستان دارای وخيم ترين فضای مطبوعاتی در جهان است
برنامه های تلويزيون روسيه قبل از پخش در ترکمنستان سانسور می شوند. در سال ۲۰۰۲ دريافت نشريات روسی نيز معلق شد و پخش برنامه های تلويزيون روسيه از طريق تلويزيون کابلی نيز تحت کنترل شديدتر قرار گرفت
ترکمن تله کام و ساير تشکيلات مخابراتی دولتی کاربری از اينترنت را کنترل می کنند
مطبوعات
نيترلنی ترکمنستان - روزنامه، به زبان روسیترکمنستان - روزنامه، به زبان ترکمنیوطن - روزنامه، به زبان ترکمنیگلکنيز - نشريه هفنگی، به زبان ترکمنی، ارگان حزب دموکراتيک ترکمنستان ترکمن دنياسی - نشريه ماهانه به زبان ترکمنی، ارگان انجمن ترکمنهای جهان، عشق آبادعدالت - به زبان ترکمنی ادبيات و صنغات (هنر و ادبيات) - به زبان ترکمنی
تلويزيون- تلويزيون دولتی ترکمنستان - دولتی، شامل سه کانال
راديو- راديو دولتی ترکمنستان - دولتی، شامل دو کانال
خبرگزاری سرويس خبری ترکمنستان - خبرگزاری دولتی


درگیری مسلحانه در ترکمنستان

فعالیت گروه های مخالف دولت در ترکمنستان، به شدت محدود است
بر اساس گزارش های رسیده از ترکمنستان، درگیری شدیدی میان نیروهای امنیتی این کشور و ستیزه جویان اسلامگرا روی داده است
این درگیری ها، جمعه شب گذشته (12 دسامبر) در عشق آباد پایتخت ترکمنستان روی داده است
ساکنان محلی به خبرگزاری ها گفته اند دست‌کم بیست مامور پلیس در جریان این تبادل آتش کشته شده اند
براساس این گزارشها، پلیس هم اکنون درحال گشت زنی در منطقه درگیری است
رسانه های داخلی در این کشور آسیای میانه، خبری از درگیری گزارش شده در جمعه شب منتشر نکرده اند
جریان اطلاعرسانی در ترکمنستان که از جمهوری های شوروی سابق است، به شدت کنترل می شود
ترکمنستان دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز است و دولت آن، با سیستم تک حزبی اداره می شود
اکثریت جمعیت ترکمنستان را مسلمانان تشکیل می دهند اما خبرنگاران می گویند گزارش های زیادی از فعالیت گروه های تندرو در این کشور مخابره نمی شود
دولت عشق آباد، اجازه فعالیت به گروه های مخالف خود نمی دهد
بنقل از بی بی سی

پنجشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۷

فرستنده:ک.ا
Financial Times
Investors give Iran funds cold shoulder
By Simeon Kerr in Dubai

Published: September 9 2008 21:06 Last updated:
September 9 2008 21:06

The head of an Iranian equities fund is abandoning
attempts to set up operations in the Gulf, blaming the
political tensions surrounding Tehran’s nuclear programme.


The decision comes after Dubai officials blocked the
company from receiving a financial services licence and
Arab investors shunned investment opportunities.

The latest wave of Gulf petrodollars is seeking
opportunities across the Middle East, as well as in
international trophy assets, but there is reluctance to
invest in the oil-rich Gulf’s largest country, Iran,
because of historical tensions, concerns about its nuclear
programme and the hawkish stance of the US.

The First Persia Equity Fund had sought to gain a
financial services licence last year at the Dubai
International Financial Centre. But Stephen Austen,
managing director of the fund, an affiliate of the Iranian
Bank Melli’s equity investment company, said he was told
by both the DIFC authority and its regulator, the Dubai
Financial Services Authority, that Iranian companies were
not welcome. He plans to set up a permanent base in Europe
by the end of the year.

Since his efforts to set up a regulated entity in Dubai in
June 2007, Bank Melli has been placed on an European Union
list of sanctioned entities, and the US has imposed
unilateral sanctions on it and three of Iran’s other
commercial banks.

The DIFC said it followed United Nations guidance
regarding Iranian financial institutions, while the DFSA
said it had no specific policy on Iran. Bank Melli’s
international arm received a DIFC licence in November 2005
that allows it to carry out non-regulated activities.

Mr Austen, who closed his second round of fundraising at
the end of August, said he had doubled the funds invested
in the Tehran Stock Exchange to €70m ($100m, £56m), almost
entirely from European institutions. Iran’s bourse is up
30 per cent this year.

His efforts to raise capital in the oil-rich Gulf,
however, have proved fruitless. On several occasions
investors pulled out at the last minute, citing pressure
their investment could generate.

“Arab investors have been placed under intense pressure by
the Bush government to join its crusade against Iran,”
said Mr Austen. “If a less confrontational regime emerges
in America, they will certainly want to take advantage of
the Iranian privatisation ­programme.”

Mr Austen’s bid to open operations in Dubai’s competing
financial centre of Bahrain was similarly rebuffed, though
he says he got a much more positive welcome from Qatar.

Savola Group, the Saudi food giant, is building an oils
and distribution facility in Iran, while some Dubai-based
family groups, such as Aqili and Ghurair, have also
invested in its food and consumer businesses.

Nasser Hashempour of the Iranian Dubai Business Council
says direct investments into Iran are increasing, but many
observers still believe the magnitude of the money flows
crossing the Gulf is dwarfed by cash flows from Iran to
the Gulf.


Copyright The Financial Times Limited 2008

شنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۷

بی بی سی
سفر تاریخی رئیس جمهور ترکیه به ارمنستان

بازیکنان تیم ملی فوتبال ترکیه در فرودگاه هرازدان ایروان
عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه در اولین دیدار یک رئیس جمهور این کشور از ارمنستان وارد ایروان شده است
او به دعوت سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور ارمنستان به آن کشور سفر کرده و قرار است با همتای ارمنی خود دیدار فوتبال تیم ملی دو کشور را در وزرشگاه هرازدان ایروان تماشا کند. این مسابقه در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی 2010 صورت می گیرد
این دیدار برای هر دو کشور اهمیتی نمادین دارد. دو کشور روابط دیپلماتیک ندارند
آقای گل پیش از ترک آنکارا ابراز امیدواری کرد که دیدار فوتبال میان ارمنستان و ترکیه به برداشته شدن حصارهایی منجر شود که دو ملت را از یکدیگر جدا کرده اند
ترکیه در زمره اولین کشورهایی قرار داشت که استقلال ارمنستان را پس از فروپاشی شوروی سابق به رسمیت شناخت اما این کشور به سه دلیل از برقراری رابطه با ارمنستان امتناع ورزیده و مرز زمینی خود را دو سال پس از استقلال ارمنستان به روی آن کشور بسته است
ترکیه می گوید که ارمنستان تمامیت ارضی آن کشور را به رسمیت نمی شناسد اگرچه مقام های ارمنستان می گویند که هیچ مقام دولتی تا کنون دراین باره سخنی نگفته است
ترکیه همچنین خواهان آن است که ارمنستان از تلاش های بین المللی گسترده خود برای شناسایی کشتار ارامنه در سال 1915 در زمان امپراتوری عثمانی به عنوان قتل عام دست بردارد
بیش از 10 کشور و همینطور سازمانهای بین المللی گوناگون و تعداد زیادی از مورخان غربی اين کشتار را قتل عام نامیده اند. ترکیه این اتهام را رد می کند و می گوید که گروهی از ارامنه و ترک ها در شرایط بحرانی حاکم بر جنگ جهانی اول به دلایل مختلف از جمله بیماری و گرسنگی کشته شدند
ترکیه همچنین به دلیل جنگ قره باغ که میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان درگرفت و منجر به اشغال بخشی از خاک جمهوری آذربایجان شد، از برقراری رابطه با ارمنستان خودداری کرده است

سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۷

قسمت دوم از هفته قبل
مقایسه ی نحوه ی برخوردها واستدلالها دربحث بر سر ترجمه ی جعلی کتیبه ی کوروش درجمعی محدود با بیرون
*- اشاره: به خانمی که دراعتراض برمجله ی اشپیگل امضا جمع میکرده، یکی جواب میدهد که " اینکار به معنی دفاع از جعقل تاریخ توسط هموطنان شوونیست است". این جواب توهین قلمداب میشود. وتوضیحات متقابل شخص ثالثی را ازنظاره گر بودن درمی آورد. مقایسه ی نحوه ی برخوردها واستدلالها دراین جمع با فضای باز وعمومی بیرون قابل توجه است
حبیب گرامی > من مطلب شما را متاسفانه خیلی دیر خوندم و ایکاش اصلا نمی خوندم چون فکر نمی کردم که چنین برخوردی داشته باشی و بدون اساس و پایه به دیگران اتهام بزنی شما می تونید با بیان دلایل خودتون و مستند با ذکر فاکت های تاریخی بگید که چنین چیزی یک دروغ تاریخ است ولی اجازه ندارید به دیگران اتهام شونیست و غیره بزنید. سندیت تاریخی لوحه یا استوانه کوروش را با متن آن بارها و بارها تاریخدانان غربی تایید کردند و در ضمن در متون تاریخی هست که هرودت مورخ یونانی که آنچنان صادقانه هم تاریخ را ثبت نکرده و علیه ایرانیان بوده ولی به به مهربانی پادشاه ایران تاکید داشته. لطفا بابت این توهینتون به من و امثال من که این لینک امضا را ترویج کردند عذر خواهی کنید چون به نظر من شما متنی بدون محتوا و توهین آمیز نوشته بودید که هیج گونه سندیتی هم نداشته به هر حال امیدوارم از این به بعد مواظب شیوه برخوردمون باشیم و فقط ادعا نداشته باشیم و فکر نکنیم که با رد و نادیده گرفتن خود و گذشته خود، به انسان مدرن و امروزی تبدیل می شویم با احترام >اختر
: >Datum: Dienstag, 26. August 2008, 13:27خانم ..... عزیز > من نمیدانم چرا شما ازنوشته من این برداشت را کرده ‌اید که درآن به شما توهین شده است. من نوشته‌ام «اعتراض به مقاله شپیگل به معنی دفاع ازجعل تاریخ توسط هموطنان شوینیست است.» جعل تاریخ را کسانی کرده‌اند که سندی قلابی بنام کورش ساخته‌اند. شما که جزء سازندگان این سند نبوده‌اید؟ دراین که این افرادرا می‌توان شوینیست نامید یا نه درپایان این نوشته اشاره خواهم کرد
آقای پروفسور کاوه فرخ که مقاله‌ای دراعتراض به نشریه شپیگل نوشته، همه جا ازترجمه صحیح نوشته کورش دفاع می‌کند، درحالیکه مسئله اصلی نوشته شپیگل ترجمه جعلی است. روشن نیست آیا آقای فرخ آگاهانه از پرداختن به نکته اصلی طفره رفته، یا از وجود ترجمه جعلی اطلاعی نداشته ودرنتیجه بطور دقیق متوجه نوشته شپیگل نشده است. من بعید میدانم ایشان ازوجود ترجمه جعلی بی اطلاع بود باشد
ماجرا ازسال 1971 وجشنهای 2500 ساله شاهنشاهی ایران شروع می‌شود درآن سال اشرف نسخه‌‌ای ازنوشته کورش را به سازمان ملل هدیه کرد. من به خاطرمی‌آورم که همان موقع اشرف درمصاحبه‌ای با خبرنگار تلویزیون ایران، میان نوشته کورش وحقوق بشر پیوند برقرارکرد. اما از آنجا شاه زیاد به حقوق بشر علاقه نداشت در داخل ایران دراین زمینه تبلیغ وسیعی انجام نگرفت. درروی تمبر یادبودی که به مناسبت جشن‌های 2500 ساله با تصویر نوشته کورش منتشر شده هم نوشته شده بیانیه کورش، وصحبتی ازحقوق بشرنیست
تاریخ دقیق نگارش نوشته جعلی روشن نیست احتمالا حدود ده سال قبل ودرخارج کشور منتشر شده وآنرا منشور جهانی حقوق بشر کورش نامیده‌اند
متن این نوشته را می‌توانید در اینجا بخوانید. حتی نگاه کوتاه به این نوشته نشان می‌دهد که نگارش آن کاملا مدرن است و هیچ شباهتی به نوشته‌های کورش ندارد. دراین نوشته همه جا ازمزدا نام برده درحالیکه درنوشته اصلی هیچ صحبتی از اهورا مزدا نیست. ظاهرا نویسنده ازاینکه کورش خدایان بیگانه را ستایش کرده زیاد راضی نبوده. دراین نوشته آمده است: من از امروز تاج سلطنت را به سر نهاده‌ام تا روزي كه زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي‌دهد، هرگز سلطنت خود را برهيچ ملت تحميل نخواهم كرد وهرملت آزاد است، كه مرا به سلطنت خود قبول كند يا ننمايد وهرگاه نخواهد مرا پادشان خود بداند، من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد. این یعنی حق ملل برای تعیین سرنوشت خویش، که دردوران کورش اصلا معنی نداشته. چگونه کسی که تمام عمر صرف جنگهای توسعه طلبانه کرده ودرپایان هم دریکی ازهمین جنگها کشته می‌شود می‌تواند چنین چیزی بنویسد. درجای دیگر آمده: من تا روزي كه به ياري مزدا سلطنت مي‌كنم، نخواهم گذاشت كه مردان وزنان را بعنوان غلام و كنيز بفروشند وحكام و زيردستان من مكلف هستند كه درحوزه حكومت وماموريت خود، مانع ازفروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و كنيز بشوند و رسم بردگي بايد به كلي ازجهان برافتد. درهیچ جای نوشته اصلی به برده و برده داری اشاره نشده است. دربندهای 25 و 26 نوشته اصلی آمده است، من اهالی بابل را ازکار اجباری رهانیدم. کار اجباری معادل واژه Corvée است، به معنی بیگاری. کوروه درمراحل اولیه فئودالیسم مرسوم بوده و در آن دهقانان چند روز هفته را برای ارباب و یک یا دو روز را بر روی زمین خودشان کار می‌کردند. درشهرهای بزرگ بعضی از حاکمان از مردم عادی بیگاری می‌کشیدند. یعنی آنها را مجبور می‌کردند مجانی برای دولت یا حاکم درساختن بناهای بزرگ کارکنند. میدانیم که دردوران بخت النصر باغهای معلق بابل ساخته شده‌اند که جزء عجایت هفتگانه قدیم بوده. دربنای آن ساختمان، شهروندان آزاد هم به بیگاری کشانده می‌شده‌اند. احتمالا اشاره کورش به این نوع بیگاری بوده است. اصطلاح کوروه فقط برای افراد آزاد بکار برده می‌شود و نه برده‌ها
متن اصلی نوشته کورش را می‌توانید در اینجا به زبان انگلیسی بخوانید . می‌دانید که زبان پارسی باستان را فقط عده معدودی از استادان اروپایی می‌توانند ترجمه کنند. ترجمه فارسی خط 30 تا36 در اینجا، در ویکیپدیای فارسی موجود است. ترجمه با متن انگلیسی تفاوت زیادی ندارد اما معلوم نیست چرا نویسنده آنرا « منشور حقوق بشر کورش» نامیده است. همانطور که ملاحظه می‌کنید هیچ ارتباطی میان این نوشته و نوشته جعلی وجود ندارد. لینک ترجمه دیگری از نوشته کورش درهمین صفحه ویکیپدیا موجود است. این ترجمه را می‌توانید در اینجا بخوانید. این ترجمه ازمتن اروپایی توسط آقای رضا مرادی غیاث آبادی انجام گرفته است. اما ایشان هم به دلخواه خودش تغییرات کوچکی درترجمه بوجود آورده، ودربعضی موارد نکاتی را که درمتن نیست اضافه کرده است. من فقط به مواردی که ازنظر بحث ما مهم است اشاره میکنم. درجمله 26 آقای غیاث آبادی ترجمه کرده : من برده داری را برانداختم..... اما درمتن انگلیسی وترجمه ویکیپدیا می‌خوانیم: من به اضطراب آنان پایان دادم وآنها را ازبیگاری رهانیدم...ایشان درجمله 40 هم کلمه ناقصی را که مترجم متن اصلی کارگر یا سرباز ترجمه کرده، برده نامیده. ظاهرا این تلاشی آگاهانه است برای تائید شایعه لغو برده‌داری توسط کورش. درسطرهای 18 و 30 درمتن اصلی آمده دربابل برپای من بوسه زدند. اما درترجمه غیاث آبادی درهردو مورد نوشته شده برمن بوسه زدند وکلمه پا را حذف کرده است. بنظر می‌رسد بوسه زدن برپای کورش با تصویری که مترجم دوست داشته ازکورش ارائه کند خوانایی نداشته است. با وجود این، تغییراتی که دراین ترجمه انجام گرفته درمقایسه با نوشته سرا پا جعلی « منشور جهانی حقوق بشر کورش» گناه کوچکی بشمار می آید. جالب است نظر مرادی غیاث آبادی را که خودش این تغییرات کوچک را مجاز دانسته درمورد ادعاهای « منشور جهانی کورش» در اینجا بخوانیم. ازدوستانی که لینک‌های قبلی را نخوانده‌اند خواهش می‌کنم حداقل این یکی را بخوانند چون نویسنده همان چیزی را میگوید که من نوشته‌ام
درپایان بد نیست در اینجا زیر متن نوشته جعلی، که درسایت دیگری منتشر شده به نظرات خوانندگان توجه کنید، خواهید دید که چقدر آسان می‌توان دیگران را باصطلاح سرکار گذاشت
بنظر شما منشور جعلی با چه انگیزه‌ای نوشته شده؟ جز ناسیونالیسم افراطی که نام دیگر آن شوینیسم است انگیزه دیگری می ‌توان پیدا کرد؟ > شاد باشید > حبیب
> Datum: Donnerstag, 28. August 2008, 13:23زیاد مایل به ورود در این بحث نبودم ولی چون حکایت همچنان باقیست توجه کوتاهی می دهم. به نظر من ماجرای بود و نبود منشور کورش هخامنشی و گرفتن عنوان منشور حقوق بشر به صورت یک پروژه دوباره مطرح شده است. چیزی که مشخص است این که این کتیبه وجود دارد و تا کنون در همه جا از جمله مدارس اروپا به عنوان نخستین منشور حقوق بشر مطرح است. دخترم که سال ششم دبستان است به من گفت که در کلاس معلم اش از کورش به عنوان نویسنده نخستین منشور حقوق بشر نام برده است. توجه کنید که وی ایرانی نیست تا تحت تاثیر ترجمه های نادرست فارسی از کتیبه قرار گرفته باشد. دوم اینکه بسیار طبیعی است که منشوری که در جهت حقوق انسانها در 2500 سال پیش نوشته شده است نمی تواند دقیقن و مو به مو با استانداردهای امروز ما مطابقت داشته باشد. من متنی را که این دوست محترم ترجمه از انگلیسی در ویکی پدیا لینک داده و خودش هم می گوید که با متن انگلیسی فرقی چندانی ندارد ولی متعجب است از اینکه چرا در آنجا متن نخستین حقوق بشر نامیده شده است می آورم تا توجه کنید که بسیاری از مسائلی که در آن عنوان شده است بسیار جلوتر از زمان خویش بوده و به درستی می تواند نخستین منشور جهانی حقوق بشر نام گیرد. در ضمن توجه کنید که نخستین منشور به هیچ وجه معنی کاملترین را نمی دهد همانطور که دیگر یافته های بشر مثل ریاضیات و سایر علوم در همان حد اطلاعات و دانسته های زمان پیدایش اش باید مطرح شود نه اینکه آن را با یافته های امروز مقایسه کنیم. مثلن اگر از بوسیدن پای پادشاه به وسیله رعایا به این نتیجه برسیم که نه این با حقوق بشر منافات دارد راهی نادرست برگزیده ایم. بدیهی است که ترجمه های فارسی نادرست با توجه به این اصل که منشور کورش نخستین منشور حقوق بشر است که تا کنون یافت شده است باید مورد بررسی قرار گیرد. به نظر من مترجمی که پا را از بوسیدن حذف می کند خود در این توهم است و مقایسه نادرستی از استانداردهای امروز با چند هزار سال پیش را در ذهن اش انجام می دهد
متن فارسی مورد قبول در ویکی پدیا
خط ۲۰: من کوروش‌ام، پادشاه جهان، پادشاه بزرگ، شاه توانمند و برحق، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهارسوی (جهان
خط ۲۱: پسر کمبوجیه، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نوه‌ی کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نبیره‌ی چیش‌پیش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان
خط ۲۲: از دودمانی که همیشه پادشاه بودند؛ (من کسی هستم) که مردوک و نبو (خدایان بابل) فرمانروایی‌اش را گرامی می‌دارند، و با خرسندی قلبی پادشاهی‌اش را خواستارند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم
خط ۲۳: در میان شادی و پایکوبی در کاخ شاهی (بابل) به تخت نشستم. مردوک، خدای بزرگ، اراده کرد که قلب من شرسار از عشق برای بابل باشد، و من هر روز او (مردوک) را نیایش کردم
خط ۲۴: ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم ترس و رنج بر مردم کشور سومر و اکد وارد آید
خط ۲۵: من برای برقراری صلح دربابل و (سایر) شهرهای مقدس این کشور سخت کوشیدم. درمورد اهالی بابل که او (نبونید) آنها را به بیگاری گماشته بود، این (بیگاری) اراده‌ی خدایان و درخور مردم نبود
خط ۲۶: من به اضطراب آنان پایان دادم و آنها را از بیگاری رهانیدم. مردوک، خدای بزرگ، از کردار (نیک) من خشنود شد
خط ۲۷: و برکت و مهربانی‌اش را به من ارزانی داشت، هم به من که او را می‌ستایم، هم به کمبوجیه که فرزند من است، هم به همه سپاهیان من
خط ۲۸: ما همگی در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم
خط ۲۹: همه شاهان جهان، از دریای بالا تا دریای پایین، و شاهان چادرنشین سرزمین‌های باختری، همه آنها
خط ۳۰: خراج سنگین برای من آوردند و در بابل بر پای من بوسه زدند
خط ۳۱: از نینوا، آشور و شوش، اکد، اشنونا، زَمبان، مه‌تورنا و دِیر تا منطقه گوتیان و شهرهای مقدس آن سوی دجله، آنچه که ویران شده بود را از نو ساختم و نیایشگاه‌هایی را که برای سالها ویران مانده بودند بازسازی کردم
خط ۳۲: و پیکره‌های خدایانی را (که در بابل جمع شده بود) به نیایشگاه‌های خود بازگرداندم. من (همچنین) تمام ساکنین پیشین این شهرها را گردآوردم و به سرزمین‌های خود بازگرداندم
خط ۳۳: همچنین به دستور مردوک، خدای بزرگ، پیکره‌ی خدایان سومر و اکد را که نبونید با خشمگین ساختن خدای خدایان به بابل آورده بود، به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم
خط ۳۴: باشد که این خدایان هر روز از بِل و نبو (نام ۲ خدا) بخواهند که
خط ۳۵) برای زندگانی بلند و ازدیاد برکت من دعا کنند. باشد که (این خدایان) به خدای من، مردوک، بگویند: «کوروش، پادشاهی که تو را گرامی می‌دارد، و پسرش کمبوجیه (را از یاد مبر)
خط ۳۶: مردم بابل پادشاهی مرا گرامی داشتند، و من صلح و آرامش را در این سرزمین برقرار ساختم»